پس از این دوران، به نوشته «ویلیام فلور» در عهد صفوی دو ماشین چاپ به ایران آمده بود؛ اما معلوم نیست که با حروف عربی یا با حروف فارسی کار چاپ انجام میداد، ولی آنچه که مسلم است در عهد صفوی مبلغان مذهبی و کشیشان فرقه کرملیت در محوطه کلیسا و نمازخانه در میدان میرِ اصفهان چاپخانهای با حروف سربی دایر کرده بودند که آن را «بسمه خانه» مینامیدند.
قصه صنعت چاپ در ایران با گذر از تاریخ به چاپخانهای در تبریز رسید که به گواه تاریخ، نخستین چاپخانه حروف سربی فارسی در ایران است که اولین کتاب چاپ شده در آنجا «فتح نامه» اثر میرزا عیسی قائم مقام فراهانی بود.
داستان صنعت چاپ ایران از یک جایی به بعد به گرگان زمین و دیار استرآباد متصل میشود؛ ایالت تاریخی استراباد (گرگان) که از آن در دوران داریوش هخامنشی و در ستون 4، بند 16 کتیبه بیستون «وهرکان» یاد شده است. سرزمینی که به باور برخی مورخین همچون «ابن بلخی» و «ثعالبی» حتی ریشهای اسطورهای و میتولوژیک برایش یافتهاند.
دیاری که با نگاهی به گذشته در کتابها و روایتها از عهد مادها و هخامنشیان گرفته تا اشکانیان، ساسانیان، امویان، عباسیان، غزنویان، سلجوقیان، ایلخانیان، صفویان و قاجار و بعد از آن رویدادهایی را تجربه کرده که در تاریخ ماندگار شده است و این رویدادها چه نیک و چه بد به همت چهرههایی چون اسدالله معطوفی، محمود اخوان، رحمتالله رجایی و دیگران در عصر حاضر از میان منابع مختلف استخراج، ضبط و ثبت شدهاند و در قالب آثار و کتابهای ارزشمندی به رشته تحریر درآمدند.
پیش از ورود به داستان چاپ در دیار گرگان و استرآباد با کمی جستجو و مداقه در تاریخ؛ به رویدادی برمیخوریم که جالب توجه است.
پس از تاسیس چاپخانههای سربی در تبریز و تهران؛ اصفهان سومین شهر ایران بود که چاپخانه سربی داشت و اولین کتابی که در این چاپخانه به چاپ رسید، کتاب «حسنیه» اثر «ابراهیم استرآبادی» فردی از دیار گرگان زمین در سال 1246 هجری قمری در حدود نزدیک به 200 سال پیش بود.
با نگاهی به تاریخ استرآباد، پس از چاپ ژلاتینی، اولین چاپخانه سربی بسیار دیر، یعنی حدود سال های 1307 خورشیدی به راه افتاد و شاید بتوان یکی از دلایل مهم عدم امکان چاپ نشریه در این خطه در آن زمان را نبود صنعت چاپ و چاپخانه برشمرد.
نخستین دستگاه چاپ سربی را مرحوم «آقاکربلایی علیاصغر تقی اُف» معروف به «شفیعی استرآبادی» از اجداد پژوهشگر و مورخ معاصر «اسدالله معطوفی» پس از اخذ مجوز با سختی فراوان از طریق روسیه و بندر گز در زمستان سال 1306 وارد استرآباد کرد و در ادامه «چاپخانه گرگان» را در حاشيهی ورودی دهانهی اول بازار نعلبندان شهرستان گرگان دایر کرد.
وی شخصی به نام «احمدعلی ریحانی» را -که بسیار لایق و پرکار بود- به استخدام درآورد و بعدها شفیعی به دلیل سختی کار و مشغله، چاپخانه را به ریحانی و شخص دیگری به نام «عباسعلی حسینی استرآبادی» واگذار کرد؛ هرچند همکاری این 2 نفر چند سال بیشتر دوام نداشت و کل اختیار چاپخانه در نهایت در اختیار ریحانی قرار گرفت.
ریحانی مصمم و پرتلاش در آن سالها ابداع به خرج داد و برای مدتی توانست با تغییر در کاربری ساده آن دستگاه چاپ و استفاده از نورد و غلطک و نیز قالبها و کلاف های چوبی که سنگ در درون آن قرار می گرفت، نوعی چاپ سنگی را هم به کار بگیرد. وی حتی برای مدتی با تولید دوده به صورت ساده، مرکب را هم خود تولید می کرد.
با گذشت زمان صنعت چاپ در گرگرانزمین رونق گرفت و اهمیت صنعت چاپ بر همه روشن شد و نامگذاری روز 11 شهریورماه به عنوان روز ملی صنعت چاپ در تقویم ایرانیان در سال 1382 نشان از اهمیت این حوزه دارد .
در حال حاضر چرخ این هنر و صنعت در حدود یکصد واحد چاپی در شهرستان گرگان در حال چرخش است.»
نظر شما