سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تازهترین اثر داستانی شیوا پورنگ، نخستین شماره از سهگانه «روز پنجاهونهم» است با عنوان «روز بیخورشید»؛ مجموعهای در ژانر فانتزی و تخیلی که افسانهها و اسطورههای کهن را در دل دارد و به همت نشر چهره مهر به بازار کتاب راه یافته است. پورنگ میگوید: پیرنگ «روز بیخورشید» براساس یک تجربه بسیار سخت و تلخ شخصی نوشته شده است. در این کتاب دو سفر رخ میدهد؛ سفر اول در دنیای حقیقی و سفر دوم در دنیایی خیالی با ویژگیهای طبیعی و گاه ماورایی.
به بهانه انتشار رمان «روز بیخورشید» با شیوا پورنگ همکلام شدهایم تا از حال و هوای این کتاب جویا شویم.
کتاب «روز بیخورشید» آخرین اثر داستانی شماست که در پیشگفتار آن آمده؛ این کتاب جلد نخست از سهگانه «روز پنجاهونهم» است. در وهله نخست از این سهگانه بگویید.
«روز پنجاهونهم» ابتدا رمانی بلند بود که پس از بررسی تیم دبیری داستان نشر چهره مهر پیشنهاد شد کتاب به سه جلد تقسیم شود. با آنکه این کار برای من که بارها اثر را بازنویسی کرده بودم بسیار سخت بود اما پذیرفتم و پس از بازنویسی دوباره، جلد اول آن به نام «روز بیخورشید» توسط آقای جواد عسگری ویراستاری و منتشر شد. پیرنگ داستان بر اساس یک تجربه بسیار سخت و تلخ شخصی است که شاید روزی پس از منتشر شدن هر سه جلد بتوانم آن را بازگو کنم. در این کتاب دو سفر رخ میدهد؛ سفر اول در دنیای حقیقی و سفر دوم که در حقیقت شروع اصلی ماجرای قهرمانهای داستان است به دنیایی خیالی با ویژگیهای طبیعی و گاه ماورایی میرسد.
همانطور که اشاره شد، داستانهای این سهگانه در ژانر فانتزی نوشته شده است. تجربه نگارش در این ژانر را چگونه دیدهاید؟ نوشتن در این ژانر چه چالشهایی به همراه داشت؟
جهان داستانی، جهانی بدون محدودیت برای بالیدن است. دنیای تخیل در جهانی که خود میآفرینید تا بینهایت قدرت پرواز و تجسم بخشیدن به عناصری دارد که شاید در دنیای رئال امکانش وجود نداشته باشد. شما میتوانید مرزهای زمان و مکان را درهم بشکنید و مرزهای جدید بسازید. میتوانید اشکال هندسی جدید خلق کنید، اشیای جدید، شخصیتهای جدید، آدمهای جدید و باید بتوانید آن نقطه تلاقی بین خیال و رویا را آنقدر ظریف رسم کنید که خواننده باور کند در جهانی واقعی با شخصیتهای داستان در حال سفر کردن است.
نوشتن و روایت داستانهایی در این ژانر چه لازمههایی را طلب میکند؟
بینامتنیت بین داستانهای کهن و مدرن انکارناپذیر است، بنابراین آنچه از قدیم به عنوان افسانه و اسطوره در داستانهای کهن خواندهایم حالا به شکلهای گوناگون بین زندگی مردم عادی جاریست. اگر کل سیستم حیات را از ابتدای آفرینش یک رمان در نظر بگیریم میبینیم که عناصر تشکیل دهنده آن در طول زمان همیشه مشابه هم هستند فقط ظاهرشان متفاوت است و در عمق همگی دارای یک پیرنگ مشترک هستند. عشقها، نبردها، ستمها، احقاق حق، دادگری، فداکاریها و همه و همه منجر به ساخت حماسههایی میشوند که به یادماندنی هستند. پس برای نوشتن در این ژانر باید در مورد اسطورهها بسیار آموخت و کوشید طوری داستان را نوشت که استفاده از جوهره افسانه یا اسطوره مورد نظر از متن داستان بیرون نزند. در این مسیر بلند من شاگردی بیش نیستم که مدام در تلاشم بیاموزم و آموختن مدام باعث شده هربار دید انتقادیام نسبت به اثر خودم بیشتر شود.
درباره موضوع، درونمایه، فضا و شخصیتهای «روز بیخورشید» توضیح دهید.
فضا و شخصیتهای رمان برگرفته از فضا و شخصیتهای زندگی واقعی ما هستند. شخصیتهای روز بیخورشید همین جا با ما، در ما و در پیرامون ما زندگی میکنند. سام نیک، رزآنا و دانیال، سورنا، انوش و والا همگی در ما، در کنار ما و با ما هستند. موضوع رمان موضوع زندگی خود ماست، داستان ما آدمها در سفرمان از زمان تولد تا رسیدن به سرانجامی که خود به درستی نمیدانیم کجاست. فضا اگرچه فضایی ساختگیست ولی از آنچه پیرامون ما میگذرد ساخته شده است. ممکن است خوانندهای که به خواندن ژانر رئال عادت دارد در رویارویی با ژانر فانتزی و تخیلی دچار نوعی واپسگرایی شود ولی به محض درک درونمایه اثر متوجه میشود در دنیایی موازی قرار گرفته است که شرحدهنده زندگی خودِ خود اوست، پس قهرمان و شخصیت اصلی کتاب روز بیخورشید از سهگانه روز پنجاه و نهم خواننده این رمان است که داستان زندگی خود را میخواند.
رمان «روز بیخورشید» شامل فصلهای «خورشید در غبار»، «پناهگاه باستانشناس»، «برج بیست و دوم ارگ»، «سرزمینی زیرزمین»، «قایقران مرموز»، «جنگلها و فصلها»، «چشمه ناشناخته»، «شهر بهشت»، «سرای والا»، «مبارزه»، «کتاب»، «تاوانگاه»، «آغاز دانایی»، «خطر کن»، «کنام دیو» و «در انتهای مغاک» است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«پیش از اینکه سام بخواهد به معنای تاوانگاه فکر کند صدای خشن نگهبان را شنید که فریاد میکشید سام کجاست. بلند شد و زرناز سر تکان داد که برو… در همان فاصلهی کوتاه، مردمانی که تا چند دقیقهی پیش مقابل چادرهای خود ایستاده بودند و از خود بیخود و رو به آسمان فریاد میکشیدند او سام است، در صفی پشت سر هم به سوی کوه سنگی حرکت میکردند. سرهایشان آویزان و نگاههایشان بدون احساس بود. تا به سام میرسیدند یک لحظه نگاهش میکردند و سر برمیگرداندند.»
کتاب «روز بیخورشید» در ۲۵۰ صفحه و به قیمت ۱۴۰ هزار تومان از سوی نشر چهرهمهر در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نظر شما