سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حسین قربانزاده خیاوی، مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. او ۲۰ سال است که به بچهها داستاننویسی آموزش میدهد و از این رو تجربه نوشتن برای این گروه سنی را دارد. در این شماره از پرونده «تئاتر و سینمای کودک و نوجوان» با او درباره سینمای کودک و نوجوان و وضعیت اقتباس از آثار ادبی گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید:
- چطور میتوان وضعیت سینمای کودک و نوجوان را بهبود بخشید؟ برای اینکه فیلمسازها از کتابهای نویسندگان کشورمان اقتباس سینمایی داشته باشند چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟
حوزه کودک و نوجوان را استراتژیک مینامند؛ پس تکلیف مشخص است، باید در مسیر تربیت، آگاهسازی، دانشافزایی و ارتقای سطح درک و شناخت آنها گامهای مطمئن و کارآمد برداریم. بخشی از این مسیر، حتی بخش عمدهای از آن به کمک هنر میسر است به شرطی که از برنامههای نمایشی و فرمایشی دور شویم که عرصه هنر هیچکدام را برنمیتابد. در کشورمان حرفها پشت تریبون زنده و در دسترس اما در میدان عمل قربانی و دستنیافتنی هستند و محقق نمیشوند.
وقتی فیلم قابل دفاع و ارزشمند ساخته نمیشود مخاطب استقبال نمیکند و بازگشت سرمایه به خطر میافتد؛ در این صورت فیلمساز و تهیهکننده دست و دلش میلرزد و سراغ کار بعدی نمیرود؛ چون نهادهای موظف هم از نقش حمایتی که برایشان تعریفشده شانه خالی میکنند. پس در این چرخه معیوب اقتباس هم یا وجود ندارد یا فیلمسازی جرئت نمیکند به سراغش برود. از سویی مدام از فرهنگ خودی حرف میزنیم و به مدح و جایگاه سازنده آن میپردازیم، در این وضعیت چگونه فرهنگ خودی پاس داشته میشود؟ باز میرسیم به حمایت نهادهای مرتبط.
بعید به نظر میرسد فیلمسازها و تهیهکنندهها برای اقتباس سینمایی بروند سراغ کتابهای تألیفی؛ برای همین یکی از وظایف نهادهای موظف به حمایت تولید فیلم و انیمیشن باید این باشد که افرادی آشنا و متخصص را مأمور کند برای مطالعه و شناسایی کتابهای مناسب اقتباس سینمایی. اگر این کار در دفعات کمتعداد انجامشده، مستمر نبوده و نتیجه امیدوارکننده برای ادبیات و سینمای کشورمان نداشته به این دلیل بوده است که مقطعی و موردی بوده و حتی به انتخاب متن و کتابهای خارجی انجامیده است.
اینکه آیا آثار ادبی کشورمان قابلیت اقتباس سینمایی را دارند یا نه، بحثی مفصل است که بسیار مواقع عقیم مانده است. به عنوان کسی که به عنوان مربی کودک و نوجوان و کار در محلی که با کتاب این حوزه سروکار دارد و همواره کتابهای تألیفی را میخواند با اطمینان باید بگویم کتابهای نویسندگان ایرانی در حوزه کودک و نوجوان شایسته و مناسب اقتباس سینمایی هستند. بسیار مواقع کتابهایی مانند «عاشقانههای یونس در شکم ماهی» نوشته جمشید خانیان، «دروازه مردگان» نوشته حمیدرضا شاهآبادی، «هستی» نوشته فرهاد حسنزاده، «گردان قاطرچیها» نوشته داوود امیریان، «سایه هیولا» نوشته عباس جهانگیریان و بسیاری کتابهای دیگر را روی پرده سینماها تصور کرده و از آن لذت بردهام. باید این تعامل بین نویسنده و فیلمساز شکل بگیرد و برای این ارتباط نقش و اراده نهادهای حامی باید قدرتمندتر باشد.
اگر اعتقاد بر این است که نویسندگان ایرانی آثار تصویری، حرکتی و اتفاقمحور نمینویسند کدام جلسه مشورتی بین فیلمساز و نویسنده داشتهایم که اگر شکاف و فاصلهای هست پر شود و نیازها را بیابد؟ هرچند نویسندگی در خلوت رخ میدهد ولی هستند آثاری که در دنیا حاصل تعامل بودهاند و میتواند در کشور ما هم شکل بگیرد.
همیشه برایم سؤال بوده آیا امکانش هست سینمایی داشته باشیم بر اساس کتابهای خاص خودمان؟ هر هنری نقطه آغاز داشته که بعد به تعالی و شهرت رسیده است. حالا که بنا به بیان فیلمسازها، کتابهای تألیفی در کشورمان مبتنی بر درونیات شخصیتها، ساکن و حسی هستند آیا امکانش نیست سینمایی خاص این نوع کتابها متولد و عرضه شود؟ اگر این کار حمایت شود، شاید بتواند یکی دیگر از چرخهای سینما و به دنبالش ادبیات کودک و نوجوان کشورمان را هم به حرکت درآورد.
