سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پس از انتشار خبر اجاره بهای غرفه ناشران در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برخی از ناشران نسبت به افزایش این اجارهبها انتقاداتی مطرح کردند. این در حالی است که یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس این نمایشگاه در نشست خبری با اصحاب رسانه عنوان کرد که هزینههای دریافتی بهعنوان اجاره بهای غرفهها از ناشران یکپنجم هزینههای برگزاری نمایشگاه کتاب را هم پوشش نمیدهد.
محمدتقی حقبین، مدیر انتشارات کتاب یک و پیشکسوت حوزه نشر است. او در این مصاحبه با اشاره به هزینههای زیاد برگزاری نمایشگاه، عنوان کرد که برخلاف برخی اظهارنظرها قیمت غرفه در نمایشگاه کتاب تهران اصلاً زیاد نیست، زیرا برخلاف سایر نمایشگاهها تجاری محسوب نمیشود. به اعتقاد عضو هیئت مدیره انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان، در نمایشگاه کتاب تهران باید سنتشکنی شود و غرفه با قیمت واقعی به ناشران واگذار شود.
- معتقدید، نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاه ارزانی در بحث واگذاری غرفه است، درباره این مبحث لطفاً توضیح بدهید.
برگزاری نمایشگاه در تمام دنیا، نوعی تجارت برای برگزارکنندگان آن به شمار میآید؛ بهعنوان مثال نمایشگاه کتاب فرانکفورت یا بولونیا را دو شرکت خصوصی برگزار میکنند و این شرکتها از برگزاری این نمایشگاهها منتفع میشوند، هرچند یکسری فعالیتهای فرهنگی در حاشیه آن برگزار میشود. البته شاید دولتها هم حمایتهایی در زمینه میهمان ویژه یا فعالیتهای خاصی با هدفگذاری باشد اما اساساً نمایشگاههایی تجاری هستند. در نمایشگاه کتاب تهران نیز مسئولان و متولیان به شکلهای مختلف هدفگذاریهایی در بخش جانبی داشتند و دولت در هر دورهای برای موضوعات مختلف، هزینه کرده است؛ بهعنوان مثال در بازه زمانی برگزاری نمایشگاه زمانی که سالروز تولد حضرت علی (ع) بود یا شهادت حضرت فاطمه (س) بود، سالنهای ویژه برای این رویدادها پیشبینی کرده بودیم.
- اما این تجاری و سودآور نبودن نمایشگاه به دلیل حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حوزه نشر و کتاب بوده است، زیرا هدف آن دسترسی همه مردم در یک بازه زمانی ۱۰ روزه به کتاب همه ناشران بود.
ببینید، در این زمینه شرکت نمایشگاههای بینالمللی ایران و شرکت نمایشگاهی «شهر آفتاب» یا شرکتهایی که برگزارکننده نمایشگاههای تجاری، اقتصادی و هنری هستند همه با دیدگاه سودآوری به موضوع نمایشگاه نگاه میکنند. اما مسئله اینجا است که هیچگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی این ۳۴ دوره به نمایشگاه از این دریچه نگاه نکرده است. بله، اگر این ویترین ایجاد نمیشد امروز شاهد اینهمه تنوع موضوعی و عنوان کتاب در کشور نبودیم. در واقع میتوان گفت که این نمایشگاه، هیجانی را در جامعه نشر ایجاد کرده است که در آن کتاب دیده میشود و به خوبی هم دیده میشود؛ حتی از آن به نام پراستقبالترین و پرمخاطبترین نمایشگاه جهان نام میبرند. در ایران و منطقه کمتر شاهد چنین نمایشگاهی هستیم و با یک فاصله جدی، مصر و بعد از آن هند قرار دارند که جمعیت آنها قابل مقایسه با جمعیت ایران نیستند.
- نمایشگاه کتاب تهران تلاش دارد کمبود ویترین و کتابفروشی را هم به شکلی جبران کند و این حمایت در قالبهای مختلف یارانهای انجام میشود.
همانطور که گفتید در صنعت نشر نقصی به نام ویترین داریم که روز به روز بیشتر خودش را نشان میدهد؛ اما این دلیل نمیشود که بخش عمده حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کاری که از نظر من یک کار کاملاً تجاری است، مصروف شود. امروز شاهدیم که ناشران چون همه هزینههای خود را مثل هزینه کاغذ، چاپ، لیتوگرافی و صحافی را بهروز میپردازند، قیمت کتابهای خود را هم بهروز اعلام میکنند. جامعه نشر امروز چون مواد اولیه خود را از بازار آزاد تهیه میکند، مبنای قیمتگذاریاش را هم آزاد اعلام میکند. از آنجایی که بازار آزاد متغیر است و در دورههایی تغییر میکند، همه کتابهایشان را به یک قیمت نمیدهند و گاهی قیمت کتابهایشان در بازههای زمانی سه تا چهار ماه و برخی ۶ ماه تغییر دارند. این موضوع از واقعیتهای جامعه است، البته حق طبیعی جامعه نشر به حساب میآید و در همه دنیا هم مرسوم است. وقتی این الزامات بر یک نوع از کتاب دیگر جنبه تجارت کامل پیدا کرده است، در سایر اجزا نیز باید همین نگاهها باشد، من معتقدم باید ببینیم در چه قسمتهایی نقص داریم و دولت حمایت خود را به آن سمت ببرد.
