به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست رسانهای فیلم سینمایی قلب رقه امروز ۱۳ بهمن ماه در سومین روز از چهلودومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
خیرالله تقیانیپور کارگردان این فیلم در ابتدای نشست عنوان کرد: توفیقی شد که در جشنواره فیلم فجر در خدمت دوستان هستم.
او درباره واقعی بودن داستان، توضیح داد: بحث عاشقانه و درام داستان را خودم نوشتهام اما نفوذ در دل داعش را هم داشتهایم.
تقیانیپور در پاسخ به پرسشی درباره سادهانگاری دشمن در این فیلم گفت: این موضوع نگاه شماست ولی ابوعصام فیلم آدم سادهای نبود.
پروینی درباره این سوال که آیا این فیلم درباره شهید سید رضی موسی است یا خیر توضیح داد: این فیلم کلاژی از قصههای واقعی بود. شهید سید رضی در تولید این اثر، از روز اول تا پایان به ما کمک کرد. بعد از شهادت قرار شد که این فیلم را به ایشان تقدیم کنیم اما این فیلم درباره زندگی شهید نبود.
این تهیهکننده بیان کرد: جلوههای ویژه این فیلم همچنان جای کار دارد.
محمدرضا شریفینیا در بخش دیگر این نشست بیان کرد: من آمدم که در کنار دوستان بنشینم و خسته نباشید به دوستان بگویم چون تولید این فیلم کار بسیار سختی بود. من فیلمهای زیادی بازی کردهام اما «قلب رقه» یکی از آن کارهای سخت بود. نمیدانم شاید هم من دیگر پیر شدهام!
شادی مختاری بازیگر دیگر این فیلم بیان کرد: نسبت به کارهای قبلی خودم این نقش بسیار متفاوت بود. چالش یادگیری زبان عربی و گویش سوری سخت بود. همچنین گریم و پوشش و اینکه فیلمبرداری در سوریه بود برای من خیلی سخت بود.
وی ادامه داد: البته کار کردن در این گروه شانس بزرگی برای من بود. جای شهرام حقیقت دوست در اینجا خالی است.
هدایت هاشمی نیز مطرح کرد: به نظر من «قلب رقه» فیلم سختی بود. ساخت فیلم اکشن و جنگی به جز مساعدت و همدلی ارگانهای مختلف به توانایی گروه سازنده هم خیلی بستگی دارد. از آنجایی که من همیشه دوست دارم کارهای متفاوتی بازی کنم، با افتخار همراه این فیلم شدم.
عبدالرضا انصاری بازیگر این فیلم مطرح کرد: همه بچهها یک تیم و یک خانواده بودیم و شکر خدا همه زحمتها به بار نشسته است.
وی افزود: زبان فیلم عربی بود اما در این بین، بحث لهجهها مهم بود. حتی در بازیگران سوری هم لهجهها متفاوت بود و من گاهی سردرگم میشدم که لهجه درست کدام است؟ در سوریه هم مانند ایران در روستا لهجه خاص خودشان را داشتند و این کار را سخت میکرد.
مصطفی ساسانی یکی دیگر از بازیگران این فیلم گفت: برای لهجه مربی خصوصی گرفته بودم و سعی میکردم یک سری عادتها مانند ریتم تند در دیالوگ گفتن را کنار بگذارم.
وی افزود: یک بخش سختی کار جغرافیا بود، زیرا ما در آنجا ویرانی زیادی میدیدیم و صحنههای آخرالزمانی وجود داشت و باورمان نمیشد که یک کشور میتواند تا این حد ویران شود. یکی از چالشهای دیگر این فیلم، موتورسواری بود که در یک صحنه حتی نزدیک بود کشته شوم.
خیرالله تقیانی پور در پاسخ به این پرسش که چقدر از انفجارها جلوههای ویژه بود، توضیح داد: حدود ۱۵ درصد از صحنههای اکشن جلوههای ویژه بود.
داوود محمدی مدیر فیلمبرداری این فیلم گفت: تلاش ما این بود، در فضایی حرکت کنیم که کلیشه نباشد. خیلی از فیلمهای جنگی تحت تاثیر فیلم «نجات سرباز رایان» هستند و تکانهای زیادی دارند. از آنجایی که ما داستان عاشقانه هم در فیلم داشتیم محیطهای گرم را انتخاب کردیم.
در پایان این نشست خبری خیرالله تقیانیپور در پاسخ به این پرسش که بزرگترین چالش شما در سوریه چه بود، گفت: ما وقتی وارد سوریه شدیم، کشور هنوز ناامن بود و رژیم صهیونیستی بمباران را شروع کرده بود. من هر روز دعا میکردم که خون از دماغ کسی نیاید. من از همینجا از همه کسانی که در سوریه امنیت را برای ما ایجاد کردند، علیالخصوص شهید سید رضی موسوی و امیرحسین جانپناه. تشکر میکنم. بزرگترین چالش ما در سوریه این بود که سالم به هتل برگردیم.
نظر شما