در بیست و سومین هفته از پویش مردمی «چهارشنبههای امام رضایی» کتاب «آشناترین غریب» را مرور میکنیم.
«بشارت»، «همت شگفت»، «در ضیافت نور»، «احقاق حق»، «آیینه پارسایی»، «دفاع از حریم شرف»، «باران بهاری»، «نماز عید فطر»، «در پی آفتاب»، «طلیعه شگفت»، «روح آیینه»، «روشنگری»، «زائر پهلوان»، «ایثار»، «زیارت سرخ» و «ژاپنی دلباخته» از عناوین داستان های این کتاب هستند.
در این کتاب 16 داستان گردآوری شده که بخشی از آنها طی سالهای اخیر در مطبوعات منتشر شده است. محوریت همه این داستانها، فضائل و سیره امام رضا(ع) است. به طور کلی فضای داستانها را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ نخست داستانهایی که مستقیماً به دوران زندگانی پربار امام رضا(ع) اختصاص دارد و بخش دیگر داستانهایی است که بیانگر تأثیر شخصیت و سیره امام(ع) بر جوامع بشری است.
در بخشی از داستان «ژاپنی دلباخته» میخوانیم:
واژههای ژاپنی با آن حروف متقاطع که مثل تکههای شکسته یک چینی ظریف بود به سرعت روی صفحه مانیتور ظاهر میشد و از زیر چشمان خسته علی میگذشت. سایتها به طور تصادفی انتخاب میشد و دقایق از پی هم میگذشت و خستگی آرام آرام رخ مینمود.
علی با خود فکر کرد که دیگر برای امشب بس است، اما وقتی چشمش به جمله سایتی که تازه باز کرده بود افتاد احساس کرد که این جمله با بقیه فرق دارد روی صفحه مانیتور به زبان ژاپنی این جمله دیده میشد:«به دیدار یکدیگر بروید تا همدیگر را دوست داشته باشید، دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید».
علی احساس کرد که این جملات که پیش روی او بر صفحه مانیتور نقش بسته است با روح و ذهن او آشناست. پس با کنجکاوی بیشتری در جستجوی شناخت صاحب سخن برآمد و ناگاه احساس کرد گویی قلبش برای لحظهای از تپش ایستاده است.
چشمهای علی روی نام امام رضا (ع) خیره مانده بود که با حروف ژاپنی روی صفحه مانیتور میدرخشید و او که مبهوت این اتفاق غیر منتظره شده بود حالا دیگر کاملاً کنجکاو شده بود تا بداند این سایت به چه کسی تعلق دارد، به همین خاطر با دستش که آشکارا میلرزید «موس» را به حرکت در آورد و شروع کرد به مرور سایت، سایتی که سرشار از نام امام رضا بود و هر لحظه بر حیرت علی بیشتر و بیشتر میافزود.
انتشارات «تجلی مهر» مجموعه داستان «آشناترین غریب» تألیف «کامران شرفشاهی» را در 86 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما