صدام شروری بود که تقریبا همه دنیا به شرارتش اذعان داشتند، اما آمریکاییها در مقطعی به حمایت از او رفتند و برای فشار به ایران تقویتش کردند. در واقع این آمریکاییها بودند که مانع از شکست صدام در جنگ و سقوط قطعیاش شدند.
عراقیها نیز برای ادامه جنگی که خودشان بر مبنای محاسبات نادرستشان شروع کرده و در آن گیر افتاده بودند، بیشتر و بیشتر دست به دامن امریکاییها شدند. بعثیها گاهی آشکارا و گاهی در نهان از آمریکا - و نیز از قدرتهای دیگر جهانی - کمک خواستند و پای چند دولت منطقهای و فرامنطقهای را به این ماجرا باز کردند.
اما هیچ دولتی به اندازه دولت آمریکا، روی صدام سرمایهگذاری نکرد و با شرارتی که او - در توهم تسلیم کردن ایران - مرتکب شده بود، همراهی نشان نداد. به نوشته محمد درودیان در کتاب «از آغاز تا پایان» (انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس) دولت آمریکا در چهار قدم به یاری رژیم بعث حاکم بر عراق رفت: قدم اول را با تخصیص حدود یک میلیارد دلار به شکل اعتبار غیرنقدی برای خرید محصولات کشاورزی برداشتند. قدم دوم، تصمیم بانک صادرات و واردات امریکا برای ضمانت هشتادوپنج درصد از حدود شش میلیارد دلار مبلغ لازم جهت ساخت خط لوله نفتی عقبه بود. قدم سوم حمایت از قطعنامههای ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت ایران به خاطر حملاتش به کشتیرانی در خلیج فارس، و چهارمین قدم هم تشدید تحریم تسلیحاتی ایران بود.
جعفرشیرعلینیا هم در «دایرهالمعارف مصور جنگ» (نشر سایان) به نقل از روزنامه واشنگتنپست مینویسد: «آمریکاییها پیش از این اقداماتی را برای تقویت موقعیت اقتصادی عراق با تشویق روابط بازرگانی میان عراق و کشورهای اروپایی، تعمیر چاههای نفت عراق و فراهم کردن زمینه صدور نفت عراق انجام داده بودند.» ریچارد مورفی، معاون وزیر خارجه این کشور نیز در دی ماه همین سال 1362 به عراق رفت و در بغداد با بعثیها به گفتوگو نشست. گویا با قول به همکاری کامل و تضمین به تداوم حمایتها، به صدام برای ادامه جنگ دل و جرأت داد (آنهم صدامی که در آن مقطع، برخیها از احتمال سقوطش حرف میزدند و واقعاً هم نشانههایی درباره جدی بودن این احتمال و تزلزل قدرت او وجود داشت). حتی خود مورفی به نمایندگی از دولت امریکا، مستقیم و به صراحت، ایران را به جنگ تهدید کرد و گفت «امریکا انجام یک حمله گسترده به جزیره خارک را غیرممکن نمیداند» و با توجه به روند کنونی تنشها و درگیریها در خلیج فارس، احتمال اجرای چنین عملیاتی دور از ذهن نیست.
عراقیها هم در آن برهه از جنگ و به پشتگرمی دولت ایالات متحده امریکا، مدام از حمله به خارک و نابودی - یا وارد کردن ضربهای سنگین به – تأسیسات نفتی ایران در آن جزیره سخن میگفتند. خبرنگار خبرگزاری رویتر از بغداد گزارش داد که «عراق گفته است اگر تهران حمله تازهای را در جبهه جنگ آغاز کند، این کشور نیز تأسیسات نفتی ایران در جزیره خارک را مستقیما هدف قرار میدهد.» اما این تهدیدها – برخلاف پیشبینیها و محاسبات دشمن - نه ما را سست کرد و نه اهداف و نقشههایی که کشیده بودیم تغییر داد. ماه بعد، یعنی بهمن ماه عملیات والفجر 5 را اجرا کردیم و کار برنامهریزی برای عملیات خیبر را پیش بردیم.
نظر شما