به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مسعود حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه هرات و دانشجوی مقطع دکتری ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی درباره وضعیت کنونی شعر فارسی و آینده پیشرویاش گفت: به نظر من اکنون شعر فارسی روزگار خوبی را سپری میکند. افقهای جدیدی بر روی شعر پارسی باز شده و زمینههای گستردهای فرا روی شاعران پارسیزبان پهن شده است. شعر امروز بیشتر از هر زمانی اجتماعیتر بهنظر میرسد و دیگر شاعر تنها به حدیث نفس، نمیپردازد؛ بلکه پیرامون و اطراف خود را نگاه میکند و مطابق با مقتضیات زمان شعر میسراید. از اجتماع میگوید، از آوارگی مینالد، از غم و درد اکثریت سخن دارد، انتقاد و دادخواهی میکند و خیلی چیزهای دیگر از این دست که در گذشتههای شعر پارسی از دغدغههای اصلی بیشتر شاعران زبان پارسی نبوده، امروزه در جهان شعر پارسی جا باز کرده است و این نویدی برای آینده است که شعر پارسی همگام با زمان و همراه با قافله زندگی به پیش میرود و برای رسیدن به جهانی برتر و آدمهایی مهربانتر و همزیستی مسالمتآمیز و برقراری عدالت، تلاش خواهد کرد و نقش خواهد آفرید. البته کلیت شعر زمان ما اینگونه خط سیری دارد و طبیعتاً استثناهایی هم وجود دارد که به آن نمیپردازیم.
وی درباره نقش شاعران مهاجر در آینده شعر فارسی نیز اشاره کرد: مهاجرت پدیده غریبی نیست؛ از بدو آفرینش، بشر با آن سروکار داشته است و مهاجرت خوبیهایی دارد؛ اگرچه با سختیهایی هم همراه است. یکی از خوبیهای مهاجرت برای شاعر آن است که با محیطهای تازهای آشنا میشود و با الهامگرفتن از آن، تخیّلات شاعرانهاش را در فضاهای جدیدی پرورش میدهد. بیگمان این امر به پربارشدن شعر خیلی کمک میکند. شاعران پارسیزبان هم از این امر مستثنی نیستند. مثلاً شاعران افغانستان وقتی به کشورهای دیگر مهاجرت کردند، حوزههای ادبی خاصی را پرداختند که از جمله میتوان از حوزه ادبی شاعران افغانستانی در ایران سخن گفت؛ یا در پاکستان، یا در کشورهای غربی، که هرکدام از این حوزهها ویژگیهای ادبی خاص خود را دارد و هرکدام در کلیّت زبان پارسی و پرباری این زبان، نقشی مفید و با ارزش داشته است.
حسینی همچنین درباره مسئله اتصال و ارتباط مجامع ادبی ایرانی و افغانستانی در شرایط امروز و تاثیر این ارتباط در آینده شعر فارسی گفت: زبان پارسی میراث مشترک نه تنها ایران و افغانستان؛ بلکه میراثی منطقهای و حتی جهانی است. افغانستان با دارا بودن شهرهایی چون هرات و بلخ و کابل و غزنه و قندهار و… یکی از خاستگاههای اصلی زبان و ادب فارسی است. اگرچه از سالهای طولانی به این سو، زبان پارسی در این خاستگاه خود با بیمهری روبهرو و عمداً تلاش شده تا از جایگاه و ابهت آن کاسته شود؛ اما با وجود این هنوز این کشور از پایگاههای اصلی زبان و ادب پارسی بهحساب میآید و سخنان زیادی بهویژه در عرصه شعر و شاعری برای گفتن دارد. بههمین گونه ایران که از اوضاع و احوال بهتری برخوردار بوده، زبان و ادب فارسی در این کشور رشد چشمگیری داشته است و آثار و منابع ارزشمندی در اینجا خلق شده است.
این پژوهشگر و مدرس ادبیات اضافه کرد: بیگمان همکاری و همیاری مجامع ادبی این دو کشور میتواند شعر پارسی را پربارتر از گذشته کند و یافتهها و تجارب شاعران دو کشور در پویایی بیشتر و رونق افزونتر شعر و ادب پارسی فروان مفید باشد. اگرچه امروزه بیشتر از هر زمانی زبان و ادب پارسی در افغانستان غریب است، اما اگر به گذشته این زبان نگاه کنیم، میبینیم که خیلی از بربریتها را با مدنیت آشنا ساخته و زمینهای را فراهم کرده که دشمنان این زبان و فرهنگ به حامیان آن تبدیل شدهاند؛ بنابراین بعید نیست که با کمی تلاش و پشتکار دوباره زبان پارسی بتواند جایگاه تاریخیاش را باز بهدست گیرد؛ دشمنان را به دوستان و حامیان خود مبدل سازد و دوباره فرهنگ و ادب و هنر را به کسانی ارزانی کند که امروز با این زبان سر ناسازگاری دارند؛ و این حتی در شرایط فعلی افغانستان هم میتواند مورد نظر باشد. البته اگر کشورهای پارسیزبان در این زمینه توجه کنند و این به قول شما اتصال را، نگذارند که بگسلد. کاری سخت است؛ اما ناممکن نیست.
حسینی در بخش دیگری از سخنان خود درباره نقش جشنوارههای ادبی در اعتلای شعر فارسی گفت: بیگمان جشنوارهها، همایشها بزرگداشتها و کارهایی از این دست در تشویق شاعران و نویسندگان نقش مهمی دارند. برگزاری چنین همایشهایی فرصت ظهور و بروز بیشتر به شاعران میدهد، باعث تشویق آنان میگردد؛ ارتباطات میان شاعران را بیشتر و مستحکمتر میکند و زمینه تبادل اندیشهها را فراهم میسازد. وقتی چنین جشنوارههایی برای بزرگداشت شعر و ادب پارسی باشد، این همه زمینه برای اعتلا ایجاد میشود و این طبیعتاً به نفع زبان و ادب پارسی است و یکی از راههای مفیدی است که بر رونق و اعتلای شعر پارسی کمک میکند.
وی همچنین نظرش درباره جشنواره بینالمللی شعر فجر و حضور شاعران فارسیسرای کشورهایی چون تاجیکستان، افغانستان، هندوستان و… در کنار شاعران ایرانی را چنین بیان کرد: نظر من در باره جشنواره بینالمللی شعر فجر و هر تلاشی که برای رونق بیشتر شعر و ادب پارسی انجام یابد، مثبت است. به نظر من از هر فرصتی باید برای پربارشدن بیشتر زبان پارسی، استقبال کرد. چنین جشنوارههایی باید محدود به دو سه کشوری که نام برده شد، نباشد. باید سهم بیشتری به شاعران پارسیزبان برای حضور در چنین جشنوارههایی داده شود. افزون بر افغانستان و تاجیکستان و هند، باید از شاعران پارسیزبان پاکستان و ازبکستان و ترکیه و دیگر کشورها هم برای حضور در این همایشها دعوت صورت گیرد و بدینگونه فرصتهای بیشتری برای گفتوگو میان شاعران پارسی و تبادل اندیشههای آنان فراهم شود و این خود باعث اعتلا و رونق بیشتر زبان پارسی میگردد.
نظرات