ملایجردی در ابتدای نشست به معرفی این اثر پرداخت: کتاب «افسانههای زیر چادر» حاصل تحقیقات یک نویسنده اروپایی است که در آسیای میانه گشته، با مردم زندگی کرده و به افسانههایشان گوش داده است. کتاب را که خواندم به چند دلیل علاقهمند شدم آن را برای نوجوانان ایرانی به فارسی برگردانم؛ یکی این بود که این کشورها در همسایگی فرهنگ ایرانیاسلامی قرار دارند و مسئله بعدی اشتراکاتی است که این افسانهها با اقوام داخل ایران دارند.
وی درباره آشنایی خود با حوزه آسیای میانه گفت: «افسانههای زیر چادر» مجموعهای از افسانههای کشورهای آسیای میانه است. زبان مادری من ترکی بود و مقداری مطالعه درباره فرهنگ فولکلور و زبانهای ترکی و ترکمنی و امثال اینها داشتم. وقتی به آسیای میانه رسیدم دیدم آن منطقه، اشتراکات زیادی با ما دارد. این کتاب را ابتدا در اینترنت دیدم و متوجه شدم مجموعه بسیار خوبی است که کودکان و نوجوانان ما میتوانند از آن استفاده کنند. افسانههایی از افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و کشورهایی دیگر در این کتاب موجود است که هم آشنایی با اسطورههای آن مناطق را ممکن میکند و هم شناختن افسانههایشان را.
این مترجم علاقه خود به افسانهها را در شروع فعالیت ادبیاش مؤثر دانست و بیان کرد: خراسانیبودن باعث شده است که ما همه قصهگو شویم. این نیز برمیگردد به پیشینه افسانهگویی آن سرزمین. ایران بهخصوص خراسان از اقوام و زبانهای متفاوت تشکیل شده است که با صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنند. زبان فارسی پیونددهنده این اقوام است و زندهنگهداشتن این زبان و پرداختن به فرهنگ فولکلور اقوام دیگر برای من مهم بوده است.
مریم اسلامی، شاعر و نویسنده حوزه کودکان درباره اهمیت افسانهها گفت: نیشابور شهری است که من در آن متولد شدهام. این شهر و بهطور کل خراسان بزرگ سرزمین افسانههاست مثل همهجای کشورمان و دنیا که اگر پژوهش و تحقیقی درباره ادبیات تطبیقی داشته باشیم میبینیم که چقدر افسانههای مشترک در دنیا وجود دارد. خیلی از افسانههای خارجی شبیه به افسانههای ایرانی است؛ بویژه افسانههای خراسان بزرگ. افسانه در همهجای جهان خیلی مهم است.
وی افزود: اگر ما همه افسانههای دنیا را بررسی کنیم در وهله اول میبینیم که آنها از نظر الگو و ساختار هیچ زمان و مکان مشخصی ندارند. این نکته برای کودکان جالب است؛ چون وقتی میگوییم روزی روزگاری در شهری و دهکدهای فلان اتفاق افتاد کودک احساس نزدیکی بیشتری درک میکند و فکر میکند شاید آن افسانه در شهر او رخ داده است.
اسلامی ادامه داد: افسانهها سرشار و مملو از موجودات خیالی هستند و کودکان آنها را دوست دارند و گاهی نیز همذاتپنداری میکنند. ساختار افسانه اینطور است که یک شخصیت از آن نقطهای که در آن قرار گرفته است راضی نیست و میخواهد وضعیت را با یک سفر - چه سفر درونی و چه بیرونی- تغییر دهد.
این شاعر کودکان درباره فواید افسانهخوانی تأکید کرد: با خواندن افسانه میشود داستاننویس شد. کودکان میتوانند پس از دانستن افسانهها، خود نیز قصه بنویسند. تخیل کودکان با خواندن افسانهها رشد مییابد و این اعتقاد را پیدا میکنند که در هیچزمانی دنیا به آخر نمیرسد و ممکن است در وضعیت بد، کسی یا چیزی پیدا شود و به او کمک کند. پایان افسانهها شیرین و امیدبخش است؛ زیرا همیشه در افسانهها خوشبینی و توکل وجود دارد.
مریم اسلامی ساختار افسانه را در عین پیچیدگی، ساده دانست و گفت: سادگی افسانهها درک آنها را برای کودکان راحتتر کرده است. ما در افسانهها تقریبا شخصیتهای خاکستری نداریم یا کم داریم. شخصیتها یا شر مطلق هستند یا خیر مطلق؛ چون کودکان شخصیت خاکستری را متوجه نمیشوند و حد وسطی قائل نیستند.
این نویسنده درباره تأثیر افسانهها بر کودکان و بهطور کل انسانها بیان کرد: من در شهری کوچک از خراسان بزرگ به دنیا آمدم که منابع مطالعاتیاش در زمان کودکیام کم بود؛ اما چه شد که من شاعر و نویسنده شدم؟ چون مادربزرگم در کودکی برایم افسانههای خراسان را میگفت. پریان من را سحر میکردند و ایده و دیدگاه به من میدادند. من نوشتن برای کودکان را بدون شک مدیون افسانهها و مادربزرگم هستم که در زمان و مکان درست آنها را به خوبی به من انتقال داد.
سیوچهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ با شعار «آینده خواندنی است» در مصلای امام خمینی(ره) برگزار میشود.
نظر شما