چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۳
آوینی خدا را نزدیک می‌دید

عبدالحمید قدیریان چهره هنر انقلاب سال 1401 عنوان کرد: هنرمند انقلاب می­‌تواند برای تحکیم و تبیین مسیر پیش رو وارد نگاه فرهنگی و ایدئولوژیک شود و در راستای رشد ایمانیات جامعه تلاش کند. معتقدم باید پایه­‌های معرفتی انقلاب را تقویت کنیم. باید مفاهیم و معرفت­های قرآنی جهت تبیین انقلاب را شناسایی و بعد از تحقیق و بررسی آن مفاهیم را به فرم تبدیل کنیم و آن را به عنوان هنر انقلاب عرضه کنیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ به بهانه هفته هنر انقلاب گفت‌وگویی با عبدالحمید قدیریان کسب کننده دوره قبل این عنوان تدوین کرده­‌ایم که به شرح زیر است:
کدام بعد شخصیتی شهید آوینی او را برای شما خاص می‌کرد و تحت تاثیر قرار می‌داد؟
عنصری که در مواجهه با آثار شهید آوینی از آن لذت میبرم، حس محضریتی است که در آثار او وجود دارد. وقتی به آثار او، مخصوصا فیلم‌های روایت فتح نگاه می‌کنیم، می­‌بینیم آن حس محضریتی که در آن دوران در جبهه‌­ها وجود داشت را توانسته کاملا به مخاطب القا کند، کسانی که آن سال­ها در جبهه‌­ها بودند این حس را درک کرده‌­اند که گویی دست رزمندگان به خدا می­‌رسید. خدا نزدیک بود و کاملا محضریت خدا را در لحظه لحظه‌­های فضای جبهه می‌شد احساس کرد. من این حقیقت‌­گرایی که در آثار آوینی وجود دارد را دوست دارم و این حس را تنها در آثار آوینی می­‌توان دید و تقریبا در هیچکدام از آثار سینمایی دیده نمی‌­شود. عموما هنرمندان ما از جنگ برداشتی شخصی و بدور از حقیقت را به تصویر کشیده‌­اند ولی آقا مرتضی در آثار دفاع مقدس خود آن حقیقتی که جاری بود را به تصویر کشید و سعی می‌کرد اگر رزمندگان و جنگ را نشان می‌دهد در فضای محضریت اهل بیت ع به تصویر کشد. فضایی که شهید آوینی از جبهه‌­ها به تصویر می‌کشید اینگونه بود که قبل از آنکه مخاطب درد جنگ را حس کند، او را دعوت به سفری معنوی می‌­کرد و سعی می­‌کرد در این آثار گمشده خود را هم پیدا کند، زیرا فرهنگ درک محضریت اهل بیت ع گمشده فرهنگی همه ما شیعیان است که او به بهانه جنگ تحمیلی آن را به تصویر کشید و این آثار بسیار شیرین و قابل تعمق هست و همه زیبایی‌­ها را می‌‌توان در آن دید.

