به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «قهرمانسازی در کتاب کودک و نوجوان با محوریت سردار سلیمانی» یکشنبه (۱۰ دی ۱۴۰۲) با حضور علیرضا قزوه، محمدجعفر کبریایی و سعید رزاقی در سرای کتاب برگزار شد.
علیرضا قزوه در این نشست گفت: آثاری که در دنیای امروز برای کودکان و نوجوانان تولید میشود، مبتنی بر سحر و جادو بوده و این برای جامعه ما خطرناک است. ما امری به نام «معجزه» داریم و ملتی معتقد به دین هستیم. پیامبر ما با سحر مبارزه میکرد و معجزهاش کتاب است. در شعر حافظ هم به این نکته اشاره شده که معجزه با سحر و جادو فرق دارد. در برخی از فیلمها به یک شخصیت صد گلوله میزنند و آسیبی نمیبیند. این قهرمانسازی است و هدف قهرمان، استعمار و نشاندادن برتری قدرتهای بزرگ است.
وی افزود: البته قهرمانسازی خوب است. کودک ممکن است مادر، پدر، خواهر، برادر و… خود را الگو قرار دهد و قهرمانش بپندارد. وقتی به شهید قاسم سلیمانی برمیخوریم متوجه میشویم که او یک ابرقهرمان است. من در کتاب «نقاشی خدا» تلاش کردم تا سردار شهید حاجقاسم سلیمانی را از فضای ملی ایران فراتر ببرم. من در کشور هندوستان حضور داشتم و بنا به درخواست پدری هندی باید قصههای شهیدقاسم سلیمانی را برایش میخواندم. این پدر هندی به من گفته بود که فرزندش تصویر شهیدقاسم سلیمانی را وقتی دختربچهای به او گل میدهد، دیده و دوست دارد تا ایشان را بشناسد. این بچه در عالم واقعیت همه قصهها را پس زده و از پدرش خواسته تا قصههای شهیدقاسم سلیمانی را برایش بخواند. این پدر به رایزنی فرهنگی ایران در هند مراجعه کرد و به من گفت برای من از خاطرات ایشان بگویید. ما هم از کتابها، برخی از خاطرات ایشان را بیان کردیم.
قزوه ادامه داد: آن کودک هندی باعث آشنایی بیشتر من با شهیدقاسم سلیمانی شد. ما نویسندهها حاجقاسم را دوست داریم؛ اما آن دوران مجبور شدم به خاطر درخواست آن دختر که هشت سال داشت و والدینش فاضل و دانشمند بودند، قصههای شهید سلیمانی را بخوانم و برای پدرش بگویم. نامش نرگس بود و نرگس خودش بعدها آن قصهها را برای خواهر کوچکتر و همکلاسیهایش تعریف کرد.
شهید سلیمانی با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نیست
این شاعر و نویسنده سرشناس انقلاب به سخن جالبی از پدر نرگس اشاره کرد و گفت: بعد از چندین هفته که ما قصهها را با واسطه پدر به نرگس منتقل میکردیم، پدر نرگس پیش ما آمد و گفت که نرگس خواب شهیدقاسم سلیمانی را دیده که برایش قصه میخوانده است. او میگفت برای پیگیری کاری به شهر دیگری رفته بوده و کسی هم نبوده تا برای نرگس قصه سردار را بگوید و در نهایت شهیدقاسم سلیمانی به خواب او میرود و برایش قصه میگوید. خود نرگس هم پیش من آمد و این واقعه را تعریف کرد. او به فارسی هم میتواند حرف بزند. همان زمان همسر من که مدیر مرکز ترجمه حوزه هنری بود گفت که میخواهند در سالگرد شهادت سردار یک کتاب کودک چاپ و آن را به چند زبان ترجمه کنند. در هند چند مترجم به زبانهای هندی، اردو و انگلیسی با من همکاری میکردند و ترجمههای این کار را انجام دادند.
وی اضافه کرد: من پیشتر تجربه نگارش رمان و داستان بلند را داشتم؛ اما در حوزه کودک کاری ننوشته بودم. تلاش کردم در کار جدیدم قصه نرگس را بنویسم. همان شب که این نیت را کردم حاجقاسم با لباس سربازی به خواب من آمد در حالیکه بستههای نامه بسیاری در دست داشت. تا دیدمشان، گفتم، بیایید چای در خدمتتان باشیم، گفت سرم شلوغ است و یک نامه به من داد و رفت. من صبح پا شدم و گفتم هر طور شده باید این قصه را بنویسم. پس از بارها ویراستاری نیز «نقاشی خدا» چاپ و به زبانهای دیگر ترجمه شد.
صاحب مجموعه «از نخلستان تا خیابان» در ادامه با بیان اینکه نخستین عنصر برای خلق اثر و قهرمانسازی، عاطفه است، گفت: شخصیت سردار یک عاطفه سرشار است که برای ما درس دارد. میتوان از این عاطفه سرشار برای خلق آثار مختلف استفاده کرد. این شهید با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نیست و این سردار بزرگ جایگاه و پایگاه بزرگی در کشور ما دارد. میتوان از چهره شخصیتهایی چون او حتی برای درج روی اسکناسها استفاده کرد. نوع شهادت و زندگی ایشان دل انسان را میلرزاند و بسیار برای مخاطب گیرا و شاعرانه است.
ما در حوزه پینماسازی فقیر هستیم
سعید رزاقی، مدیر پروژه کتاب پینمای «از چیزی نمیترسیدم» نیز در این نشست گفت: ما با دل خود به سراغ موضوع سردار سلیمانی رفتیم. میخواستیم الگویی برای نوجوانان در این اثر درست کنیم تا آنها شهیدقاسم سلیمانی را یک الگوی واقعی و قابل لمس ببینند. مقام معظم رهبری نیز تأکید کردهاند که شهیدقاسم سلیمانی به نوعی ترسیم شود که برای دیگران قابل لمس باشد. اگر شهدای جنگ تحمیلی هر کدام به سن شهیدقاسم سلیمانی میرسیدند قطعاً گل میکردند؛ اما خداوند آنها را در غنچهبودن چید. امروز شهید سلیمانی و تفکرش دنیا را تکان داده است.
وی ادامه داد: پس از شهادت سردار دلها حاجقاسم سلیمانی همه ما دلمان سوخت. پس از مدتی از مکتب حاجقاسم با من تماس گرفتند و برای کتاب «از چیزی نمیترسیدم» از من خواستند که برای این اثر پینما بسازم. بعد دیدم این کتاب به من مایه داستانی میدهد. هر فردی وارد این حوزه میشود باید با دلش به سراغ آن برود؛ چون در غیر این صورت کارش دیده نخواهد نشد و به ثمر نخواهد رسید.
رزاقی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضعف حوزه پینماسازی در دوران معاصر گفت: ما در حوزه پینماسازی فقیر هستیم و ضرورت دارد تا زیرساختهای آن فراهم شود. بسیار دوست داشتم خودم کار این کتاب را انجام دهم؛ اما با ۱۵ نفر از هنرمندان این عرصه مذاکره کردم که به توافق و نتیجه نرسید. در نهایت با مساعدت ناشر قرار شد برای این کتاب خودم پینما بسازم. پس از اینکه خواب این شهید بزرگوار را دیدم مصممتر شدم این کار را انجام دهم. شهید سلیمانی که اجازه نمیداد در زمان حیات تصاویری از او پخش شود، اینجا به ما یاری رساند. من سالهاست در حوزه پینما کار میکنم و بیش از ۶۰ کتاب دارم. با این وجود باید جوانان هم بیشتر وارد این حوزه شوند و تلاش کنند.
وی با بیان اینکه حاجقاسم گفته بود که ما ملت امام حسین (ع) هستیم و با این تفکر زندگی کرد، ادامه داد: ما تلاش کردیم در کتاب پینمای «از چیزی نمیترسیدم» نشان دهیم که شهید سلیمانی مانند سایر نوجوانان شیطنتهای خاص خود را داشت و به برکت حضور تمام و کمال امام حسین (ع) در زندگیاش قهرمان شد.
ما قهرمان داریم و فقط باید آن را انعکاس دهیم
محمد جعفر کبریایی مؤلف کتاب «سلام حاجقاسم» نیز در این نشست درباره ضرورت قهرمانسازی گفت: نسل کودک نیاز دارد قهرمانهای واقعی را بشناسد. در تمدن غربی قهرمانها به کودکان معرفی میشوند و سبک زندگی و آینده بچهها را میسازند. در ایران نیز مدتی است این کار شروع شده و قهرمانها به کودکان و نوجوانان معرفی میشوند.
مدیر مرکز رسانه کتاب پنج و هفت ادامه داد: شهدا، ورزشکاران، دانشمندان و… قهرمانان ما هستند. شهیدقاسم سلیمانی هم یکی از قهرمانان واقعی ماست که باید بیشتر معرفی شود. برای رده سنی بزرگسال کار بیشتری وجود دارد؛ اما برای رده سنی کودک و نوجوان از نظر کمّی باید کار بیشتری صورت گیرد. من دو فرزند دارم که با این کتاب بسیار ارتباط گرفتند و هر شب آن را میخوانند. ما از کتاب «سلام حاجقاسم» حدود ۹۰ هزار جلد چاپ کردیم و با همکاری آموزش و پرورش نیز ۲۵ هزار جلد منتشر شد.
وی با بیان اینکه غرب قهرمان ندارد ولی قهرمانسازی میکند یادآور شد: اما ما قهرمان داریم و فقط باید آن را انعکاس دهیم. شهید سلیمانی در ابعاد مختلف زندگی، یک قهرمان است. همه ابعاد وجودی ایشان رشد کرده بود. او با وجود حضور در میدان نبرد و خط مقدم و خشونت با دشمنان دین و مردم، میان خانواده شهدا بسیار گریه میکرد و لطیف بود. در برنامهریزی جنگی و سیاست مدبر بود و در کنار کودکان لطیف. او یک پدر نمونه بود چون با فرزندان شهدا رفیق بود. ما باید این قهرمانها را به کودکانمان معرفی کنیم؛ چون قهرمانهای غربی ما به ازای واقعی ندارند. قهرمانهای ما در عالم واقعیت حضور داشته و دارند.
نظر شما