سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام امینایی، پژوهشگر ادبی؛ شعر اثری ادبی و متمایز و بستری برای درخشش آرایههای ادبی و صور خیال برای بیان ظریف مفاهیم است. شعر به پیکر بیجان کلمهها زندگی میبخشد و زنگار روزمرگی را از آنها میزداید آنگاه که حقیقت دنیای بیرون و تخیل دنیای درون را درهم میآمیزد و خواننده را در تلاقی این دو رها میکند.
از نقطه نظر شفافیت کلام زبان شعری شاعر را میتوان در مقابل زبان علمی دانشمند قرار داد. شاعر با استفاده هنرمندانه و هوشمندانه از ابزاری چون آرایههای ادبی خواننده را به دام دلانگیز ابهام میاندازد و او را به سمت مکاشفه برای کشف حقیقت کلام سوق میدهد. این در حالی است که دانشمند از زبان برای انتقال مفاهیم علمی صریح و روشن بهره میبرد. در واقع در ادبیات زبان شعری صرفاً ابزاری برای ایجاد ارتباط و یا تفهیم مفاهیم نیست بلکه ابزاری برای رنگآمیزی آگاهانه شیوه ارتباط و خلق مفهوم است.
در این جریان متلاطم از گفتارهای نغز و گاه شبههبرانگیز پرسشهای زیادی به ذهن اهالی فکر خطور میکند. این همنشینی احساس و تعقل تا چه میزان به هوشیاری خواننده منتج میشود و تا چه میزان او را از باده تخیل سرمست میکند؟ آیا شعر زاده زبان است و یا زبان زاده خواست و اراده شعر؟ شاعر شعر را به مقام مانا میرساند و یا شعر شاعر را به آب بقا؟ در کدام نقطه از مسیر شاعر از شتاب کاروان کلمههای پرشور شعر جامیماند و شعر راه آزاد و مستقل از رغبت و چیستی صفات شاعر را میپوید؟ نقش جریانهای فرهنگی و اجتماعی در آزادی بیان و جهتگیریهای اعتقادی شاعر چیست؟
تجزیه و تحلیل کلام شاعر بلندآوازه، پروین اعتصامی راهی گرچه صعب اما نافع در مسیر یافتن پاسخ به این پرسشهاست. اشعار سرشار از شناخت و معرفت پروین پیوندی میان تفکر روشنفکرانه نوظهور عالمان عصر او (مشروطه) و تفکر غرب معاصر با شاعر برای به تصویر کشیدن گسترش بیداد، شکنجه، تبعید و غارت در جامعه است، فریادی که به حرکت و تحول و تغییر و مبارزه فرا میخواند.
اشعار پروین خواننده را به تعمق در مسائل فرهنگی و اندیشیدن درخصوص نابرابریهای اجتماعی و تبعیض دعوت میکند. در این میان پرسشی که ذهن اهالی ادب را به خود مشغول میکند جدیت حکیمانه و لحن خردمندانه پروین در پردازش مسائل سیاسی و فرهنگی و به طور ویژه بیعدالتی و خشونت علیه زنان جامعه است، تلفیقی که دیوان اشعار بکر وی را به گلستانی از بیتهای غنی و گاه عاری از احساسات زنانه تبدیل کرده است.
این کلام منحصر به فرد که متاثر از آموختههای پدر بزرگوار پروین، یوسف اعتصامی آشتیانی و اساتیدی چون ملکالشعرای بهار است از خفقان و محدودیتهای اعملشده علیه زنان مصون نیست، محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که دست شاعر را در به نظم درآوردن رکن وجودی زن به عنوان هسته اساسی بسیاری از اشعارش میبندد.
با وجود تمام این تنگناها، اشعار پروین تجلّی تلاش شاعر برای تغییر جایگاه زن در اجتماع و نگاه فمینیسیتی او همراستا با آغاز جنبش فمینیستی زنان در ایران مصادف با سالهای انقلاب مشروطه است. در این دوران زنان اهل قلم نقشی اساسی در استیفای حقوق زنان داشته و آثار ادبی گرانبهایی را درجهت ارتقای جایگاه زن در جامعه از خود به یادگار گذاشتند.
در این میان، سرودههای پروین اعتصامی از بسیاری جهات متمایز است. میتوان اظهار داشت که پروین تنها شاعری بود که با نگاهی حکیمانه و با استفاده از مضامینی همچون مهر مادری، فداکاری و پاکی سیرت زنان بزرگ تاریخ به نقد مسائل سیاسی و اجتماعی مرتبط با حوزه زنان در زمان خود پرداخت، نگاهی که حجابی بر ظرافت و طبع زنانه و تمایلات عاشقانه او بود.
تحقیقات انجام شده در حوزههای مرتبط نشان میدهند که نقش عامل جنسیت در انتخاب نوع شعر و مضامین به نظم درآمده را نمیتوان نادیده گرفت. به فرض مثال، مردان تمایل بیشتری به سرودن شعر حماسی دارند در حالیکه زنان به سرودن شعر غنایی گرایش دارند.
اما نقد ادبی مسائل اساسی اجتماعی و سیاسی در اشعار تعلیمی پروین اعتصامی و تاثیرپذیری او از ناصرخسرو قبادیانی شاعر سبک خراسانی این شبهه را ایجاد میکند که گاه لحن کلام، عواطف و استفاده از واژهها در راستای انعکاس تفکر و ذهنیت شاعر با توجه به مقتضیّات خاص اجتماعی و سیاسی آن زمان از جنسیت شاعر مستقل شده است که بر خلاف اصل فمینیسم غربی مبتنی بر استفاده از زبان زنانه در نثر و نظم است.
برای درک بهتر این موضوع میتوان گریزی به آن سوی جهان و آثار آدلاین ویرجینیا وولف، شاعر و نویسنده شناخته شده ادبیات انگلستان و همعصر پروین اعتصامی زد. آدلاین ویرجینیا وولف به خاطر کلام نافذ، روح حساس و رویکرد فمینیستیاش درجهان شعر و ادبیات میدرخشد. انتقادات جسورانه و نظرات فمینیستی ویرجینیا وولف در دهه ششم قرن بیستم ناشی از روح بزرگ و آزادیخواه اوست. ویرجینیا وولف در جستوجوی فرمهای ادبی جدید و خلاقانه متناسب با عصر گذار از زنان خانهدار دوره ویکتوریایی برای بیداری زنان میکوشید. بر خلاف پروین اعتصامی او در آثار خود ظرافت و حساسیتهای زنانه را تحسین کرده و به نحوی شگرفانگیز و هنرمندانه به تصویر کشیده است. او استقلال زن را ابزاری حیاتی برای حفظ و رشد این زیباییها میدانسته است. از این رو در آثار او تشویق به آزادگی و مبارزه برای حقوق زنان به خوبی به چشم میخورد. زن در آثار ویرجینیا وولف مایه حیات جهان است.
با بررسی و مقایسه آثار این دو شاعر ارزنده در مییابیم که شعر پروین از یک سو تابعی از جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اقلیم او و از سوی دیگر غوطهور در سیل تحولات جهانی است. به بیان دیگر شعر او مرزهای تعصبات فرهنگی و محدودههای جغرافیایی را در هم میشکند. او مقام والای زن را با به تصویر کشیدن مهر مادری و نه ظاهر دلفریب زن در قالب اشعاری بیبدیل به نمایش میگذارد.
حال این سوال مطرح است که آیا میتوان پروین را خالق یک نظریه فمینیستی ایرانی دانست؟ نظریهای که اگرچه متاثر از فمینیست غربیست اما ریشه در فرهنگ، باورها و تعلقات ایرانی دارد.
نظرات