جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۲
چشم انتظار معجزه در گام فردا مانده‌ام

هرمزگان- «آدینه‌های انتظار» در شعر شاعران مهدوی هرمزگان، درست مثل همیشه چشم انتظار معجزه در گام فردا مانده‌ و در دنیای ادبیات، هنرمندانه انتظار را شعر می‌کند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): آدینه که از راه می‌رسد، انتظار آنجا ایستاده است. آسمان و زمین و همه موجودات نیز منتظر بودنشان معطر است. درختان و دریا، جزایر و بنادر، آب و آفتاب، دشت و ماهتاب، دامنه‌ها و قله‌ها، شامگاه و سحرگاه، چرندگان و پرندگان و …، چشم به راه رستگاری هستند. ایستگاه ۲۳ آدینه‌های انتظار شاعران مهدوی هرمزگان نیز فراتر از امروز، فردا را نیز به انتظار گره می‌زند.

مهدی رستگاری- شاعر آئینی:

چشم انتظار معجزه در گام فردا مانده‌ام

دلمرده بی تو در دیار مردگان جا مانده‌ام
گویی که جانم رفته و در حال اغما مانده‌ام

در این غروب آشفته وار و بی قرار و سرنگون
در پهنه دشت جنون محروم و تنها مانده‌ام

با رفتن خورشید من دلخسته از دیروزم و
چشم انتظار معجزه در گام فردا مانده‌ام

مشتاق با تو بودنم اما چه سود از اشتیاق
دلتنگ تو فرسنگ‌ها دور از تو اینجا مانده‌ام

تاریکی و سرمای شب می‌آید و حس می‌کنم
بی هیچ اغراقی به زیر وزن دنیا مانده‌ام

مهدی در این حال عجب وار از خدا یاری طلب
چون در شروع فتنه‌ها بی یار و یارا مانده‌ام

آید صدای زوزه یک گله گرگ از دور و من
در انجماد شوم و بی انجام سرما مانده‌ام.

محمود زندیار - شاعر مهدوی:

عشق را با تو کجا جویم صنم؟

عشق را با تو کجا جویم صنم؟
خوب می‌دانی تویی جان و تنم

در نگاهت جاودان بوی نسیم
دیده بگشا ای صنم بر دیدنم

سالهایم عاشق و چشم انتظار
پیر کنعان در غم پیراهنم

می‌کشم بر دیده‌ام یاد تو را
چون نیایی خاک غم بر سر زنم

ای امید هر دوعالم، عشق من
گر بیایی بلبلی در گلشنم

صالحی ای دلبر مصلح بیا
جان مادر، اشک خون بر دامنم

من ندارم آرزویی جز رخت
تو بیا وانگه ببین جان دادنم

تا به کی جانا بمانم منتظر
گر بیفشانی وجودت، روشنم

دلبر محمود آخر تا به کی
می‌توان تاب آوری غم خوردنم؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها