سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: سحرگاه پنجم دی ماه هزار و سیصد و هشتاد و دو شهر تاریخی بم با زلزله مهیب ۶/۶ ریشتری لرزید. آنچه این زلزله را به یک فاجعه تبدیل کرد، بافت تاریخی و خشتی شهر بم بود که نابود شد و جمعیت زیادی را با خود به کام مرگ کشید. شهید احمدکاظمی فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه پاسداران یکی از اولین کسانی بود که خودش را برای کمک به زلزلهزدگان شهر بم به آنجا رساند. او از طرف کسی مأمور نبود بلکه خودش با اقدامی انقلابی به این کار پرداخت.
فیلم «احمد» برای اولین بار قصهای ناگفته از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را روایت میکند.
احمد کاظمی که فیلم به ما نشان میدهد احمدی به دور از تکلف و تعارف است. مردی اهل عمل، دلسوز، مدیر و مهربان. «احمد» روایت زندگی یک شهید نیست احمد یک شخصیت است. کسی که به درستی و به دور از شعار و ملموس ترسیم شدهاست. احمد این فیلم با بازی خوب تینو صالحی که انگار به شهید احمدکاظمی جان بخشیدهاست دمی بیننده را میگریاند و دمی دیگر میخنداند.
با آنکه فیلم روایت اقتباسی از یک حادثه تلخ است اما آنقدر درست و خوب تصویر شده که برای بیننده شیرین شدهاست. امیرعباس ربیعی بعد از فیلمهای «لباس شخصی» و «ضد» که اولی هنوز هم اکران نشدهاست با فیلم «احمد» نشان میدهد کارش را به خوبی بلد است. او درفیلمی تقریباً دوساعته ما را با یک شبانهروز از زندگی احمدکاظمی آشنا میکند. فیلم قهرمان نمیآفریند فیلم یک قهرمان را به خوبی ترسیم میکند. احمدکاظمی به دور از شعار در این فیلم جان میگیرد. احمدکاظمی این فیلم درهمان ابتدا به خوبی معرفی میشود. آنجا که در جواب رهنما که میگوید: حاجی اگه مردم بیان تو سینهات چکار میکنی؟ جواب میدهد: مدارا. این شخصیت نه فقط حرف بلکه اهل عمل است. همان ابتدای فیلم که گل شمعدانی از ریشه درآمده را درگلدانی میکارد نشان میدهد اهل عمل و درست کردن امور است.
احمدکاظمی این فیلم آنقدر ملموس است که اصلاً باورمان نمیشود زنده نباشد. باور نمیکنیم فیلم داستان دو دهه قبل را روایت میکند. انگار که دلمان میخواهد الان هم این شخصیت را داشته باشیم و چه نامی زیبندهتر از احمد برای این فیلم که تماماً روایت یک شخصیت ماندگار است.
فیلمهای بیوگرافیکال یا زندگینامهای که اقتباس از برهه یا کل زندگی یک قهرمان، پهلوان یا فرد مشهور باشد در سینمای ایران کم نیستند. درسالهای قبل «غلامرضا تختی»، «چ»، «ایستاده درغبار»، «موقعیت مهدی» و «غریب» از این دست بودند. امسال نیز جشنواره، فیلم اقتباسی بیوگرافیکال کم ندارد. «پرویزخان» روایت زندگی پرویز دهداری مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران دردهه شصت، «معجزه پروین» روایت از زندگی پروین اعتصامی شاعره ایرانی، «آسمان غرب» روایت زندگی شهید علی اکبرشیرودی، «مجنون» روایت زندگی شهید مهدی زینالدین هستند. چون همه فیلمهای بیوگرافیکال جشنواره امسال را ندیدهام نمیتوانم به جرأت بگویم «احمد» بهترین فیلم بیوگرافیکال جشنواره چهلودوم است اما میتوان به جرأت گفت «احمد» یکی از بهترین این فیلمهاست.
«احمد» چهرهای خواستنی، ملموس و انسانی از شهید احمدکاظمی به ما ارائه میدهد. شخصیتی که گریه میکند، فریاد میزند، درگیر میشود، صبر میکند و به معنی واقعی کلمه توکل دارد. او به وقتش قهرمان هم میشود. جایی که دختربچه خردسال را از برخورد با چرخهای هواپیما از روی باند بغل میزند و جالب اینجاست که این قهرمان گاهی هم کم میآورد چون مثل همه ما انسان است و جنبه انسانی او به خوبی در فیلم بهتصویردرآمده است. «احمد» با طنزی ریز و دلنشین همه را با خود همراه میکند.
شاید تنها ایراد «احمد» در یکی دو پلان خلاصه شود. آن هم باید گفت کاش کارگردان زاویه بهتری برای نشان دادن صحنهاش انتخاب کرده بود. صحنهای که احمد پیرمرد را میبیند که دستهایش را از زور سرما زیر موتور ماشین گرفته تا گرم شود. یا صحنهای که احمد جلوی ماشینش سربه زمین گذاشته و گریه میکند. زوایای دوربین در این پلانها اگر بهتر انتخاب میشدند احمد به جرأت یکی از بهترین فیلمهای بیوگرافیکال این دوره از جشنواره فیلم فجر بود.
بازی درخشان تینوصالحی که سعی نکرده لحن و اداهای قهرمانانه به خود بگیرد و هدایت درست امیرعباس ربیعی از نکتههایی است که باعث شده احمدکاظمی در شمایل تینو صالحی جان بگیرد و بیننده را با خود همراه کند.
از دیگر نکات خوب این فیلم طراحی صحنه و لباس باورپذیر و طراحی گریم قابل ستایش آن است. نوای موسیقی دلنشین فیلم نیز «احمد» را به یادماندنیتر کرده است. «احمد» فیلمی است که چیزی از آن بیرون نمیزند و هیچیک از عوامل درآن گلدرشت عمل نکردهاند و توی ذوق بیننده نمیزنند. فیلمبرداری و تدوین زیبا و خوش ریتم کار نیز فضا را به درستی ترسیم کردهاست.
«احمد» فیلم سختی است فقط کسی که فیلم ساخته باشد میداند، ساختن فیلمی با این تعداد هنرور و صحنههای شلوغ، هدایت بازیگران و هماهنگی همهچیز با هم چقدر میتواند سخت باشد اما امیرعباس ربیعی با ساخت «احمد» بار دیگر نشان داد، فیلمساز توانمندی است.
یکی از عوامل تأثیرگذار در این فیلم اقتباسی، فیلمنامه است. فیلمنامه یکدست و منسجم است و با وجود همه شلوغیاش شخصیتها را بلاتکلیف رها نمیکند، آنها را جا نمیگذارد و فراموش نمیکند. او تکلیف دختربچه فیلم، خانم دکتر، مادر مبتلا به آلزایمر، خانواده دکترصدر و عروس و داماد و.... را که یکبار نشانمان داده معلوم میکند و مانند برخی فیلمهای شلوغ داستانکهایش را گم نمیکند. فیلمنامه شخصیتهای خاکستری خوبی ترسیم میکند و سیرتحول شخصیتهایش باورپذیر است. فیلمنامهنویس لحظات معنوی و عرفانی کارش را هم درست و به دور از شعارزدگی ترسیم میکند او از قول شخصیتهای فیلم انتقاداتش به دولت و مسوولین را نیز به جا مطرح میکند. او احمد کاظمی را نشان میدهد که به دینداری و آبروداری و سیاست بیموقع انتقاد دارد.
احمد این فیلم به تخصص آدمها احترام میگذارد و از آنها کمک میخواهد. برای او به قول خودش نمیشود معنی ندارد. احمد کاظمی این فیلم وقتی حرف از کمبود امکانات میشود حرف از جت و هواپیما و.... نمیزند کمبودش مهدی باکری است. او مثل خودش را کم دارد، وقتی حرف از پارتی بازی است او پارتی برای شهادت میخواهد. «احمد» شخصیتی دلنشین را در دل حادثهای تلخ روایت میکند.
در بخش دیگر مرتضی کهزادی طراح چهرهپردازی گفت: ۱۴ نفر از بازیگران مختلف را برای نقش شهید احمد کاظمی تست گریم زدیم اما مورد قبول کارگردان نبودند. درنهایت با افتخار درکنار تینو صالحی عزیز بودیم. طی ۲۰ سالی که در این فضا فعالیت میکنم، صادقانه میگویم که «احمد» سختترین آن بود. دست تکتک عوامل و همراهان خود را میبوسم.
نظر شما