شیما حسینی، مترجم مجموعه ۱۰ جلدی «حرفهای بزرگ برای آدمهای کوچک» درباره ضرورت ساده کردن مفاهیم مهم بشری ویژه مخاطبان کودک گفت: در زمانهای گذشته کودکان، شخصیت مستقلی شمرده نمیشدند و نسخه کوچکتر بزرگسالان به حساب میآمدند. لباسهایشان، درسهایشان و کتابهایشان همانند بزرگترها اما در نسخه کوچک بود؛ ولی از زمانی که به عنوان شخصیتهایی مستقل با نیازهای منحصر به فرد خودشان شناخته شدند، حقوق کودکی پررنگتر شد.
چه شد که این مجموعه را ترجمه کردید؟
راستش را بخواهید من بازی با کلمهها و مفاهیم را دوست دارم؛ به خاطر اینکه مفهومی در ذهنم جا بیفتد و معنا و منظوری را به دیگران منتقل کنم، به خاطر نوشتن خاطرات روزانهام، نوشتن احساساتم، شعر یا قطعهای ادبی و به خاطر احساس مفید بودن و لذت بردن از زندگیام. مجموعه کتاب «حرفهای بزرگ برای آدمهای کوچک»، درواقع مجموعهای ۱۰ جلدی است با عنوانهای «عشق»، «احترام»، «مهربانی»، «شجاعت»، «تلاش»، «آرامش»، «دوستی»، «یادگیری»، «سلامتی» و «شادی» که روی این ده کلمه و مفهوم مهم در جهان فردی و اجتماعی کودک تمرکز کرده است. هر جلد با تصویرها داستان و ماجرایی تعریف میکند و حین آن با ۱۲ عبارت و برای هر عبارت با توضیحی چند جملهای، ابعاد متفاوت عنوان کتاب را روشنتر میکند. چه عنوان کتاب و چه عبارتهای توضیحی درواقع مفاهیمی هستند که شناخت، ادراک و به کار گرفتنشان موجب میشود کودکان در ارتباط با خود و دیگران راحتتر و عمیقتر برخورد کنند. مجموعه «حرفهای بزرگ برای آدمهای کوچک» از این نظر برایم جذاب بود و ترجمهاش کردم. حین ترجمه لذت بردم، یاد گرفتم و مفاهیمی برایم یادآوری شد. گاهی به خواندن مقالههای دیگر مایل شدم تا بیشتر بدانم. از نشر مهرسا ممنونم که چنین فرصتی برایم فراهم آورد.
امروزه ساده کردن مفاهیم و مسائل مهم و بزرگ انسانی برای کودکان به دغدغه فعالان حوزه کتاب کودک تبدیل شده است. این مجموعه در راستای این دغدغه چقدر موفق است یا میتواند باشد؟ نسبتبه آثار مشابه چه امتیازی دارد؟
در زمانهای گذشته کودکان، شخصیت مستقلی شمرده نمیشدند. نسخه کوچکتر بزرگسالان به حساب میآمدند. برای همین لباسهای مخصوص خودشان را نداشتند. لباسهایشان، درسهایشان و کتابهایشان همانند بزرگترها اما در نسخه کوچک بود؛ ولی از زمانی که به عنوان شخصیتهایی مستقل با نیازهای منحصر به فرد خودشان شناخته شدند، حقوق کودکی پررنگتر شد. روانشناسها، جامعهشناسها، نویسندهها، مترجمها و دیگر متخصصان روی آوردند به سمت شناخت کودکان و جهانشان. به چشم من این دغدغهها و مفاهیم فارغ از اینکه مسائل مهم انسانی باشند، بخشی از جهان کودکی و کودکاناند و به شناخت بهتر آنها کمک میکنند.