شما هنر انقلاب را در حال حاضر در چه مرحله میبینید؟ صعود، رکود یا نزول

بستگی دارد تعریف شما از هنر انقلاب چه باشد و گستره تعریف شما چه چیزهایی را شامل شود. مثلا، الان در بُعد رفتارهای سیاسی و برون مرزی، مخصوصا در کشورهای گروه مقاومت، کارهای خوبی در حال انجام است زیرا فضای کشورهای گروه مقاومت چیزی شبیه حال و هوای دوران دفاع مقدس خود ماست، برای همین آثاری که به دست هنرمندان خودمان و هنرمندان دیگر کشورها تولید می­‌شود در امتداد هنر انقلاب می‌­تواند محسوب شود.
از آنجایی که انقلاب در حال پوست‌­اندازی است؛ اگر این پوست‌­اندازی تحقق یابد، هنر انقلاب ارتقا پیدا می‌­کند و به خودآگاهی می‌­رسد. ولی الان هنر انقلاب در حد انقلاب نیست. انقلاب ما شان و اهدافش بسیار والاتر از فضای هنر انقلاب است و هنر انقلاب باید خودش را پیدا کند و وارد خودآگاهی شود که انشالله وقتش می‌رسد و این اتفاق می‌فتد. نه اینکه بخواهم بگویم هنر انقلاب، بعد آوینی مسیر خود را گم کرده است، بلکه این سیر تکاملی انقلاب است.
جنگ تحمیلی یکی از دوران‌­های معنوی انقلاب بود که جوانان ما تجربه کردند. خداوند به بهانه دفاع مقدس کلاس معرفتی ایجاد کرد، به گونه‌ای که بسیاری از جوانان در سن پایین به درجات بالای معنویت که آرزوی بزرگان دین بود، رسیدند. ولی ما فضایی به آن زیبایی را به محض اتمام دفاع مقدس و فوت امام ره، همه آن تجربیات زیبا را کنار گذاشتیم و به اسم سازندگی، وارد فضای تجمل‌­گرایی شدیم. یعنی دقیقا نقطه مقابل فضایی که خداوند سال­ها برایمان ایجاد کرده بود و در آن فضا ما را رشد داده بود. سردار سلیمانی یکی از شاگردان آن فضای مقدس بود، که ما امروزه او را نه تنها یک مبارز نظامی بلکه او را یک عابد می‌دانیم و دیدیم که نور او چگونه با شهادتش دل همه آحاد جامعه را لرزاند و آن تشییع با شکوه ایجاد شد. متاسفانه سیاستمداران ما ناخودآگاه و یا عامدانه آن فضای نورانی را کنار زدند و وارد تجملگرایی شدند.
هنر انقلاب، ذات مستقل ندارد و وابسته به انقلاب است وقتی انقلاب از مسیر خود اینگونه منحرف می‌شود، طبیعی است که هنر انقلاب دچار سردرگمی شود. نباید هنر انقلاب را به صورت مستقل بررسی کنیم بلکه باید در کنار تحولات انقلاب آن را تحلیل کرد. مثلا بعد از آنکه بحث مدافعان حرم و یا حریم پیش می­‌آمد، دیدیم که هنر انقلاب جان دوباره گرفت. زیرا انقلاب در مسیری قرار گرفت که منطبق با اهدافش بود. هر گاه انقلاب مسیر خود را درست طی کند هنر مربوط به آن می‌تواند تولید شود. هنرمند تولیدکننده تفکر نیست بلکه هنرمند باید بعد از تولید تفکر و ایجاد فضا تولید اثر کند و مفهوم را به فرم تبدل کند.

