روحالله هادی در روز بزرگداشت حافظ شیرازی به ایبنا گفت:
مطالعه مستمر و دائمی دیوان حافظ کلید فهم آن است/ راهها و روشهای آشنایی با حافظ
روحالله هادی در روز بزرگداشت حافظ گفت: به گمانم برای فهم حافظ، روش صحیح از درست خواندن دیوان حافظ آغاز میشود. این کار باید از روی چاپهای معتبر دیوان حافظ انجام شود. از طرفی مطالعه مستمر و دائمی دیوان حافظ کلید فهم آن است که هرگز نباید از آن غفلت کرد.
در آغاز، لطفا کمی از اولین تجربه خود در تدریس درس حافظ برای خوانندگان ما بگویید؟
اولین تجربههای من از تدریس حافظ در دانشگاه به سالهای قبل از سال 1375 باز میگردد. در حدود این سالها من در دانشگاه پیامنور آباده، پیامنور بندرعباس و مرکز آموزش عالی ضمن خدمت بندرعباس که اکنون دانشگاه فرهنگیان است، واحد درسی حافظ را تدریس میکردم.
به عنوان استادی که سالهاست در دانشگاهها کلاس درس حافظ دارد، فکر میکنید چه شیوهای مناسب تدریس این واحد باشد؟ تا کنون چه شیوههایی را برای تدریس حافظ یک و دو در پیش گرفتهاید؟
شیوههایی که به کار میرود همه مطلوب و پسنیدیده است. من از آغاز تدریس حافظ تا کنون شیوههای مختلفی را در تدریس به کار بستهام. اولین شیوه این بود که غزلهایی را از دیوان انتخاب میکردم و همانها را در کلاس شرح میدادم. این شیوه در دوره دانشجویی من هم رواج داشت و اکنون نیز در بسیاری از کلاسهای درس معمول است. طبیعی است که با انتخاب این روش در طول یک نیمسال، در خوشبینانهترین حالت، حدود 40 تا 50 غزل حافظ را درس میدادم؛ یعنی در بهترین شرایط در هر جلسه دو غزل خوانده میشد. مزیت این روش این بود که معلم مجال داشت که مفصل درباره غزلها بحث کند و همهچیز را توضیح بدهد. در آن روزگار منابع حافظشناسی به گستردگی امروز نبود. تنها شرح در دسترس، شرح سودی بر حافظ بود. بعدها کتاب «در جستوجوی حافظ» ذوالنور و «حافظنامه» خرمشاهی نیز منتشر شد. در سالهای نخستین تدریس این کتابها را میخواندم و غزلها را برای دانشجویان توضیح میدادم. در جریان آموزش و تدریس دریافتم که روشی که من و بسیاری دیگر به کار میبریم اشکالاتی دارد که عبارتند از: در این شیوه استاد به غزلهایی از دیوان اکتفا میکند و مجالی برای شناخت تمام دیوان حافظ به دست نمیآید؛ بهناچار و ناخواست و بهضرورت شرح غزلها نکاتی را در جلسات مختلف تکرار خواهد کرد؛ مجالی ندارد تا درست خواندن تمام دیوان را به دانشجویان بیاموزد، ضرورت آن را نشان دهد و از آنان بخواهد که برای این کار بکوشند؛ اشکالی که هنوز هم در نزد بسیاری از درسخواندگان رشته ادبیات حتی در دورههای عالی نیز دیده میشود.
در دانشگاه تهران چطور؟ در این دانشگاه شیوه متفاوتی برای تدریس در پیش گرفتید؟
به استناد اشکالاتی که عرض کردم، زمانی که در دانشگاه تهران شروع به تدریس کردم، به این نتیجه رسیدم که بهتر است کمی از بار کلاس را به دوش دانشجویان بگذارم تا نتیجه کار بهتر شود. استعداد و کوشش دانشجویان این امکان را برای من میسر ساخت و این روشی است که سالهاست در پیش گرفتهام. جلد یک «حافظنامه» از بهاءالدین خرمشاهی را در درس حافظ 1 و جلد دومش را در حافظ 2 میخوانیم. با این روش ما میتوانیم در درس حافظ که 4 واحد است 250 غزل حافظ را بخوانیم. روش کار بدین صورت است که دانشجویان برای هر جلسه ده غزل را میخوانند و غزلها در کلاس خوانده میشود، اشکالات دانشجو یا ابهامات او از کتاب «حافظنامه» را پاسخ میدهم، اگر نکتهای نیازمند شرح بیشتر باشد، آن را بیان میکنم. البته ایجاز و اختصاری که در «حافظنامه» دیده میشود، مناسب این شیوه از تدریس است. کار دیگری که انجام میشود این است که از دانشجویان میخواهم تا هر جلسه 20 غزل را از دیوان روخوانی کنند و اشکالات خود را بپرسند و بدین شیوه در حافظ یک از ابتدای دیوان تا غزل 250 و در حافظ دو از 250 تا پایان دیوان خوانده میشود. امتحان پایانی نیز دو بخش دارد که پانزده نمره آن کتبی و پنج نمره شفاهی است این نمره شفاهی به درست خواندن غزلها اختصاص مییابد تا مهارت خواندن غزلیات حافظ در دانشجویان تقویت شود.
برای فهم حافظ چه روش و چه آثاری را مطلوب میدانید؟
روش درست به گمان من نخست از درست خواندن دیوان حافظ آغاز میشود. این کار باید از روی چاپهای معتبر دیوان حافظ نظیر چاپ قزوینی- غنی، خانلری و سایه انجام شود. مطالعه مستمر و دائمی دیوان حافظ کلید فهم آن است که هرگز نباید از آن غفلت کرد. بعد از خواندن درست که باید کار همیشگی باشد، برای شرح حافظ میتوان ابتدا از شروح ساده مانند شرح خطیب رهبر و نظایر آن استفاده کرد و سپس به سراغ شروح دیگر مانند «حافظنامه»، «شرح شوق» و «شرح تفصیلی دیوان حافظ» رفت. توجه به تاریخ در شناخت حافظ از ضرورتهای غیرقابلانکار در شناخت او و شعر اوست؛ کتابهایی مانند «از کوچه رندان» نوشته استاد زرینکوب و «تاریخ عصر حافظ» از قاسم غنی در این زمینه سودمند است. شناخت بنیاد اندیشههای حافظ، مانند اندیشههای عرفانی و اخلاقی و سیاسی نیز مرحله بعدی در شناخت اوست که کتابهایی مانند «مکتب حافظ» مرحوم استاد منوچهر مرتضوی و «این کیمیای هستی» از استاد دکتر شفیعی کدکنی بسیار خواندنی است.
یکی از مسائلی که همواره در کنار خواندن دیوان حافظ بر آن تاکید میشود، خواندن قرآن است. درباره این موضوع چه فکر میکنید؟
دانشجوی زبان و ادبیات فارسی باید به طور عام قرآن را بخواند. ما باید بپذیریم که این تعالیم ادبی و عرفانی و اخلاقی از قرآن نشات میگیرد. بنابراین هرچه در قرآن عمیقتر شویم، فهممان از متون دقیقتر و گستردهتر و تفسیرپذیرتر خواهد بود. در حال حاضر تمام حافظشناسان بر این قول متفق هستند که حافظ علاوه بر استفاده از مفاهیم قرآنی بیش از همه از ساختار نحوی قرآن سود برده است. پس هرچه دانشجو بیشتر قرآن بخواند، به فهم بیشتر خودش از متون و خصوصا حافظ کمک میکند. در کنار این مطالعات تفسیری نظیر کشاف که حافظ بدان تعلق خاطر داشته نیز می تواند به دانشجو کمک کند و آفاق جدیدی را در فهم غزل حافظ برای او فراهم آورد.
حدود یک سال است که در صفحه مجازی خود، در شبکه اینستاگرام، به صورت منظم غزلیات حافظ را میخوانید و منتشر میکنید. کمی درباره این فعالیت مجازیتان بگویید.
قبل از همهگیری کرونا من هیچوقت به اینستاگرام فکر نمیکردم و در نظرم اینستاگرام دنیای تجارت و تفریح بود و هیچ نگاه فرهنگیای به اینستاگرام نداشتم. بعد از پیدایی قرنطینهها و مجازی شدن درسها بهضرورت دیدم بد نیست که از این فضا برای تقویت بعضی مهارتها در دانشجویانم استفاده کنم. بنابراین خودم را ملزم کردم که هر روز یک غزل از حافظ را بخوانم و آن را با عکس آن غزل که به خط نستعلیق نوشته شده است، منتشر کنم. دلیل انتخاب خط نستعلیق نیز به خاطر این بود که دانشجویان با این خط زیبا آشنا شوند و بتوانند آن را بخوانند مهارتی که متاسفانه روزبهروز در میان درسخواندگان کم میشود. برای این کار بعد از جستوجو در اینترنت، کتاب «دیوان حافظ شیرازی» به کوشش ناهید فرشادمهر، به خط محسن خرازی را یافتم که نشر گنجینه این کتاب را چاپ کرده بود. در اینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از این دو بزرگوار که من از اثرشان استفاده کردهام صمیمانه تشکر میکنم. این کار که از آغاز تیرماه 1399 آغاز شده است اکنون به پایان خود نزدیک میشود و امیدوارم به یاری خداوند تا میانههای آبان 1400 دیوان حافظ تمام شود و در صورت امکان در سایت دانشگاه تهران یا پیامرسانهای دیگر هم عرضه شود.
یکی دیگر از مسائلی که استادان دانشگاه با آن مواجه هستند، تدریس متون کلاسیک ادبیات فارسی به غیرفارسیزبانان است. به عنوان سوال آخر شما در تدریس درس حافظ به دانشجویان خارجی چه راهی را در پیش گرفتید؟
تدریس درس حافظ به غیرفارسیزبانان تفاوت چندانی با دیگر متون ندارد، تنها مسئله میزان وقت و دقتی است که استاد باید صرف کند تا غیرفارسیزبان غزل حافظ را درست بخواند و با معانی کلمات و اشارات تاریخی و عرفانی آن آشنا شود. من به غیرفارسیزبانان درسهای دشوارتری مانند خاقانی را هم تدریس کردهام. اگر در تدریس، استاد توانایی لازم را داشته باشد و از روش درست بهره ببرد، آنها می توانند بهخوبی متون فارسی را بیاموزند.
نظر شما