در ارتباط با مقایسه با آثار مشابه هم راستش به یاد گفتهای از پائولو فریره میافتم: «آموزش و پرورشی که کودکان را رودرروی هم قرار میدهد، مانع از ارتباطگیری بین انسانهاست.» درواقع این جمله به زعم من رقابت و مقایسه را مانع رفاقت میداند. برای همین از مقایسه حذر میکنم؛ اما این مجموعه را در جای خودش، اثر مفیدی میبینم و از شما ممنونم که با سوال خوبتان چنین نکتهای را به من یادآوری کردید. راستش من در آموزش و پرورشی بزرگ شدهام که همیشه در آن رقابت و نمره بهتر و بدتر، جایزه به کودکان مطیعتر و درسخوانتر و غیره بوده است. نیاز دارم که چنین موضوعی مدام برایم یادآوری شود.
دغدغه، سوژهیابی و قلم هلن مورتیمر و کریستینا تراپینس را در مطرح کردن حرفهای بزرگ برای مخاطبهای کوچک کتاب چطور ارزیابی میکنید؟
هلن مورتیمر سالها در نشرها کار ویراستاری انجام و در یک نشر مربوط به کودکان مسیر حرفهای و مطالعاتیاش را تغییر داده است. بنابراین ارج و اهمیت و قدرت کلمهها و جهان کودکان را میشناسد. همین مجموعه و سوژههایش هم به نوعی بر این موضوع صحه میگذارند.
در انتهای کتاب راهنمای استفاده از آن و واژهنامهای آورده شده است. آیا این بخشها نیاز است که در چنین کتابهایی بیاید؟
زبان در بیان احساسها که درونیاند و در برقراری ارتباط با دنیای بیرون نقش کلیدی و مهمی دارد. شناخت کلمهها و گسترش دایرهی واژگانی و به کار بردن صحیح آنها در پیشبرد زندگی ذهنی و رفتاری کودک اثر دارد. فکر میکنم آوردن واژهنامه، کودک را به این نکته توجه میدهد. ضمن اینکه والدین و مربیهای کودکان را برای تعریف و روشن ساختن معنی کلمهها یاری میکند. در ارتباط با کارکرد راهنمای استفاده از کتاب که به نوعی دستنامه یا فعالیت پس از کتاب هم میتواند باشد، میتوانم بگویم به جا افتادن بیشتر کتاب در ذهن مخاطب، کمک میکند. درواقع کتاب را برای کودک کاربردیتر میکند.
گستره مخاطبان این مجموعه چه کسانی هستند؟ و پیشنهاد میکنید پدران و مادران این کتابها را چطور و در چه فضایی برای بچهها بخوانند؟
به لحاظ گروه سنی برای کودکان سه و چهارساله به بالا میتواند مفید باشد که البته خیلی بستگی دارد به اینکه پدرها و مادرها چقدر برای کودکانشان کتاب خوانده باشند؛ اما در راهنمای کتابها بارها بر این نکته که کتاب در گروه کودکان خوانده شود، تأکید شده است. در محیط کتابخوانیهای گروهی، موضوع و عبارتهایی برای گفتوگو آماده است. آنها هم در گفتن و گوش دادن به مرور ورزیدهتر میشوند.
نظرتان درباره تصاویر کتاب چیست؟
این مجموعه کتاب، در ادبیات کودک، کتابهای تصویری خوانده میشود؛ یعنی تصویرها در معنا مکمل متن هستند. شاید در بعضی قسمتها کاملا با متن همراستا باشند و در بعضی قسمتها متفاوت. میدانیم که کودکان غالبا به تصویر بیشتر توجه میکنند، بنابراین تصویرها و فضایی که ایجاد میکنند در جلب توجه و ارتباط با آنها مؤثرند. شخصیتهای این مجموعه اسمی ندارند تا کودک راحتتر بتواند خود را به جای هر کدام از آنها که میخواهد بگذارد و درواقع زندگی را به شکل فردی و اجتماعی همراه با ماجراهای متفاوت همسالان خود در داستان تصویری تجربه کند. به این طریق در واقع مخاطب، آموزش غیرمستقیم را از تصویرها دریافت میکند و آموزش مستقیم را از متن. به این شکل زمینهای فراهم است تا در درجه اول به ادراک و شناخت در زمینههای متفاوت دست یابد و در درجههای بعدی این شناخت و ادراک را به کار گیرد و تواناییهایش را شکوفا کند.