چگونه می‌توان هنر انقلاب را ارتقا داد؟

انقلاب باید در مسیر اصلیش به حرکت بیفتد تا هنر انقلاب نیز پیشرفت کند ولی می‌شود رفتارهای بنیادینی شروع کرد. مثلا هنرمند انقلاب می­‌تواند برای تحکیم و تبیین مسیر پیش رو وارد نگاه فرهنگی و ایدئولوژیک شود و در راستای رشد ایمانیات جامعه تلاش کند. معتقدم باید پایه‌­های معرفتی انقلاب را تقویت کنیم. باید مفاهیم و معرفت­های قرآنی جهت تبیین انقلاب را شناسایی و بعد از تحقیق و بررسی آن مفاهیم را به فرم تبدیل کنیم و آن را به عنوان هنر انقلاب عرضه کنیم. فضایی که حضرت آقا با بیان اجازه «آتش به اختیار» فرا روی هنرمندان و دلسوزان باز کردند این امکان را می‌­دهد که دلسوزان وارد میدان شوند و از هر زاویه‌­ای که می‌توانند انقلاب را یاری کردند و از این امانت الهی حمایت کنند.
با تقویت پایه­‌های ایمانی و معرفتی، انقلاب را می­‌توان از  انحرافات احتمالی مصون کرد. یکی از نگرانی­‌های شخصی من این است که نکند خدایی ناکرده رزمندگان سلحشور ما از فضا و منظری که در دفاع مقدس رواج داشت فاصله بگیرند. حتما شنیده‌­اید که زمانی بود که به ما سیم خاردار هم نمی‌دادند. خودتان را به جای رزمنده­‌ای بگذارید که حتی به او سیم خاردار هم نمی‌دهند، خب این رزمنده با دست خالی در میدان جنگ چه باید می‌کرد؟ دیدیم که جوانان ما وارد جنگ شدند و شهدای زیادی دادیم ولی همچنان شور و اشتیاق در جبهه­‌ها رواج داشت. می‌رفتند و پا پس نمی‌کشیدند، چرا که توکل به خدا داشتند. تکیه رزمندگان به ابزارهای جنگی نبود بلکه تکیه به نصرت الهی داشتند و شاد بودند از اینکه با اراده الهی همراهی می­‌کنند و همنشین با نور اهل بیت ع هستند. ولی در حال حاضر ما در دوره­ای زندگی می‌کنیم که همان رزمندگانی که سیم خاردار نداشتند موشک نقطه­‌زن و پهپاد دارند، امکاناتی که ارتش آمریکا در مقابلشان ابراز عاجز می‌کند و این باعث نگرانی من است و از خود می‌پرسم، نکند با امکاناتی که خدا برای آنها ایجاد کرده و باعث تعجب دشمنان شده است، خدایی ناکرده تکبر بجای توکل در دلهایشان شکل گیرد؟
 رزمنده­ای که بخاطر فضای تربیتی که خداوند ایجاد کرده بود و با کمبود امکانات مجبور بود رابطه­اش با خدا را پررنگ کند و محضریت خدا را بیشتر احساس کند و توکل به خدا را در دلش زیاد کند، امروزه با این همه امکانات تکیه‌­اش به کجاست؟ نکند خدای ناکرده تکیه­‌اش به خدا کم شود و به موشک و پهپاد تکیه دهد! که این خطری جدی است. یکی از وظایف هنرمند انقلاب این است که به این نقاط فرهنگی بیندیشد و تولید اثر کند. باید با آثارش یادآور شود که ما هرچه داریم از توکل به خدا و درک محضریت اهل بیت ع داریم. برای همین باید پایه­های معرفتی و ایمانی را تقویت کرد.»
معرفی شما به عنوان چهره هنر انقلاب در دوره قبل چه تاثیری در روند و مسیر شما داشته؟
برای من تاثیر چندانی نداشت زیرا قبل آن فعالیت خوبی داشتم و بعد آن نیز به فعالیت ادامه دادم، این تکریمی که مدیران کردند در اصل تکریم از هنر انقلاب بود و این خود بسیار ارزشمند است. این عنوان برایم امتیاز خاصی نداشت فقط تفاوت آن در این بود که تعداد مصاحبه­‌هایم بیشتر شد.
من چند سالی هست که به سوی هدف مشخصی در حرکتم، اگر به فعالیت‌­های چند سال گذشته من نگاه کنید؛ منظورم سه نمایشگاه «آسمان حسین» «همپای نور» و «نورهدی نور حسین است و بس» است؛ یک سیر منطقی در امتداد هم را می‌توانید مشاهده کنید و این بدین معناست که هدفی تبیین شده برای خود دارم زیرا به عهد خود با خدا، پایبند بودم و هستم و انشاالله خواهم بود.
شما جایزه چهره هنر انقلاب را صرفا یک جایزه نمادین می‌دانید یا آن را در پیشبرد هدف انقلاب موثر می‌دانید؟
اینطور جوایز و معرفی‌­ها رفتارهایی مدیریتی است که مدیران در جهت تکریم انجام می­‌دهند. جشنواره­‌هایی مثل فجر و هنر انقلاب و ... در این جهت است و بسیار زیباست؛ اما مکمل این رفتارها می‌­تواند بهره گرفتن از تجربیات منتخبین باشد شاید اینگونه بیشتر نفع برای انقلاب داشته باشد.
سال گذشته در مراسم افتتاحیه هفته هنر انقلاب بر سر مزار شهید آوینی گفتم: بال حسینیت ما در دوران دفاع مقدس بسیار قدرت پیدا کرد و از آن بسیار استفاده کردیم ولی بال مهدویت ما گم شده و راجب آن حرف نمی‌زنیم. بیاییم قبل از شروع فتنه­‌ها بحث مهدویت را پررنگ کنیم.
طبق تجربه اگر هنر انقلاب وارد فضای مهدویت نشود جامعه به سردرگمی می‌رسد، زیرا هدف ندارد. وقتی به این فضا بها ندهیم جامعه هدف ندارد و وقتی هدف نداشته باشد رو­ح­ها دچار پراکندگی می­‌شوند و دیگر همساز و همراه نیستند. ناامیدی رشد می­‌کند، زیرا افراد غایتی ندارند. آنروز گفتم، بیاییم امسال در هنر انقلاب به این موضوع بپردازیم تا نور مهدویت ما را از اتفاقات پیش رو مصون دارد. متأسفانه دیدیم که سال گذشته به بهانه‌­ای بسیار ساده جامعه به هم ریخت، چرا پایه­‌های فرهنگی جامعه باید انقدر سست باشد؟
ما در کار فرهنگ کم کاری کردیم و به هدف و غایت و ایمانیات جامعه نپرداختیم. این که جامعه باید به رفاه و خودکفایی برسد هدف نیست، حداقل، هدفی غایی انقلاب نیست. هدف باید در شان انقلاب باشد، همان منظری که امام ره از آن سخن می‌گفت.

اگر بخواهید یکی از آثارتان را به عنوان بهترین اثر به شهید آوینی هدیه بدهید کدام اثر را انتخاب می‌کنید؟

من تابلوی «بهشت زهرا» را به او هدیه می‌دهم، تابلویی که شهید آوینی در کتابش یادداشتی درباره آن نوشته است. تابلوی «بهشت زهرا» اثری است که بسیار دوستش دارم. من آن صحنه­‌ای که در تابلو به تصویر کشیدم را بر مزار شهید بهشتی دیدم، این که خداوند اذن دیدن می‌­دهد بسیار لذتبخش است. بله، هم من از این تابلو لذت می­‌برم و هم شهید آوینی که درباره آن متنی نوشته است، چون مورد علاقه هر دوی ماست به آن شهید بزرگوار هدیه می­‌کنم.

در پایان اگر بخواهید به عنوان هنرمند انقلابی که در مکتب آوینی کار می‌کند یک کتاب پیشنهاد دهید، چه کتابی است؟
همان کتاب معروف و مهجور، «قرآن».
مشکل این است که ما با قرآن همراه نیستیم؛ منظورم خواندن آن نیست بلکه تدبر، تفکر و تعمق در آن است. ما با مفاهیم قرآنی آشنا نیستیم. اگر هنرمندان با این مفاهیم آشنا شوند تازه می‌­فهمند که انقلاب یعنی چه؟ در قرآن راجب انقلاب صحبت شده، چرا ما نمی‌دانیم؟ راجب مراحل پیش روی انقلاب صحبت شده، چرا ما نمی‌دانیم؟ راجب آینده انقلاب صحبت شده، چرا ما نمی‌دانیم؟ چون نمی‌دانیم، کورمال کورمال پیش می‌رویم. انشالله خداوند توفیق دهد و قرآن به ما زیبایی‌هایش را نشان دهد و راه پیش رو را روشن کند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها