در این مرز پرگهر نیز سالهاست وجود بارگاه امام رئوف حضرت رضا (ع) مأمن و پناه زائران، دلدادگان و دلسوختگان پُرشماری است که با این امام هُمام به گفتوگو مینشینند و از حدیث دل خود میگویند و یا میکوشند توشهای از اخلاق حسنهاش بردارند و یا اندیشه و کلام آن امام را سرمشقی برای خود قرار دهند.
در این رهگذر و فرصت بزرگ معنوی، اهالی فرهنگ و هنر نیز بارها از سرِ عشق و ارادت، قلم بر نشتر روح خود زدهاند و آثاری را خلق کردهاند که در آن رد و نشانی از عوالم قدسی آن انیس النفوس به چشم میخورد.
هنرمندان و اهالی قلمی که جانودل به آستان مقدسش تقدیم میکنند و به شور میآیند و با خلق آثاری قابلتوجه و تعمق، ضمن ادای احترام به ساحت عالم آل محمد (ص)، جلوهای از هنر متعهد انقلاب اسلامی را به نمایش میگذارند.
در این میان بعضاً با هنرمندان و اهالی قلمی مواجه میشویم که بدون دریافت سفارش و یا پروژهای، به سراغ خلق اثری برگرفته از باورهای معنوی و اعتقادی خود میروند و گاهی آثاری را به یادگار میگذارند که درگذر زمان رنگ و بوی کهنگی به خود نمیگیرند و حتی ماندگار و خاطرهساز میشوند.
ازجمله این هنرمندان فرزانه شاهینی، متولد شهرستان گرگان، دانشآموخته کارشناسی ارشد هنر و طراح و مدرس گرافیک است که همواره کوشیده در کنار طراحی جلد و صفحهآرایی کتابهای متعدد و پوستر و اقلام گوناگون تبلیغی و ترویجی، بارها بی چشمداشت و به تعبیری با عشق و تعهدی درونی، باهنرش همواره پیشقدم برای خدمت به ساحت مقدس ابالحسن باشد.
با او که این روزها بهاتفاق همسرش مشغول ایدهپردازی و طراحی مجموعه پوستر مفهومی برای انتشار کتابی با تکیهبر سخنان و احادیث امام رضا (ع) با هزینه شخصی و بدون سفارش ارگان و نهادی است، درباره نقش هنرمند در گسترش فرهنگ رضوی و هنر متعهد در تراز انقلاب اسلامی به گفتوگو نشستیم که در ادامه ازنظرتان میگذرد.
-در ابتدا بفرمایید چه عامل و انگیزهای باعث شده که گاهی شما با خلق اثری هنری، قدمی برای گسترش فرهنگ رضوی بردارید؟
پس از به پایان بردن این پروژهها علیرغم اینکه عایدی مالی ناچیزی داشت اما یک احساس وصفنشدنی توأم با خرسندی به سراغم آمده بود. لحظه کولاژ کردن پنجرههای فولاد بر روی دکور نمایش، نقشی از گنبد طلایی بر روی پوستری و نیز منارههایی گرهخورده به آسمان در جلد کتابی، همه اینها ناخودآگاه دستبهدست هم دادند تا از آن به بعد به دنبال هر فرصتی باشم که این احساس شیرین و دلنشین را بارها و بارها تجربه کنم.
-پس نیروی محرکه شما حسی شیرین و دلنشین در ناخودآگاه بوده است.
از سویی دیگر باور دارم، هنر با فضای معنوی ارتباطی مستقیم دارد و نیز بستگی دارد که هنرمند در این فضای معنوی چطور رشد کرده و یا با آن روبهرو شده تا این ارتباط و مواجهه در آثارش جلوه گری کند. وقتی هنرمند در مواجهه با فضایی معنوی و یا خاطره و قصههای مرتبط با این معنویت قرار میگیرد؛ یک نور و چراغی در ناخودآگاهش گویی روشن میشود.
معتقدم که هنر مدخل معنویت است و اندیشه الهی از وجود هنرمند با خلق اثری هنری بهنوعی تجسم پیدا میکند. شاید کمی اغراقشده به نظر برسد، اما در هنر باید به درجهای از درک و شهود رسید تا اثر هنری خلق شود و آنچه هنر معنوی را خلق میکند، اثری است که در شرایط خاص و خارج از موقعیت مادی به وجود میآید. حالا برای من در کنار انبوه فعالیتهای روزمرهام و حتی کاریام، این ناخودآگاه و فضای معنوی و شهود چند صباحی است بانام و بنیان اندیشه و سیره امام رضا (ع) گرهخورده است.
- بهتازگی پروژهای با تکیهبر سخنان و احادیث امام رضا (ع) برای طراحی مجموعه پوسترهای مفهومی بهمنظور انتشار کتابی را آغاز کردهاید، در چه مرحلهای به سر میبرید و چه شد مجدانه به دنبال به پایان رساندن آن هستید.
در این پروژه همهچیز از چند حدیث کوتاه و موجز اما پرمعنی از امام رضا (ع) شروع شد. مثلاً سکوت دری از درهای حکمت است و یا وقتی آشکارا حرف حق میشنوید خشمگین نشوید. در مواجهه با این سخنان و احادیث از همان ناخودآگاه و نگاه هنری، چند ایده به ذهنم خطور کرد. در مرحله بعد به این جمعبندی رسیدم که میتوانم با طراحی یک پوستر مفهومی و قابلدرک برای عامه مردم، این احادیث را تصویرسازی و مفاهیمشان را با نمادهایی ساده تبیین کنم.
چند حدیث را ایدهپردازی و طراحی و اجرا کردم تا اینکه در ابتدای نوروز امسال فرصتی دست داد به زیارت امام رضا (ع) بروم. حال معنوی آنجا و شنیدن چند حدیث دیگر از منابعی جدید و معتبر من را مصممتر کرد تا این پروژه را با دقت انجام و در اسرع وقت به سرانجام برسانم.
-این سوژهها و ایدهها به نظر شما از کجا به دل و ذهن هنرمند خطور میکند و او را وامیدارد دست به خلق اثر بزند؟
به استناد کلامی که در میان مردم بهنوعی تبدیل بهمَثَل شد؛ به تعداد انسانهایی که به هر شکلی در مواجهه با مهر و کرم امام رئوف قرار میگیرند، سوژه و ایده برای منِ هنرمند وجود دارد. شاید به چشم یک فرد عادی جامعه، یک اتفاق، خاطره و حتی سطری کوتاه، دستمایهای غنی برای خلق اثری به شمار نرود؛ اما ممکن است یک سطر، کلامی و حتی تک عکسی و یا یک شیء ساده، دنیایی ایده به سمت هنرمند برای خلق اثری ماندگار سرازیر کند.
-مثال و تجربه ملموسی به خاطر دارید با محوریت امام رضا (ع) که در نگاه عام ساده اما با نگاه و اندیشه هنرمندانه، بتواند دستمایه خلق اثری تأثیرگذار و مردمی شود؟
اما برای خودم جدا از تک عبارات، جملهای بر روی یک تابلو شهری و یا از دل کتابها، خاطرهای نهچندان دور از دختر یکی از آشنایان با محوریت امام رضا (ع) ذهن من را برای مدتی به خودش مشغول کرد. حالا اینکه چقدر خاطرهاش میتواند در قالب یک اثر هنری بازنمایی شود و اینکه بهتر است در قالب چه هنری عرضه شود خودش دنیایی دارد.
خاطره جالبی هست و فکر میکنم با کمی پرداخت هنرمندانه بتواند دستمایه خلق اثری بشود. دختر یکی از آشنایان دور ما چندین سال است در آمریکا زندگی میکند و هر بار که به کشور میآید، مادرش هر آنچه ممکن است بوی وطن بدهد و در آنجا کمتر پیدا شود در چمدان دخترش میگذارد تا با خودش ببرد.
دریکی از سفرها در کنار سایر اقلام، بستهای نبات فلّه همراه با ۲ بسته نبات تبرکی امام رضا (ع) میگذارد. چندی بعد همکار دخترش، بانویی اهل کشوری در آمریکای مرکزی در محل کارشان در حوالی خیابان پنجم نیویورک به یک باره دچار کسالتی میشود و چند دارو را مصرف میکند و قبل از رفتن به دکتر، دخترِ دوستِ ما بهرسم و سنت ایرانی، یکی از بستههای نبات تبرکی را که دم دستش بوده را باز میکند و نباتداغ درست کرده و همکارش میخورد و خوب میشود.
مُراد من از ذکر این خاطره این بود که وقتی آشنای ما این ماجرا را از زبان دخترش شنید؛ اینگونه عنوان کرد که برکت آقام امام رضا (ع) بود، دخترش چیز دیگری میگوید و همکارش هم گفته بود: «هی دختر عجب چیز معرکهای بود، دفعه بعد که اومدی لطفاً برام از این مارک بیار» هرکدام اینها بهعنوان یک فرد مستقل؛ نگاه و تفسیر خودشان را از این ماجرا نشان دادند و اینجاست که رسالت منِ هنرمند است که به این سوژه، خوب نگاه کنم و اگر ظرف فرمی و محتوایی کافی داشت آن را در قالب اثری هنری به مخاطبم طبق آن اهدافی که گفتم ارائه کنم.
-بهعنوان حسن ختام این گفتوگو بفرمایید رسالت هنر و هنرمند متعهد برای گسترش فرهنگ رضوی و تولید اثری در تراز انقلاب اسلامی چیست؟
درمجموع جامعه امروز ما به تبیین ابعاد گوناگون هنر متعهد و تعالیبخش با تکیهبر آموزههای قرآن کریم و ائمه اطهار (ع) نیاز دارد و باید بکوشیم با بومیسازی هنر و منطبق با مفاهیم و الگوی همیشه جاری و جوشانی همچون سیره عملی و نظری امام رضا (ع) قدمی را برای رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی و توسعه فرهنگ عمومی و نهادینه کردن فرهنگ نبوی، علوی، رضوی و مهدوی برای جامعه و نسلهای آتی برداریم.
نظرات