دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۲:۱۸
ضرورت نقد روانشناسانه و جامعه‌شناسانه در پژوهش‌های ادبی

«محمد دهقاني» در نشست نقد و بررسی کتاب «زنان در داستان» اثر نرگس باقری گفت: امروزه نقد روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه در پژوهش‌هاي ادبي نوعي ضرورت به حساب مي‌آيد؛ ولی در كتاب «زنان در داستان» تقريبا از اين گونه‌های مهم نقد خالي است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در نشست نقد و بررسي «كتاب زنان در داستان» اثر نرگس باقری كه عصر ديروز(یکشنبه ۱۱ بهمن) در دفتر ناشر کتاب، انتشارات «مرواريد» برگزار شد، محمد دهقانی نويسنده و استاد دانشگاه، با ضعيف برشمردن مباحث تئوري اين كتاب گفت: نقد فمينيستي و مباحثي از نقد روانكاوانه و جامعه‌شناسانه از مواردي است كه وجود آنها براي بررسي موضوع اين كتاب لازم به نظر مي‌رسد.

وي افزود: در مجموع مباني نقد نظري كتاب ضعيف است و معلوم نيست نويسنده مي‌خواهد چه فرضيه يا نظريه‌اي را مطرح يا اثبات كند.

اين استاد دانشگاه همچنين با اشاره به نامعلوم بودن دلايل انتخاب نويسنده‌هاي زن و مرد در اين كتاب گفت: اينكه ملاك‌هاي انتخاب اين ۴ نويسنده زن چيست و يا چرا اين چند نويسنده مرد از بين بقيه انتخاب شده‌اند، يا چرا داستاني مانند «چشمهايش» بزرگ علوي يا «دختر رعيت» م.به آذين مورد توجه بوده نيز مشخص نيست. همانطور كه همه ما مي‌دانيم اين داستان‌ها جزو اولين داستان‌هاي اين نويسندگان است و طبيعتا نقاط ضعف داستان‌نويسي در آنها مشهود است. 

دهقانی با بيان موضوعي چون طرح روحيات نويسنده در شخصيت‌پردازي قهرمانان اضافه كرد: مطالب کتاب از صفحه ۳۵ تا ۶۶ درباره روحيات نويسنده در شخصيت‌هاست و اين مساله‌اي بديهي است. چرا كه نويسنده‌اي كه داستاني را مي‌نويسد، به طبع روحيات خودش را هم دارد روايت مي‌كند و انتظار مي‌رود اين توضيحات چيزي را علاوه بر اين موضوعات واضح مشخص كند.

اين نويسنده در پايان با اشاره به پاره‌اي نواقص نگارشي در كتاب «زنان در داستان» خاطرنشان كرد: بخش «زنان در برابر مردان» نيز كه آخرين مبحث كتاب را تشكيل مي‌دهد، ضرورتي ندارد و به راحتي مي‌توان آن را حذف كرد.

در ادامه اين نشست «سعيد سبزيان» نويسنده و منتقد نيز به بيان برخي ويژگي‌ها و نواقص كتاب پرداخت و گفت: ادبيات زنان در كنار جنبش فمينيستي اهميت پيدا كرده؛ ولي چرا ما بايد بياييم ادبيات زنان و مردان را تفكيك كنیم. اين به آن معني است كه ما به جنبش زنان گرايش داريم. 

وي با اشاره به فقدان مباحث روايت‌شناسي در توضيح شخصيت‌پردازي كتاب زنان در داستان افزود: عنوان كتاب نشان مي‌دهد كه نويسنده قصد دارد درباره شخصيت‌پردازي در داستان بگويد كه طبعا بايد روايت‌شناسي پايه محكم آن باشد. ولي تعريفي كه از شخصيت داده شده مبنی بر توضيحات ناقصي از روايت‌شناسي است. وقتي نويسنده به مباني نظري توجهي نمي‌كند، چگونه مي‌تواند شخصيت در داستان را تحليل كند.

سبزيان در ادامه گفت: اگر قرار است شخصيت‌ها را تحليل كنيد، فقط بايد آنها را در قالب داستان بررسي كنيد و این امر، قاعدتا نبايد به خود نويسنده ربطي داشته باشد. اين موضوع با عنوان كتاب در تناقض است.

اين منتقد خطاب به نرگش باقری گفت: همچنین شما از جهاتي به رمانتيسم نزديك مي‌شويد و مي‌خواهيد بگوييد ادبيات ضمير نويسنده است؛ در حالي كه خيلي از نويسنده‌ها خيال‌پردازي مي‌كنند و اين ربطي به ضمير نويسنده ندارد.

سبزيان كه به نبودن ابعاد زيبايي‌شناختي در اين تحقيق اشاره كرد، گفت: تحليل‌هاي نويسنده خالي از هر گونه ابعاد زيبايي‌شناسي است؛ با وجود توجه محدودي كه به روانشناسي و جامعه‌شناسي دارد. نیز، تحليل‌ها غالبا آماري‌اند تا ادبي.

وي افزود: تيترهاي به كار گرفته شده بسيار خوب است و نويسنده وارد مباحث جدي شده است؛ ولي استدلال‌ها ناقص است و در آنها حكم‌هاي كلي وجود دارد.

اين نويسنده با بيان وجوه مثبت اين كتاب اضافه كرد: نويسنده كتاب «زنان در داستان» پا به عرصه‌اي گذاشته كه مي‌تواند جا را براي تحقيقات بعدي در اين زمينه باز كند. كساني كه در روايت‌شناسي درباره زنان كار مي‌كنند، بسياري از مطالب در اختيارشان قرار مي‌گيرد. بررسي آثار اين ۴ نويسنده نيز در آثار معتبر ادبي قطعا تاثير‌گذار خواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط