چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶
این کتاب می‌تواند یک بنیان تئوریک شود/سهروردی با تلقی هستی‌شناسانه از خیال، مبنای متافیزیک هنر را می‌سازد

شهریار زرشناس: مفهوم عالم خیال نیز اختصاص به فلسفه اسلامی ایرانی دارد و در فلسفه اسلامی اختصاص به حوزه ایران دارد. با کمک اندیشه سهروردی ما برای هنر یک مبنای نظری روشن پیدا می‌کنیم که به خوبی نسبت هنر با حقیقت را توضیح می‌دهد

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حمیدرضا حافظی: نشست گفت‌وگو درباره کتاب «حکمت و آداب معنوی در هنر» با حضور مهران هوشیار، شهریار زرشناس و محمدعلی رجبی‌دوانی، مولف کتاب، در دانشگاه سوره برگزار شد. هوشیار به عنوان مجری نشست در ابتدا توضیحاتی درباره کتاب داد و گفت که این کتاب در ۳۹۲ صفحه توسط انتشارات فرهنگستان هنر و با همکاری دانشگاه هنر اسلامی استاد فرشچیان در سال ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است. کتاب مشتمل بر هفت فصل است و به مقولاتی همچون تفکر اسلامی، ساحت دل‌آگاهی، فتوت و جوانمردی، هنر، معرفت قلبی، هنرهای اساطیری، هنر در زمانه غربت و انتظار و تجلی آداب معنوی در هنر انقلاب اسلامی می‌پردازد. رجبی‌دوانی برای نوشتن کتاب «حکمت و آداب معنوی در هنر» به بیش از ۱۵۰ منبع رجوع کرده است.

رجبی‌دوانی به عنوان اولین سخنران به صورت مجازی جلسه را آغاز کرد. او سبک نوشتاری کتاب را حاصل شیوه تدریسش معرفی کرد و گفت: این شیوه‌ای بود که در کلاس داشتم. ابتدا بحث شناخت را مطرح کردم و از شناخت حسی به شناخت عقلی و شناخت شهودی رسیدم. به این دلیل که ذهن دانشجویان و مخاطبان کتاب آماده شود و موضوعات را با هم خلط نکنند. رجبی‌دوانی با اشاره به اینکه بسیاری از مخاطبان فلسفه را صرفاً حرف‌های فلسفی می‌دانند به این نکته پرداخت که فلسفه بخشی از شعور بشری است و نباید صرفاً به چشم حرف‌های فلسفی به آن نگاه کرد.

او به این موضوع اشاره کرد که عمده بنیان‌های نظری کتاب، همان مبانی عرفان اسلامی است و سپس افزود: در کتاب سعی کردم مسیر گفت‌وگو به جایی برسد که زمینه برای طرح مصادیق هنرهای اسلامی قدیم آماده شود. بعد از آن به هنر دوران انقلاب اسلامی پرداختم. تصمیم داشتم دو کتاب بنویسم و بحث‌های مختلفی را درباره هنر انقلاب داشته باشم. آثار زیادی هم مورد توجه‌ام بود اما از آنجایی که مباحث به مقدمات هنر انقلاب برمی‌گشت به یک کتاب بسنده کردم تا بتوانیم در یک کتاب به صورت مجمل کلیات را مطرح کنیم و مصداق‌هایی نیز به دست بدهیم. متاسفانه در کتاب غلط‌هایی نیز وجود دارد که قرار است در شماره‌های بعد اصلاح شود. به هر حال مطالب را به‌گونه‌ای تنظیم کردم که به هنر انقلاب اسلامی ختم شود. و بحث هنر اسلامی و هر بحثی که دین در آن مطرح است نهایتاً به ولایت می‌رسد. بشر بدون ولایت زندگی نکرده است یا ولایت الله بوده یا شیطان یا عقل یا نفس اماره انسان همواره در ولایت بوده ولی پرسش اینجاست که در هنرهای اسلامی تابع چه ولایتی چنین آثاری ظهور کرده است؟ لذا در کتاب باید از فتوت‌نامه‌ها صحبت می‌کردم. فتوت، منبع، مرجع و عاقبت رساندن ما به هر صورت تمدنی از جمله هنر است.

رجبی‌دوانی ادامه داد: سپس به دوره جدید آمدم و سعی کردم بحث رهبری را مطرح کنم که فقط سیاسی نیست. از همین رو داستان حضرت موسی را نیز نقل کرده‌ام. ما بدون رهبری هرگز به جایی نمی‌رسیم و این را در مبانی عرفانی به صورت‌های مختلف گفته‌اند. همچنین نقش رهبری حضرت امام (ره) را هم مطرح کردم. نقش امام برای هنرمندان هرچند به اجمال اما بسیار مهم بود. همین باعث پیدایش آثاری شد که این آثار دارای ویژگی‌هایی شد که بسیاری از متفکران دنیا گفتند می‌توانیم از هنر انقلاب اسلامی سخن بگوییم. ما نباید راه‌های صوری برای هنر پیدا کنیم بلکه باید به جان هنر انقلاب اسلامی توجه کنیم که جان و روح تمدن اسلامی است.

هنرمند برای گزارش کردن حقیقت باید از خود آینه بسازد

او اضافه کرد: از آنجایی که اصل کتاب «حکمت و آداب معنوی در هنر» بر آداب معنوی است، درسی که می‌خواستم به هنرجویان بدهم نیز همین بود که مقدمه آداب، حکمت است و نتیجه آداب، اثر هنری است. یعنی بین شریعت و حقیقت این طریقت است که واسط بین این دو است و آن‌ها را به همدیگر می‌رساند. اما برای اینکه ما در این طریقت سیر کنیم و از حقیقت، به صورت اثر هنری گزارشی بدهیم باید از خودمان آینه بسازیم. تمام درس‌های اهل فتوت آینه‌سازی است. قرار نیست ما از خودمان حرف بزنیم. ما باید همچون آینه‌ای پاک در مقابل حقیقت قرار بگیریم تا حقیقت بر ما بتابد و در ما متجلی شود و این ارزش انسانی است. مثل حافظ که می‌گوید در پس پرده طوطی‌صفتم داشته‌اند / آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم. ما معمولاً در محاوره می‌گوییم ما داریم گفت‌وگو می‌کنیم ولی اصل آن گفت‌بگو بوده است. همانگونه که رسول خدا (ص) انجام داد. وقتی خداوند به او می‌گوید قل هو الله احد، پیامبر (ص) می‌توانست تنها بگوید هو الله احد اما پیامبر کلمه‌ای را کسر نمی‌گذارد و همچون آینه، تمام آنچه بر او نازل شده است را می‌آورد. از همین رو نیز مثلاً کسی مثل حافظ که لقب لسان‌الغیب را دارد در شعری می‌گوید حافظ خموش تا که هنر خود عیان شود / با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است؟ بحث درباره هنر نیز برای این است که دیگران با هنر آشنا شوند وگرنه هنرمند کارش تنها آینه‌سازی است.

با سهروردی، خیال معنای جدید و شأن هستی‌شناسانه پیدا می‌کند

زرشناس دیگر سخنران این نشست در ابتدای سخنش به این موضوع اشاره کرد که به قصد نقد نمی‌خواهد درباره کتاب صحبت کند و تنها قصد معرفی آن را دارد و امیدوار است توجهی جدی به این کتاب صورت بگیرد. او به خاطره‌ای از حدود ۲۴ سالگی‌اش اشاره کرد زمانی که قصد داشته متنی نو درمورد مفهوم خیال پیدا کند، خیالی متفاوت از معنای مرسومی که در فلسفه غرب و روانشناسی مدرن وجود داشته است. زرشناس می‌گوید به واسطه کمک مرحوم محمد مددپور و شهید آوینی توانسته با دکتر رجبی‌دوانی آشنا شود و به متنی از او دست پیدا کند که درباره مفهوم خیال است. همین هم باعث شده تلقی جدیدی از این مفهوم به دست آورد.

زرشناس گفت: پس از خواندن متن دکتر رجبی‌دوانی دو مفهوم برای من کاملاً از نو تعریف شد و باعث شد نگاه جدیدی به این دو مفهوم داشته باشم و هنوز که هنوز است وامدار آن تحول و آموخته هستم. یکی مفهوم خیال و دیگری مفهوم اسطوره. برخلاف تلقی‌هایی که من از اسطوره‌شناسان بزرگ داشتم، برای اولین بار با یک تعریف جدید از اسطوره روبه‌رو شدم. این تعریف کاملاً متفاوت از تعابیر اومانیستی بود که من دیده بودم. دومین چیزی که بر من اثر گذاشت تلقی جدیدی بود که از خیال دیدم. بعدها متوجه شدم این تلقی ریشه در سهروردی دارد. بعد در آراء ابن عربی و بعدتر در ملاصدرا مطرح شد.

او ادامه داد: ما معمولاً وقتی از خیال بحث می‌کنیم آن را در حوزه ادراکی خودمان در نظر می‌گیریم. حتی در فلسفه کلاسیک یونانی نزد افلاطون و ارسطو و افلوطین و حتی در فلسفه مشاییان و کسانی مثل فارابی و حتی نزد ابن‌سینا که گرایش اشراقی دارد، معمولاً خیال امری است که شأن ادراکی دارد و در تعریف ادراکی نیز گفته می‌شود که خیال عبارت است از صورت شیء در غیاب شیء. این تعریف هم در کتاب نفس ارسطو هست و هم در کتب فیلسوفان مشایی ما و حتی در شفا و اشارات نیز این تعریف وجود دارد. حال یعنی چه؟ ادراک را در سیستم فلسفه ارسطویی و به تبع آن تا حدودی در مشایی، مرتبه‌مند در نظر می‌گیرند. مرتبه اول ادراک حسی است که شامل مجموعه حواس ۵گانه است و ترکیب این‌ها را با عنوان قوه حس مشترک می‌شناسند. در متون فلاسفه ما وقتی از شیء صحبت می‌شود مقصود هرآنچیزی است که مورد بحث است و حتی انسان نیز گاهی شیء خطاب می‌شود. حال وقتی این شیء از دید من خارج می‌شود و تصویرش در ذهن من آید، این می‌شود ادراک خیالی. مدت‌ها در سیستم فلسفی همین تعابیر وجود داشت.

زرشناس اضافه کرد: با سهروردی و اندیشه او، خیال یک معنای جدید می‌گیرد. یعنی خیال دیگر فقط یک امر ادراکی یا صورت شیء در غیاب شیء نیست بلکه مرتبه‌ای از مراتب هستی است. در نگاه افلاطون عالم معقولات و محسوسات وجود دارد ولی سهروردی بین این دو دنیا عالمی را در نظر می‌گیرد و نام آن را عالم خیال می‌گذارد. سهروردی می‌گوید خیال، شان هستی‌شناسانه دارد. یعنی خیال دیگر تنها یک ادراک نیست بلکه مرتبه‌ای از هستی است که در ذهن من شعبه‌ای دارد. شعبه را خیال متصل و مرتبه هستی را خیال منفصل می‌نامد. ادراک خیالی می‌تواند مبنای مکاشفات باشد مبنای مشاهدات و الهامات باشد. این ادراک خیالی به طور ویژه برای هنر خیلی ارزشمند است. چون هنر نه از سنخ عقل است و نه از سنخ حس. هنر نه از سنخ امور محسوس و موجودات حسی است و نه امری است که بتوانیم آن را عقلانی بدانیم. حال پرسش اینجاست که هنر کجا قرار می‌گیرد؟ چه نوع ادراکی، ماهیت ادراک هنری را می‌سازد و چه نسبتی با حقیقت دارد؟

هنر یک مرتبه هستی‌شناسانه دارد و مبتنی بر ادراک خیالی است

او با اشاره به اینکه با تلقی سهروردی می‌دانیم هنر امری است حقیقی از سنخ ادراکات و از سنخ تفکر است، بیان کرد: علاوه بر این مرتبه وجودی، هنر یک پایگاه هستی‌شناسانه دارد یعنی مجموعه‌ای از مخیلات و وهمیات نیست. ما وقتی به سیستم ارسطویی و فلسفه کلاسیک نگاه می‌کنیم بعد از اینکه آن‌ها قوه حس مشترک و قوه خیال را طرح می‌کنند، در مرتبه پایین‌تر نیز قوه وهمیه را طرح می‌کنند که کارش فهم معانی جزئی است. بعد از آن حافظه را مطرح می‌کنند که کارش نگهداری از معانی جزئی است. در نهایت به این تعریف می‌رسند که ادراک عقلی، قوه فهم معانی کلی و ادراک وهمی، قوه درک معانی جزئی است. در انتهای ماجرا درکی که این فلسفه از خیال ارائه می‌دهد چیزی جز متخیله و تصرف‌گری در معانی جزئی و محسوسات جزئی و وهمیات نیست. در حالیکه سهروردی نشان می‌دهد هنر یک مرتبه هستی‌شناسانه دارد و اساساً مبتنی بر ادراک خیالی است. سهروردی بنیادی نوین برای امر خیالی می‌گذارد. در نگاه او هنر به واسطه عالم خیال با حقیقت نسبت پیدا می‌کند حقیقتی ورای حقیقت ناسوتی. با سهروردی ما یک مبنای مابعدالطبیعی و هستی‌شناسانه برای تجربه‌ها و ادراکات و مکاشفات و مشاهدات خیالی پیدا می‌کنیم.

مفهوم عالم خیال مختص فلسفه اسلامی ایرانی است

زرشناس با تاکید بر اینکه مفهوم عالم خیال یک مفهوم اختصاصیِ فلسفه اسلامی است بیان کرد: در جهان اسلام فلسفه دو پایگاه دارد. یکی پایگاه مغرب جهان اسلام است که در ناحیه اندلس است و فیلسوفان بزرگی از آنجا سر بلند کردند مثل ابن رشد و ابن خلدون. در سمت دیگر یعنی مشرق جهان اسلام کانون فلسفه ایران حضور دارد. مفهوم عالم خیال نیز اختصاص به فلسفه اسلامی ایرانی دارد و در فلسفه اسلامی اختصاص به حوزه ایران دارد. یعنی اساساً برای شرق جهان اسلام است. با کمک از اندیشه سهروردی ما برای هنر یک مبنای نظری روشن پیدا می‌کنیم که به خوبی نسبت هنر با حقیقت را توضیح می‌دهد و دقیقاً از آن سنخی است که سنخ حوزه هنر است. این کار سهروردی پس از او امتداد پیدا کرد و به عرفان ابن‌عربی و ملاصدرا رسید. این ظرفیت‌ها برای ما ایجاد شده‌اند اما لازم است این ظرفیت‌ها از قوه به فعل درآید و از بنیادهای معرفتی ما استخراج و صورت‌بندی شود.

او اشاره کرد: کاری که استاد بزرگ محمدعلی رجبی چه در گذشته و چه با نگارش این کتاب کرده است این است که ایشان مفهوم عالم خیال را به مثابه یکی از بنیان‌های تئوریک هنر اسلامی توضیح می‌دهند و تبیین می‌کنند و مقامش را در حوزه تفکر هنری نشان می‌دهند. از آن مهم‌تر می‌آیند نسبت این مفهوم را با دیگر مفاهیم بررسی و تبیین می‌کنند. در این کتاب تنها مفهوم خیال توضیح داده نمی‌شود مفهوم زیبایی هم توضیح داده می‌شود. همینطور مفهوم معرفت و تفکر و هنر. در نهایت همگی به مثابه یک شبکه معنایی در کنار هم قرار می‌گیرند و بعد بر مبنای نوعی تلقی متفاوت و خلاف‌آمدِ عادت، محوریت پیدا می‌کنند؛ بر اساس تلقی‌ای که نه اومانیستی است و نه یونانی است. یعنی نه به غرب یونانی و نه به غرب قرون وسطایی و نه به غرب مدرن اومانیسم، تعلق ندارد. کاملاً یک تلقی نوین است که ریشه در بدایع عالم ایرانی اسلامی و ریشه در سنت اندیشه‌ورزی اسلامی دارد. از همین رو این کتاب می‌تواند تبدیل به یک بنیان تئوریک شود. ارزش این کتاب این است که استاد رجبی آمدند این قابلیت‌ها و ظرفیت‌ها را در حوزه فرهنگی ما شناسایی و پالایش و فرآوری کردند و بعد به آن صورت منظوم تئوریک دادند و در اختیار ما گذاشتند.

گفتنی است کتاب «حکمت و آداب معنوی در هنر و تجلیات آن بر هنر انقلاب اسلامی ایران» از سوی موسسه تالیف ترجمه و نشر آثار هنری متن منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • 🗿 IR ۲۱:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۹/۱۵
    🗿🗿🗿
  • حمید آل طه IR ۲۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
    اگه ممکنه از کلی گویی خودداری کنید وجزبجزبگین. اسلام چه ربطی به هنرداره؟ هنراسلامی ؟ اقتصاد اسلامی ؟ وهرچی گیرتون اومده یه اسلام بچسبونو وو...کو؟ بیاردقیق یهودی واربیقین بااین سندمدرک نشون بده ببینیم کو هنراسلامی؟ کجاس ؟ آیات سوره هاش روبگو..

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط