منطقه خراسان از نظر تعداد شهید و جانباز که در دوران دفاع مقدس داشته، استان کمنظیری است و ادبیات پایداری در این منطقه اگرچه رو به پیشرفت است اما هنوز ظرفیتهای فراوانی برای پرداخت در این حوزه وجود دارد.
استان خراسان رضوی به ویژه مشهد با وجود اینکه از نظر جغرافیایی با خط مقدم بیشترین فاصله را داشته اما در دفاع مقدس جزو مناطقی بوده است که در جنگ حضور پررنگی داشته و در عرصه ادبیات پایداری نیز گام برداشته است و شعرا و نویسندگان بنامی که به تولید آثار در حوزه ادبیات دفاع مقدس می پردازند در خود جای داده است؛ اما شاید این آثار تولید شده بیشتر در سطح ملی است و کمتر بوی مشهد و خراسان رضوی دارد.
استان خراسان رضوی با وجود بیش از 15هزار شهید جنگ تحمیلی، رتبه سوم را در میان تعداد شهدا بعد از اصفهان و تهران در کشور دارد آنطور که شایسته است به زندگینامه این شهدا پرداخته نشده است.
امروز با گذشت 35سال از پایان جنگ هشت ساله ایران که شهدای بنام و گمنامی در مشهد و استان داریم به نظر می رسد نیازمند تولیدات افزونتری در این حوزه به واسطه قلمهای ناب قدیمی، باسابقه و تازه کار هستیم که در حوزه ادبیات پایداری استان قد علم کنند و در این عرصه نقش آفرینی کنند.
سال 1388 بود که خبر آمد مرکز پژوهش ادبیات پایداری در خراسان رضوی افتتاح شده است و این مرکز محفلی برای نویسندگان و ناشران و کتاب دوستان این حوزه میشود. از جمله سرفصلهای این مرکز؛ نشر کتاب، برپایی شب خاطره، مکتوب سازی تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، برگزاری پاتوق ادبیات پایداری، پیگیری طرح های فاخر درباره ادبیات انقلاب و دفاع مقدس بود. اما باید بررسی کرد که این سرفصلها که از 14سال گذشته پایهریزی شده است تا چه اندازه محقق شده است و آیا این مرکز به اهدافش رسیده است یا خیر؟ به بهانه سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر با چند تن از اهالی ادب و فعال حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری گفت و شنودی داشتیم.
با 10 سال گذشته در حوزه ادبیات پایداری فرق کردهایم
محمد خسرویراد، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در این خصوص وضعیت نویسندگان ادبیات پایداری را خوشبین دانست و گفت: امروزه با 20 سال یا حتی 10سال گذشته فرق میکند و شمار آثار و نویسندگان ادبیات دفاع مقدس افزایش داشته است و سالی نیست که کتابی شاخص در این حوزه معرفی نشود.
وی ادامه داد: در حال حاضر، کارگاههایی در مشهد برای علاقمندان این حوزه برگزار که به خروجی منتج میشود و صرفا برای ارائه مدرک به شرکت کنندگان نیست. کارگاه هایی که بلافاصله بعد از اتمام دوره کار را با هر سطحی از استعداد و علاقه به کار از جمله پیادهسازی، گردآوری، نگارش، تدوین و ... شروع میکنند.
خسرویراد خاطرنشان کرد: در حال حاضر نیز چهار کارگاه فعال مربوط به تاریخ شفاهی در مشهد در حال برگزاری است و از این رو به آینده ادبیات پایداری در مشهد و استان خوش بین و امیدوارم و دور نمیبینم آن زمان را که نویسندههای خوبی در این عرصه ورود میکنند.
هنوز اثری فاخر برای شهید کاوه منتشر نشده است
محمد خسروی راد با اشاره به سابقه شکلگیری پایههای ادبیات پایداری تشریح کرد: حوزه هنری تقریبا اولین متولی ادبیات پایداری است که اواخر جنگ کار خود را با کمترین امکانات شروع و کم کم در استانها بسط پیدا کرد.
خسروی راد ادامه داد: اگر بخواهیم کمّی نگاه کنیم حوزه ادبیات پایداری رشد خوبی هم در کشور و هم به تبع آن در استان داشته و نهادهای زیادی ذیل آن به وجود آمدند از جمله بنیاد حفظ آثار و مجموعههای فرهنگی در سپاه و انتشارات متعدد که پرچم ادبیات مقاومت را بالا بردند و در دهه 70 هرچندسال یک بار کتاب شاخصی معرفی میشد اما بعد از آنکه «دا» به عنوان یکی از پرفروشترین کتاب های ادبیات پایداری معرفی شد، فروش دیگر کتاب@های این حوزه نیز رونق گرفت به ویژه به واسطه تقریظهای رهبری که یکی از دلایل فروش بالای یک اثر بود.
این نویسنده با سابقه بیان کرد: با توجه به تعداد شهدای سردار و بنامی که در مشهد و استان داریم باید بگویم مشهد با وجود داشتن سردار معروفی مانند شهید کاوه، هنوز اثر درخوری برای این شخصیت تولید نشده است و همچنین شهید ولی الله چراغچی. شاید خیلیها نام سردار خلبان شیرودی و بابایی و دوران را زیاد شنیده باشند؛ اما شهید ابراهیم فخرایی خلبانی مشهدی است که کمتر کسی آن را می شناسد؛ البته بعد از اینکه کتابی درباره این شهید با نام «شرح آسمان» نوشتم خوشبختانه بازخوردهای خوبی داشت و بعد از اولین چاپ، یکی از خیابان های مشهد به نام این شهید مزین شد.
وی تاکید کرد: مشهد و استان خراسان و به ویژه خراسان بزرگ، از نظر تعداد بالای شهید و جانباز که در دفاع مقدس داشته است استان بی نظیری است؛ اما به اندازهای که ممتاز است در حوزه ادبیات پایداری و نگارش آثاری ویژه برای آنها کار قابل توجهی انجام نداده است. چه بسا جانبازانی که در بیمارستان ها بستری هستند و سینه اشان سرشار از خاطرات و اطلاعات است ولی کسی به سراغ آنها نرفته است.
نهادهای فرهنگی برای تولید و تبلیغ کتاب هزینه کنند
خسرویراد در خصوص تاثیر نشر و افزایش فروش یک اثر نیز گفت: دو موضوع مادی و معنوی درباره نشر و فروش یک کتاب وجود دارد. بخش مادی آن همان میزان فروش و برگشت سرمایه به ناشر و میزان حق التالیف نویسنده و ... است و بخش معنوی آن، ورود یک کتاب به جمع یک خانواده است که هرچه فروش بیشتر باشد به این معناست که یک فکر و ایده وارد یک خانه شده و آمار مخاطب آن افزایش یافته است.
وی ادامه داد: حوزه توزیع و تبلیغ نیز یکی از عوامل موثر در ترویج فرهنگ کتابخوانی به صورت کلان در سطح جامعه است که در این زمینه رسانه پای کار کم داریم و آنطور که بایسته است برای معرفی کتاب اقدام نمی کنند. کاری رسانهای که ب به تمام ناشران و نویسندگان خدمت کند وجود ندارد و در رسانه ملی بخش کوتاهی به معرفی کتاب می پردازد.
خسروی راد گفت: تیراژ روزنامهها و رسانههای مکتوب هم به قدری پایین است که خوانش فراوانی ندارد. گاهی برخی ها به معرفی کتاب می پردازند. وضعیتهای اجتماعی و فضای مجازی نیز در حوزه معرفی و تبلیغ و ترویج فرهنگ کتابخوانی بسامان نیست و جهتدار عمل میکنند.