از میان ۱۰ جلد این مجموعه، کدام کتاب و موضوع را بیشتر دوست داشتید؟
راستش فکر میکنم همهی جلدها و موضوعهایشان به تکمیل همدیگر کمک میکنند. بستگی دارد در چه حالوهوایی باشیم و کدام مسئله برایمان پررنگتر باشد. با تمام این احوال، در حالوهوای شخصیام میتوانم به جملهای از کتاب شجاعت اشاره کنم. «راههای زیادی برای شجاعت هست...» این جمله برایم یادآور نوعی راهگشایی فکری خودم است. یاد وقتی میافتم که خیلی راحتتر از حالا میتوانستم بگویم خودم یا دیگری شجاع هستیم یا نه، مهربان هستیم یا نه، آرامش داریم یا نه، به همدیگر احترام میگذاریم یا نه؛ اما در کتابی خواندم که میشود این عبارتها را طور دیگری استفاده کرد: من یا دیگری چگونه یا چطور شجاع هستیم؟ چگونه یا چطور مهربان هستیم؟ چگونه یا چطور آرامش داریم؟ چگونه یا چطور به همدیگر احترام میگذاریم و غیره. به این شکل هم این مفاهیم و هم خودمان و دیگران و دنیا را وسیعتر و عمیقتر میشناسیم.
به سراغ کتابها برویم. کتاب «سلامتی» به بخشهای مختلف مرتبط به سلامت جسم و روح انسان در قالب کارهای یک شبانهروز بچهها پرداخته است. این روند را که کتاب صبح تا شبِ یک بچه را روایت میکند، چقدر در جذب مخاطب مؤثر میدانید؟
یکی از مسائل مهمی که گفته میشود از حیث روانشناسی در زندگی و آموزش به خردسالان اهمیت دارد، نظم در زندگی است؛ نه نظم وسواسگونهای که کودک را از پا در بیاورد و اذیت کند، بلکه ریتم و روالی برای زندگی تا مغز و ذهن کودک در ارتباط با واقعیت به مرور زمان شکل بگیرد، رشد کند و کودک روند طبیعی کودکی خود را طی کند. ریتمی تکرارشونده همراه با مراسم ساده که مبنای روش آموزشی والدورف هم است. در کتاب «سلامتی» ریتم یک شبانهروز طی مراسمهایی ساده و ملموس به تصویر در آمده است. در ضمن، بر مراقبت از خود با رعایت بهداشت فردی و اهمیت به سلامت بدن و روان خود و دیگران نیز تأکید شده است.
کتاب «مهربانی» رفتارهای درست و محبتآمیزی را نشان میدهد که بچهها میتوانند طی یک مهمانی با دیگران داشته باشند. اینکه نویسندگان کتاب اینقدر سوژههای در دسترس و ملموس را برای کتابهایشان انتخاب کردهاند چه کمکی به درک بهتر موضوع میکند؟
طبق نظریهی والدورف که از روشهای آموزشی کودکان است، گفته میشود در سنین کمتر از پنجسال قصهها بیشتر از زندگی روزمره کودکان باشد و حتی خودشان میتوانند شخصیت اصلی قصه باشند. در کتاب «مهربانی» هم انتخاب سوژه با توجه به رشد شناختی کودکان در این سنین انتخاب شده و حتما با ادراک خردسالان و البته نیازها و خواستههای آنها هماهنگ است. از نکتههای دیگر تأکیدی در این روش، نیاز با بازی با همسالان است که در جای جای این کتاب دیده میشود.
این گفتوگو ادامه دارد...
نظر شما