کتابهای نوجوانی که در بازار میبینیم عمدتا ترجمه کتابهای خارجیاند و کمتر اثری از رمانهای ایرانی مخصوص نوجوان در کتابفروشیها میتوانید پیدا کنید. انتشارات سوره مهر چندسالی است با راهاندازی واحد مهرک که همان واحد کودک و نوجوانش است تلاش کرده در زمینه تولید کتاب ایرانی برای کودکان و خصوصا نوجوانان قدمی بردارد و به تازگی هم رمان نوجوان «هومان» را منتشر کرده است.
«هومان» داستانی تخیلیاسطورهای است که محمد نصراوی آن را نوشته و زندگی نوجوانی به نام هومان در ناکجاآبادی به نام نیهیپ در زمان نامعلومی را برایمان روایت میکند. مردم نیهیپ از وقتی که یادشان میآید برای حاکم ستمگر شهر یعنی شداد مشغول بیگاری هستند تا برایش لوخوریا را که کسی نمیداند چیست و چه زمانی ساختش به اتمام میرسد بسازند. هومان هم یکی از این مردم است تا اینکه اتفاقاتی باعث میشود به اجبار از نیهیپ خارج شده و با دنیای دیگری آشنا شود.
نصراوی در مصاحبههایی که قبلا داشته، گفته بود که دغدغهام آرمانشهر و پادآرمانشهر است و نیهیپ هم دقیقا پادآرمانشهری است که در آن، سیاهی و رنج انسانها به تصویر کشیده شده و نصراوی سعی میکند به همراه هومان و هممسیرشدن او با شخصیتهایی مانند آرمان، امید و سامان مسیر برونرفت از پادآرمانشهر را پیدا کند. «هومان» فراز و نشیبهای خوبی دارد، خواننده را با توصیفات زیاد و طولانی معطل و سردرگم نمیکند و هیجان یک رمان نوجوانانه جذاب را با گرهها و فراز و نشیبهایش به خوبی ایجاد میکند و از این حیث نمره خوبی میگیرد.
هومان در ستیز و گریزهایش از دست ماموران شداد، با ماجراهای مختلفی مواجه میشود که هیجان خوبی به قصه میدهد و جذابیت لازم را برای خواندن ادامه داستان ایجاد میکند. پیامهای اخلاقی مختلفی که لابهلای خردهداستانهای کتاب هم داده میشود آنقدر ریز به خورد قصه رفته که توی ذوق خواننده نمیزند و وقتی کتاب را میخوانید حس نمیکنید با نصیحت و پندواندرزهای گلدرشت و شعاری مواجهاید و «هومان» از این حیث هم رمان خوبی از آب در آمده است که میتوان از آن دفاع کرد.
میتوان گفت هیچکدام از شخصیتهای رمان «هومان» سفید مطلق نیستند؛ هر کدام کمابیش اشتباهاتی داشته یا دارند و حتی شداد که حاکم ستمگر نیهیپ است هم روزگاری جوان خوبی بوده؛ اما ابلیس او را فریفته و کارش را به اینجا کشانده است. خود هومان هم در طول داستان اشتباهات کمی ندارد؛ اما این نیروی خرد و مبارزه با وسوسه است که به او و دوستانش کمک میکند تا مسیرشان را طی کنند. نصراوی در نیهیپ کنایههای آشکاری هم به روزگار کنونی دنیا و آنچه که بشر از سر میگذراند میزند.
درواقع بهنظر میرسد ما با خواندن «هومان» داریم سرنوشت خودمان در دنیای مدرن و استیلای سرمایه را میخوانیم. انسانهایی که سراسر عمرشان ناچارند برای رسیدن به هیچ، کار کنند تا در ازایش غذایی مقابلشان گذاشته شود و انسانهای مسخشده دیگری هم که در داستان آنها را با نام نسناس میشناسیم مراقباند تا کسی از زیر بیگاری در نرود.
نکته جالب این است که در قصهای که نصراوی برایمان تعریف میکند ما سقوط این پادآرمانشهر را نمیبینیم و گویا انسانهای نیهیپ همگی به وضعی که در آن هستند عادت کرده و از زندگی در آن دوزخ دنیایی، چندان ناراضی هم نیستند. رمان نوجوان «هومان» را نشر مهرک در ۱۷۰ صفحه منتشر کرده و اگر خودتان نوجوان هستید یا علاقهمند به داستانهای تخیلی و اسطورهای برای نوجوانان هستید پیشنهاد میکنیم به سراغ آن بروید.
نظر شما