وی تاکید کرد: بودجه فرهنگی کم نیست بلکه نادرست مصرف می شود. امروزه نهادها به دنبال تبلیغات پر طمطراق و سلبریتی محور و پر سروصدا هستند تا بگویند کاری کردیم البته نه به دنبال صرف بودجه در یک رسانه آرام ولی با اثرگذاری دراز مدت مانند کتاب. توجه به ادبیات مانند آسفالت کردن خیابان نیست که به یک پیمانکار یا بخش خصوصی بدهند و بگویند انجامش بده و به نتیجه برسد. نهادهای دولتی باید از تبلیغات و دست و دلبازی برای برگزاری همایشهای کوچک و بزرگ ولی بی اثر و دعوت مسئولان یک روزه با خانواده و ... دست بردارند و برای تولید و تبلیغ کتاب هزینه کنند.
کتاب خوب مانند گیشه خوب است
علیرضا مهرداد، نویسنده و مدرس ادبیات پایداری نیز با اشاره به استقبال مخاطبان از کتاب در نمایشگاه کتاب تهران امسال گفت: استقبال خوب اقشار مختلف از کتاب بسیاری از مسائل را در حوزه نشر میتواند برای نویسندگان و ناشران و فروشندگان روشن سازد و مایه امیدواری نویسندگان برای چاپ و فروش آثارشان شود که میتواند سرمایه محور قرار گیرد و این مسئله در حوزه ادبیات پایداری نیز قابل تعمیم است.
وی ادامه داد: کتاب برای نویسندگان همچون گیشه سینما میماند و هرچه بیشتر فروش رود اثرگذاری فرهنگی آن بیشتر است. کتابی که خوانده نشود، همچون فیلمی که اکران نمیشود و مورد استقبال مخاطبان خود قرار نگیرد فایدهای ندارد. کتابی که از میان صدها کتاب فروش بیشتری دارد و نزد مخاطب دیده میشود مایه امید نویسنده به نوع قلم و آثارش است.
مهرداد، ارزیابی مثبتی از شرایط نویسندگی در مشهد داشت و افزود: نویسندههای بسیاری در کارگاههای آموزشی و نقد کتاب شرکت میکنند. نویسندگان جوان و با سابقه وضعیت بهتری در مشهد دارند و با کمک ناشران فعال در حوزه ادبیات پایداری، مقولههایی که بر زمین مانده را مورد بررسی قرار میدهند و آنها را به نگارش در میآورند. از این نشستها و جلسات ایدههای متنوعی در حوزه انقلاب، دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... استان با حضور نویسندگان استخراج میشود و به رشته قلم درمیآید.
چشم انداز ادبیات پایداری استان روشن است
سید جلال قوامی، نویسنده و فعال ادبیات پایداری نیز چشم انداز ادبیات پایداری استان را روشن ارزیابی کرد و گفت: در خراسان رضوی نویسندهها و تدوینگرهای جوان و خوش قریحهای داریم که در چند سال اخیر وارد این حوزه شدند و کارهای خوبی داشتند که میتواند نوید بخش خوبی در حوزه ادبیات پایداری باشد. نویسندگان جوان در پاتوقهای مختلف و مکانهای متفاوت نیز در حال یادگیری نوشتن در حوزه ادبیات پایداری هستند؛ البته معضلی که وجود دارد این است که برخی از آنها بعد از مدتی از خراسان کوچ میکنند که نیاز است دلایل آن بررسی شود.
وی بیان کرد: اقتصاد نشر یکی از دلایلی است که باعث میشود یک نویسنده بماند و در این حوزه قلم بزند یا به تولید آثار دیگری روی بیاورد. تعداد ناشران استانی که ادبیات پایداری را پوشش میدهند و تعداد آنها به انگشتان یک دست هم نمیرسد عموما ناشران دولتی هستند نه خصوصی که ممکن است با تغییر یک مدیر، ذائقه محتوایی هم تغییر کند و سوژه یابیها متفاوت شود و کار با نویسندگان جوان و باسابقه، اصطلاحا سلیقهای ادامه یابد نه تخصصی.
این نویسنده مشهدی تاکید کرد: هزینههای اندکی که به نویسندگان پرداخت میشود باعث کوچ نویسندگان است و نویسنده تا از نظر مالی اشباع نباشد نمیتوان از او انتظار تولید یک اثر قابل توجه و درجه یک داشت؛ این مسئله صرفا مختص نویسندگان ادبیات پایداری نیست و حوزههای دیگر نیز با این مسئله از سوی ناشران دولتی مواجهند.
وی ادامه داد: سالهاست بودجههای اندک فرهنگی بیش از آنکه صرف امور زیرساختی شود خرج کارهای تبلیغاتی میشود و بازدهی خاصی ندارد. هزینههای هنگفتی صرف برگزاری همایشهایی میشود که خروجی مناسبی ندارد و بودجه یک دستگاه خرج کاری میشود که فلسفه وجودی آن دستگاه اصلا ذیل آن نمیگنجد و در نهایت منجر به هدررفت بودجه فرهنگی کشور میشود. در حالیکه این بودجه میتواند در جای درست هزینه شود تا ارتقای سطح فرهنگی جامعه را رقم بزند.
نشر خصوصی موفقی در حوزه ادبیات پایداری استان نداریم
قوامی نقش ناشران استانی را در تقویت ادبیات پایداری استان مهم دانست و اظهار کرد: ناشران در بعضی موارد به سراغ نشر آثار استانی رفتهاند اما سوال اینجاست که مگر چند اثر فاخر و خوب در این حوزه داشتیم که ناشر رغبت به نشر آنها داشته باشد؟ اگرچه ناشرانی در استان داریم که صفر تا صد کار نشر از چاپ کتاب گرفته تا توزیع و فروش را انجام میدهند؛ اما به دلیل اینکه آثار خاصی را این ناشران مورد توجه قرار میدهند تا در بازار هم بتوانند به خوبی رقابت کنند باعث میشود به سراغ هر اثری نروند.
وی گفت: در استان نشر خصوصی موفقی در زمینه دفاع مقدس وجود ندارد. کارهایی که غالبا دیده شده و موفق بوده درباره شهدای مدافع حرم است چرا که قرابت و نزدیکی مسائل روزشان با مخاطب امروز بیشتر است و مخاطب همزاد پنداری بهتری با شخصیت کتاب داشته است.
رمان نویسی برای شهدا از خلاهای ادبیات پایداری است
قوامی با اشاره به دلایلی که باعث شده پرداختن به زندگی سرداران بنام استان نسبت به کشور از سوی نویسندگان و ناشران کمتر باشد، گفت: کوچ خانواده شهید به خارج از استان یا در دسترس نبودن افرادی که شهید را میشناسند یا در صورت در دسترس بودن تمایلی به مصاحبه و گفتوگو ندارند، از جمله دلایلی است که باعث شده نویسندگان نتوانند درباره آنها اطلاعاتی کسب کنند.
وی تصریح کرد: یکی از مهمترین خلاهایی که در ادبیات پایداری وجود دارد نبود داستان و رمان است و بیشترین آثار در قالب تاریخ شفاهی است. این موضوع در نشر ضعیف است و بخشی از چرخه اقتصادی نشر لنگ میزند که نیاز است از ابتدای کار تولید، چاپ و نشر، پخش و بازگشت سرمایه به چرخه نشر مورد توجه قرار گیرد و همین مسئله باعث میشود ادبیات پایداری وضعیت بهتری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد و در این حوزه به سمت تولید رمان برویم این حوزه عملکرد بهتری خواهد داشت تا جایی که ناشران خصوصی نیز رغبت به ورود در آن کنند.
قوامی گفت: قالب رمان درمورد شهیدان نه تنها در استان بلکه در کشور نیز بسیار کم اتفاق افتاده است چرا که نویسنده اگر بخواهد با الهام گرفتن از زندگی یک شهید، رمان بنویسد ناگزیر از دخل و تصرف است و تخیلات خود را باید بکارگیرد و خانواده شهدا و برخی منتقدین و ناشران ممکن است تمایلی به چاپ اینگونه آثار نداشته باشند؛ بنابراین الهام از زندگی شهدا برای نوشتن رمان اگرچه ممکن است از سوی نویسندگان هم مورد اقبال قرار نگیرد اما در جذب مخاطب موثر است و خوب است به آن توجه کنیم.
نظر شما