عبدالمجید نجفی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره کتاب «افسانه دلاوران» گفت: «افسانه دلاوران» رمان است و برای گروه سنی ج و د یعنی پایه تحصیلی چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم؛ اما همیشه سعی من این بوده که نگارش داستان به گونهای باشد که هم برای مخاطب هدف و هم به گونهای برای دیگران رسانا باشد. اگر معلم، دبیر و آموزگار آن نوجوان هم خواسته باشد که کتاب را بخواند برایش داستان جذابی باشد. ژانر این اثر فانتزی است؛ از یک فضای رئال شروع و وارد فضای فانتزی میشود و اواخر داستان دوباره برمیگردد به حالت سکون ثانویه و دوباره فضا رئال میشود.
وی در توضیح کتاب «مردی که از خواب آمد» نیز گفت: مجموعه داستانی است برای گروه سنی د و ه (دبیرستانیها)؛ به هر حال برای مخاطب بزرگسال هم میتواند جذاب و قابل خوانش و مطالعه باشد. این اثر دارای موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی و ماجراهایی است که برای نوجوانان جذاب است و همچنین یکی دو داستان، مضمون آیینی دارد.
این نویسنده راجعبه هدف خود از نوشتن این آثار بیان کرد: هر کسی را بهر کاری ساختند، مهر آن را در دلش انداختند. مهر داستان از کودکی بوده و میگویند نویسنده و شاعر کسی است که از مادر نویسنده و شاعر متولد میشود؛ منتها آن سیر بعدی، رفتن به کلاسها و استفاده از محضر استادان و تمرین و کارورزی هم باعث میشود آن توانایی که از آن به عنوان استعداد نام میبرند بالیده شود و مثل درختی ببالد و رشد پیدا کند؛ وگرنه اینطور نیست که قوه تخیل نداشته باشد. شخص هرچقدر شعر بخواند ممکن است شعرشناس شود یا یک منتقد ادبی خوب؛ اما اگر آن عنصر خلاقیت را نداشته باشد بعید است مطلب مناسبی تولید شود یا اثر ادبی شایان توجهی به وجود بیاید.
نجفی در ادامه افزود: برای انتخاب سوژهها به هرحال دو منبع مهم وجود دارد که یکی از آنها خاطرههاست. خاطرهها مهمترین منبع داستانی یک نویسنده هستند و اکنون مهمترین آسیبی که کودکان ما را تهدید میکند این است که خاطره ندارند. زندگی آنها یک زندگی آپارتمانی است؛ صبح با سرویس به مدرسه میروند و ظهر و عصر هم از مدرسه به خانه میآیند. اینگونه نسل دهه ۹۰ فاقد خاطره شده است. بنابراین من در کلاسهای داستاننویسیام میبینم که چقدر از نظر خاطره فقیر هستند. دومین منبع سوژهها هم مشاهده دقیق مسائلی است که در پیرامون ماست به عنوان زندگی؛ زندگی با تمام فراز و فرود و ماجراهایی که هر روز پیش میآید و گفتوگوها، تیپها، قیافهها و قهر و آشتیها و کلاً چیزهایی که در زندگی هستند. اینها ماده داستان هستند. نویسنده اینها را میگیرد و در تاریکخانه ذهنش روی آنها کار میکند و به اثر هنری تبدیلش میکند.
عبدالمجید نجفی که با دو اثر خود در فهرست نامزدهای گروه کودک و نوجوان چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته بود درباره انتظارات خود از جایزه کتاب سال گفت: خوب است که در این جایزه به شاخصها و ویژگیهای اثر توجه کافی شود؛ آن خصوصیات زیباییشناختی که هر اثری دارد چه در حیطه کودک و نوجوان یا قلمروهای دیگر اجتماعی، فرهنگی و فلسفه و … بررسی شود. همچنین به این توجه شود که اثر چقدر از مخاطبان خود را میتواند تحتتأثیر قرار دهد. اینها و بیش از اینها خصوصیاتی است که توسط کارشناسان و داوران باید در جایزه کتاب سال مدنظر قرار بگیرد.
وی در پایان نظر خود را درباره ظرفیت جایزه کتاب سال و کاربردهایی که باید داشته باشد، اینطور عنوان کرد: حُسن این جایزه این است که آثار نامزدشده یا برگزیده، معرفی و دیده میشوند و این مسئله به چرخش صنعت نشر برای ناشر و همه عوامل کتاب کمک میکند و مفید خواهد بود. از آن طرف هم مخاطب بیشتری جذب میشود و چه بسا از طریق همین معرفیها به جامعه هدف، کتاب به چاپهای مکرر سوم، چهارم و پنجم برسد و دیده شود. علاوهبر اینها، اگر یک داستانی خوب باشد، میتواند مواد و مصالح برای تولید فیلم و انیمیشن و دیگر هنرها هم شود.
کتابهای «افسانه دلاوران» و «مردی که از خواب آمد» به قلم عبدالمجید نجفی در ۱۳۶ و ۸۰ صفحه از سوی انتشارات قدیانی منتشر شده است.
نظر شما