موضوع جلد دوم کتاب «ایرانیت، ملیت، قومیت» بررسی این دو جنبش در نیمه اول سالهای 20 هجری شمسی و فرآیند و فروکش دو حکومت مرکزگریز در آذربایجان و کردستان مُکری و ادامه آنها تا سال 1357 است. این بررسی در ارتباط تنگاتنگ با ادامه ملتسازی و ملتگرایی در مرکز انجام میگیرد که از جمله، و ناگزیر بعضا به شکل کنش و واکنش متقابل با ملتگرایی قومی پیرامونی نیز درآمده است.
این کتاب از دو بخش و 10 فصل تشکیل شده است. بخش اول که مشتمل بر فصلهای اول تا هفتم است از یک طرف به بررسی وقایعی کلی میپردازد که در اثر جنگ دوم جهانی و اشغال ایران توسط نیروهای متفق شوروی، بریتانیا و آمریکا رخ دادند و در طرف دیگر به پیدایش و فروکش جنبش قومگرایانه آذربایجان به رهبری فرقه دموکرات آذربایجان. بخش دوم یا فصلهای هشتم تا دهم به بررسی جنبش کردگرایانه (کردایتانه) به رهبری حزب دموکرات کردستان اختصاص دارد، ولی این کار در بستر همان محیط سیاسی انجام میگیرد که در فصلهای اول تا پنجم بررسی شدهاند. این کار با مروری بر نظرهای مختلف کارشناسان و مدعیان در این باره آغاز میشود و با سنجش آنها از دید مولف به انجام میرسد.
در زیربخش «وحدت سرزمین» از فصل هفتم میخوانیم: وحدت سرزمین یکی از سازههای تشکیل ملت یا وحدت ملی در تعریف استالین از مفهوم ملت است. بر اساس همین تعریف است که پانآذریستها 1. مدعی وحدت سرزمینی میان مناطق واقع در دو سوی ارس میشوند و 2. از این ادعا وحدت ملی ساکنان این دو منطقه را استنتاج میکنند. این همان ادعایی است که منظور پانآذریستهای فرقه نیز بود. اما وحدت سرزمین تنها در حالتی این نقش را ایفا میکند که با وحدت سیاسی درآمیخته باشد. دعوی وحدت سرزمین در یک جنبش ناسیونالیستی قومی نشان میل به ایجاد وحدت سیاسی دارد، میلی که در نقشههای جغرافیایی مدعیان وحدت ملی بروز میکند. به عبارت دیگر، نقشه نشان میدهد که قلمرو وحدت سیاسی موردنظرِ ترسیمکننده آن تا کدام مرز گسترده است. نویسنده در ادامه به وحدت فرهنگی و وحدت اقتصادی و به شرح این دو میپردازد.
نویسنده در فصل دهم کتاب به بررسی نقش ایدئولوژی در برسازی ملت کُرد به عنوان یکی از اقوام ایرانی میپردازد و به عواملی همچون دین و دیگر عوامل وحدتبخش این گروه اشاره میکند و در ادامه تحت زیربخش «تفرقه» در جلد دوم کتاب «ایرانیت، ملیت، قومیت» میخوانیم: عامل دیگری که ادعای یکپارچگی کردها را مورد سوال قرار میداد تفرقههایی شخصی، عشیرتی، محلی، طبقاتی، حزبی و دینی میان آنها بود. مردوخ مینویسد: «گروه کرد پانصد فرقه هستند». او 490 فرقه (طایفه؟) را با احتساب لرها معرفی میکند. به قول زکیبیک عشایر کوهنشین «غالبا با هم در جنگ و نزاعند». به نظر آنتونی اسمیت (Anthony Smith) یکی از عواملی که شرط قوم بودگی و همبستگی قومی جمعیتهای انسانی را تامین میکند. «حس قوی تعلق [به یکدیگر] و همدلی فعال [است] که در زمانهای سختی و خطر بر اختلافات طبقاتی، دستهای و محلی در داخل جماعت فائق میشود»
جلد دوم کتاب «ایرانیت، ملیت، قومیت» 1320-1357 نوشته اصغر شیرازی با شمارگان 440 نسخه در 556 صفحه و قیمت 185 هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شد.
نظر شما