- چقدر این ظرفیت وجود دارد که کتابهای فعلی به فیلم تبدیل شوند؟
افول سینمای کودک و نوجوان کشورمان به اذعان فعالان و دلسوزان این عرصه به صدا درآمده است. در این حوزه هم مثل ادبیات که در دست کتابهای ترجمه است، داریم میدان را به نفع فیلمهای خارجی خالی میکنیم. چنین نیست که تجربه موفق اقتباس بر اساس کتابهای تألیفی نداشته باشیم؛ کافی است به فهرست این فیلمهای موفق نگاه کنیم: «گاو»، «قصههای مجید»، «تنگسیر»، «هامون و دریا»، «مهمان مامان» و آثار دیگر. این اقتباسهای موفق میبایست فیلمسازها را قانع میکرد که امکان اقتباس موفق از کتابهای موجود وجود دارد. نبود این گرایش و نداشتن علاقه به اقتباس سینمایی از آثار تألیفی ایرانی را به دلیل سبک و سیاق شکلگرفته در سینمای کشورمان میدانم؛ گرایش به فیلمهایی شبیه به هم که در گیشه جواب گرفتهاند با کمدیهای سطح پایین و زرق و برق زندگی امروزی. در چنین بازاری فیلمساز کمتر خطر میکند که برود سراغ سبک و سیاق متفاوت.
از سویی ما در ایران به تربیت مخاطب نپرداختهایم. این عرصه مهم را هم وانهادهایم تا سلیقه مخاطبهایمان را هم فرهنگهای دیگر بسازند. تربیت مخاطب کاری حساس، جدی و زمانبر است که باید آموزش و پرورش و نهادهای تربیتی مثل کانون پرورش فکری به آن بپردازند. در مواقعی این کار در کانون اهمیت داشت و موفق هم بود. به اذعان بسیاری از نویسندگان و فیلمسازها، کودکان و نوجوانهایی که در کانون پرورش یافتهاند منتقد و مخاطبهایی آشنا و با دانش بار آمدهاند؛ اما با تربیت تعداد محدود نمیتوان به افق روشن امیدوار بود؛ پس باید برنامهای زیربنایی و گسترده تدوین و آغاز شود برای تربیت مخاطب. باید مخاطبسازی شود برای خواندن کتاب، دیدن فیلم، تئاتر و انیمیشن.
- کدام ژانر را برای تولید فیلم و تئاتر و همچنین کتاب، پاسخگوی نیاز کودک و نوجوان میدانید؟
ژانرهایی که در دنیا موفق هستند برای کودکان و نوجوانان ما هم گیرایی دارند و لذتبخش هستند. اگر نظرم را بخواهید هنوز ژانر عاشقانه را در رأس سایر ژانرها معرفی میکنم که هرگز افول نمیکند؛ منتهی ژانر عاشقانه در کشورمان، بهخصوص در حوزه کودک و نوجوان، هنوز چالشها و موانع خاص خودش را دارد. ژانر ترس با استقبال حیرتآوری روبهروست که حوزه فیلم و کتاب ما از این ژانر پرطرفدار بهرهای نمیبرد و میدان به نفع آثار خارجی خالی است. ژانر طنز و فانتزی طرفدارهای خاص خودشان را دارند که در این میان طنز، لذت بیشتری به مخاطب هدیه میدهد.
ژانر علمیتخلیلی دارد به موقعیت مناسبی میرسد و نوجوانهای کشورمان از این ژانر هم استقبال کردهاند. در تمام ژانرهایی که اشاره کردم چون مخاطبسازی نکرده و آثار پرتعداد دست مخاطب ندادهایم اقبال با آثار ترجمه و فیلمهای خارجی است؛ اما در سالهای اخیر میبینم که نوجوانها به آثار تألیفی هم روی خوش نشان میدهند. از زمانی که کتاب «گریز از سال صفر» که علمیتخیلی است چاپ شد استقبال و بازخورد خوبی را شاهدم که توانسته مخاطب نوجوان را راضی کند، به طوری که مدام پیگیر هستند جلدهای بعدی این سهگانه کی به دستشان میرسد. این کتاب میتواند در صورت اقتباس سینمایی موجب شگفتی نوجوانهای ایرانی شود. چندی پیش با کارگردانی موفق همصحبت بودم و برایش تصویری از یکی از کتابهایم را تعریف کردم. شگفتزده گفت: «چنین تصویری در کتاب ایرانی آمده است؟!» سهم نویسندگان ایرانی از سینمای کشور در حد همین شگفتی کارگردان است.
نظر شما