به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، نویسنده و مترجم شامگاه پنجشنبه در نشست رونمایی و گفت و گو درباره کتاب «گورهای بیسنگ؛ ۹ جستار درباره نازایی» به قلم «بنفشه رحمانی» در کتابفروشی فرهنگان، گفت: داستان و ناداستان نوعی بازی با واژه است که راه انداختهایم، در واقع ناداستان معادل فوری برای توضیح دادن درباره مفهوم غیرداستانی بود.
محمد طلوعی درباره فرق بین ناداستان و داستان، اظهار کرد: ناداستان متنی وابسته به حقیقت و بدون خیالپردازیهای ادیبانه است چون خیالپردازی غیر ادیبانه هم وجود دارد، به عنوان نمونه در باره آیندهگری سفر به فضا، نیاز به خیالپردازی است مثل طراحی لباس برای آن فضا؛ خیالپردازی که باید به واقعیت تبدیل شود، ادبیات داستانی چیزی شبیه این را شکل میدهد.
این نویسنده افزود: اما ناداستان خیالپردازی ندارد، وابسته به حقیقت بودن در ناداستان مسئله حقیقی است، این را هم باید گفت مرز روشنی که بین داستان و ناداستان لحاظ کردیم یک معیار آمریکایی برای ادبیات است چون در اروپا به ویژه ایتالیا و فرانسه نه تفاوتی بین آن قائل هستند و نه اجرا میکنند، حرکت اینها در مرز باریکی بین داستان و ناداستان است.
طلوعی تصریح کرد: بسیاری از مواقع در ادبیات آمریکایی هم اتفاق افتاده که ناداستانترین داستان یا داستانترین ناداستان را نوشتهاند، کتاب در «کمال خونسردی» نمونه این الگو است، بسیاری وقتها ماده اولیه به دست آمده از زندگی شخصی نویسنده را در هر ۲ قالب میتوان نوشت و معروفترین نویسنده در این زمینه همینگوی است.
یکی داستانیست پر آب چشم
وی با بیان اینکه در توصیف کتاب گورهای بیسنگ میتوان گفت سرگذشت پرآب چشمی است، ادامه داد: نگاه بدون احساس سرد به تجربه شخصی که میتوانست خیلی با احساسات همراه باشد اما نیست، کتابی است راجع به یک موضوع همراه با اشک و گریه که گریهآور نوشته نشده است.
طلوعی با اشاره به اینکه خیلی موافق این نیستم که قالب خالصی از جستار است، خاطرنشان کرد: این کتاب در میانه جستار و زندگینگاره محسوب میشود.
این نویسنده اظهار کرد: جستار روایی در قلب خود موقعیت استقرایی دارد یعنی مبتنی بر استدلال و نتیجه است، وقتی جستار میخوانید یعنی با مقاله مواجه هستید که ما را به نتیجهای رهنمون میکند اما مانند مقاله، الزامآ ور نیست و ناکافی است.
طلوعی با بیان اینکه این جستار ما را در مسیر دلخواه قرار میدهد، افزود: جستار باید سعی کند با مقدمهای ما را به نتیجهای برساند اما اکنون در جستارها این اتفاق نمیافتد، جستار خالص بر جستار ناخاص ارجحیت ندارد آنچه اهمیت دارد ادبیاتی است که در آن به کار میبریم.
وی با اشاره به اینکه فاصله ایمنی که نسبت به یک تراژدی وجود دارد دچار تشافی خاطر است، لذت بردن از جستار برای مخاطب، بخشی به خاطر فاصله ایمن از یک اتفاق ناخوشایند است، گفت: بخش شجاعانه قصه در جستار این است که میتوان زخم های خود را به دیگران نشان داد و خجالت نکش ید.
طلوعی با بیان اینکه از مهمترین متنهای زندگینگاره در ادبیات فارسی، کتاب «سنگی بر گوری» اثر جلال آل احمد است، تصریح کرد: نوشتن این کتاب در فرهنگ مردسالار آن مقطع، بسیار عجیب است که تا سال ۶۰ هم منتشر نشده بود، در این سنتی که کسی به ایرادات خود اعتراف نمیکند جلال آل احمد به ناتوانی خود در فرزندآوری اعتراف میکند.
نوشتن از تجربه شخصی
در ادامه این نشست نویسنده کتاب «گورهای بیسنگ» با اشاره به اینکه نگارش این کتاب سه سال طول کشید، گفت: تصور میکردم نوشتن درباره موضوع شخصی، مسئله عجیبی است اما نوشتن از تجربههای دسته اول شخصی میتواند نوعی درمان در زندگی باشد آنچه رنج زندگی است بعد از نوشتن، سوژه روی کاغذ بوده و رها شده تلقی میشود.
بنفشه رحمانی با بیان اینکه در سال نخست نگارش کتاب، چیزهایی برای این کتاب نوشتم که همه آنها دور ریخته شد، اظهار کرد: بعضی از جستارهای این کتاب را بارها بازنویسی کردم، بازنویسی نه به معنای ویراستاری، بلکه با مفهوم دوباره نوشتن.
وی با اشاره به اینکه به عنوان تجربهکننده ماجرا، به شکل افراطی با احساس مینوشتم و تمام غم خود را به متن منتقل میکردم، افزود: بعد از یک سال به این نتیجه رسیدم باید کمی دورتر از این موضوع قرار بگیرم و شروع به نوشتن کنم.
نویسنده کتاب گورهای بیسنگ با بیان اینکه خشم و حسادت را در نوشتنهای اول، پنهان میکردم، تصریح کرد: وقتی از آنچه مینوشتم و از خودم فاصله گرفتم متوجه شدم چه بنویسم تا متن به کتابی با احساساتگرایی و گریهآور تبدیل نشود، تلاش کردم ادبیات را وارد ماجرا کنم و فقط به نالههای شخصیتها نپردازم.
وی با اشاره به اینکه یکی از نخستین جستاری که برای این کتاب نهایی شد فصل کار بود، ادامه داد: میشد موضوع درباره نازایی باشد اما عنوان فصلها دور از موضوع باشد چون میخواستم فاصله با اصل ماجرا رعایت شود، میخواستم در پایان کتاب، امید را زنده نگه دارم و مخاطب تصور نکند همه چیز به پایان رسیده و دیگر امیدی وجود ندارد.
۹تکامل و نقص
رحمانی درباره انتخاب ۹ جستار برای کتاب، گفت: به دلیل ۹ ماه بارداری، ۹ جستار انتخاب شد چون عدد ۹ همانقدر که در بارداری یک عدد کامل محسوب شده و در پایان آن کمال اتفاق میافتد در تقابل با عدد ۱۰ دارای نقص است، این تناقض در فصلبندی مورد توجه بود که هم عدد کمال باشد و هم نقصی را نشان دهد.
وی با بیان اینکه در روانشناسی مبحثی با عنوان «نوشتن درمانی» وجود دارد که میتواند افراد را از رنجی که دارند رها کند و این مسئله در زندگی من هم اتفاق افتاد، تصریح کرد: مسائلی داشتم که هر زمان میخواستم درباره آن صحبت کنم برای من با اشک همراه بود اما پس از انتشار کتاب، چنین وضعیتی ندارم.
نویسنده کتاب گورهای بیسنگ گفت: وقتی شروع به نوشتن درباره موضوع شخصی میکنیم گاهی نویسنده پشیمان میشود، گاهی تصور میکند بیان آن موضوع شجاعت است، این تضاد در نویسنده وجود دارد اما در خلوت خود به این نتیجه میرسد که راهی به سوی درمان یافته است.
نظر شما