محمدعلی شامانی در این نشست درباره نقش پرسشگری در تعلیم و تربیت کودکان گفت: اگر میخواهیم نسل کتابخوان داشته باشیم، باید پرسشگری را افزایش دهیم. جامعهای که سؤال نمیکند چرا باید مطالعه کند! مردم مطالعه میکنند چون میخواهند سؤال ذهنشان را رفع کنند؛ یعنی سؤال باعث حرکت میشود. در جامعهای که سیستم تعلیم و تربیت متوقف شده است، کودک چگونه سؤالکردن را آموزش ببیند! در جامعهای که فاضل و غیرفاضل از یک نگاه برخوردارند چرا کودک باید کتاب بخواند؟
وی ادامه داد: مخاطب میفهمد که این دانایی برای او چه ارمغانی دارد. یک بخش به این برمیگردد که فقط حرف نزنیم و عمل کنیم. در چنین جامعهای نباید انتظار داشته باشیم که شمارگان کتاب افزایش پیدا کند. مخاطب امروز خیلی فهیمتر از مخاطب دیروز است؛ چون جسارت پرسشگری دارد و مانند نسل گذشته محافظهکار نیست. ناشران باید به سمت مسائل جدیدی که بچهها ممکن است از آن پرسش کنند، سوق یابند. ناشر بیش از آنکه به خودش رجوع کند باید به مخاطب رجوع کند.
ما به چیزهایی که از قبل داریم چسبیدهایم
نویسنده کتاب «دختر معبد» درباره تأثیر آموختههای دیروز در تعلیم و تربیت کودکان امروز گفت: تربیت یک کلیات درهم تنیده است. همه ماجرا از چسبندگیهای ما به آموختههای دیروزمان شروع میشود. آزادی، عنصر بیبدیل زندگی است. نسل امروز محتاج آگاهی و تفکر است؛ جامعهای که ظرفیت نقد ندارد، جامعه تربیتنشده است.
شامانی درباره تنها بودن نسل امروز توضیح داد: نسل جدید، نسل خیلی تنهایی است و کسی به این نسل فکر نمیکند. اقتضای زندگی دیجیتال و فضای مجازی تفرد است. والدین به جای اینکه یقه کودک را بگیرند، باید یقه تعلیم و تربیت را بگیرند؛ چون مجال تفریح و اوقاتفراعت را به بچهها نمیدهد. بچهها در اوقاتفراغتشان به سراغ کتاب میروند و اینجاست که کتاب جای خالی را پر میکند. زمانی تربیت محقق میشود که متربی، مربی را در کمال ادب دفع کند.
با برنامههای آموزشی زیاد، کودک فرصت بروز و ظهور نمییابد
غلامرضا حیدریابهری آسیبهای کودکان را از سه زاویه بررسی کرد: تعلیم و تربیت امروزی از سه جهت به کودکان آسیب وارد میکند. اول: فردیت از بچهها گرفته میشود؛ یعنی همه مانند هم هستند و هیچ فضایی برای بروز فردیت وجود ندارد. به این دلیل همه بچهها در یک مسیر تکراری هستند و مجالی برای بروز و ظهور افراد نیست. دوم: اخلاق اجتماعی بچهها به شدت نپخته است؛ بچهها نمیتوانند با هم گفتوگو کنند چون زیست اجتماعی را تجربه نکردهاند. اخلاق اجتماعی در این چند دهه بسیار کاهش یافته؛ چون عواطف انسانی پرورش نیافته است. سوم: تعلیم و تربیت امروز به معنویت بچهها به شدت لطمه وارد کرده و اتصال بچهها را با آسمان قطع کرده است. کتاب میتواند این سه معضل را رفع کند.
این محقق تعلیم و تربیت درباره نقش کتاب در برطرف کردن این معضلها افزود: کاری که کتاب میکند این است که کودک خودش را پیدا میکند. بچهها را زمانی که در انبوه تکالیف مدرسه و برنامههای آموزشی قرار میدهیم، پیشرفت نمیکنند؛ چون اجازه بروز استعداد به کودکان داده نمیشود. کتاب به کودک کمک میکند، خودش را پیدا کند و همچنین روابط اجتماعیاش را بهبود بخشد؛ چون ادبیات امکان آشنایی با شخصیتهای مختلف را به کودک میدهد. کودک باید بتواند هستی را به درستی تماشا کند. تمام این موارد با خواندن کتاب محقق میشود.
مشکل زمانی است که نسل بعدی در تقابل با نسل قبلی است
منوچهر اکبرلو درباره نقش و تعریف ارزشها در میان نسلها گفت: واقعیت این است که تغییرات رخ میدهد؛ چرا که سیر تکامل انسان تمایل به تغییر دارد. ذات چنین کاری اجتنابناپذیر است؛ اما از جایی احساس خطر میکنیم که سرعت این تغییرات زیاد است. این نگرانیها برای کسانی که اهل فرهنگ هستند، درست است؛ چون باید ببینند تغییرات چگونه است. شاید این تغییرات شکاف بین نسلها باشد؛ اما ممکن است گاهیوقتها مفید باشد.
این کارگردان و پژوهشگر ادامه داد: مسئله یا مشکل از زمانی شروع میشود که نسل یا مخاطب بعدی در تقابل با نسل قبلی است. تعریف نسلها درباره ارزشها تغییر کرده است که همین موضوع باعث شکاف بین نسلها شده است. یک نویسنده باید بداند که چقدر همسو با کودک شود یا به قول معروف به او باج دهد؟ بزرگترین وظیفه یک نسل، انتقال فرهنگ است و بزرگترین خطر این است که فاصله بین دو نسل با سرعت، زیاد شود و نسل قبلی برای تعلیم و تربیت دیر بجنبد.
سیوچهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ با شعار «آینده خواندنی است» در مصلای امام خمینی(ره) برگزار میشود.
نظر شما