- برخی ناشران نسبت به افزایش اجارهبهای نمایشگاه در دوره سیوپنجم گلایه دارند، نظر شما در این زمینه چیست؟
در یک نگاه کلی باید گفت، نمایشگاه امسال با افزایشهایی در قیمتهای پایه اجاره بهای غرفه روبهرو است. میتوان گفت که اجاره بهای غرفهها در حدود ۳۷ تا ۴۰ درصد امسال افزایش داشته، این درحالی است که هزینه غرفهبندی از نوع غرفههای پیشساخته به تنهایی حدود ۶۰ درصد افزایش داشته است؛ همچنین هزینه غرفهبندی امسال در شبستان به متری ۲۰۰ هزار تومان رسیده و این عدد به غیر از افزایش بها در هزینه بخشهایی مثل زمین مصلا، برق و … است. وقتی ناشر غرفهای را متری ۱۵۰ هزار تومان دریافت میکند، فقط متری ۲۰۰ هزار تومان هزینه غرفهسازی آن است به غیر از هزینه فضا و تبلیغات و… که محاسبه نمیشود. نگاهی به همه این موضوعات نشان میدهد که نمایشگاه را به یک قیمت بسیار ارزان در اختیار جامعه نشر قرار میدهیم؛ درحالی که باید حمایتهایمان را در نقطه دیگری ببریم. همین موضوع موجب شده برخی تصور کنند که نمایشگاه گران شده، در حالی که اصلاً اینگونه نیست.
در یک برآورد و نگاه کلی به هزینههای نمایشگاه کتاب تهران، اجاره غرفه باید متری ۶۰۰ هزار تومان باشد، آن هم بدون هزینههای جانبی، بدون غرفه فعالیتهای فرهنگی، هنری و دستمزد عوامل اجرایی به غیر از نیروهای انتظامی و امنیتی که لازمه این رویداد هستند. در این زمینه معتقدم که همین عدد باید بهعنوان اجارهبها گرفته شود.
- اما این امکان وجود ندارد که اگر این قیمتگذاری واقعی شود، ممکن است میزان مشارکت کمتر شود؟
قبل از پاسخ به این سوال بگویم آن چیزی که ما در آن با دنیا متفاوت هستیم، این است که در متراژهای کوچک عدد را بسیار پایین میگیریم و در متراژهای بالا، عدد را زیاد میبریم؛ درحالی که در سایر نمایشگاههای دنیا این عدد یا یکسان است یا بالعکس است.
در پاسخ به سوال شما هم باید بگویم اگر قیمت واقعی شود؛ تغییرات جدی در نمایشگاه رخ خواهد داد؛ نخست اینکه برخی ناشران به نمایشگاه نخواهند آمد، آن تعدادی هم که غرفههای بزرگ میگیرند به دلیل واقعی شدن نرخ، تقاضای خود را کاهش میدهد و در نتیجه شاهد یک تقاضای منطقی خواهیم بود. اینکه بگویند تعداد عناوین ناشران در نمایشگاه کم خواهد شد، اینگونه نیست زیرا به عنوان مثال انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان برای ناشرانی که امکان حضور ندارند در قالب یک غرفه تجمیعی، امکان فروش کتابهایشان را مهیا کرده است و هر بخش میتواند چنین ظرفیتی را داشته باشد.
- آیا وقت آن است که قیمتگذاریها واقعی شود؟
الان قیمت غرفه در همه نمایشگاههای تخصصی خیلی زیاد است؛ باید در نمایشگاه کتاب، سنتشکنی کرده و قیمتها را واقعی کنیم، در این صورت کیفیت نمایشگاه ارتقا خواهد یافت. اینکه همه به دنبال غرفه ۹ متری و ۶ متری هستند عجیب است. دلیلی ندارد همه، غرفه بزرگ داشته باشند، فقط ناشران بزرگ که تعداد بیشتری کتاب دارند میتوانند غرفه بزرگ داشته باشند، تعداد ناشران حرفهای هم کم نیست و بخش عظیمی از تولیدات کتاب در کشور را آنها انجام میدهند. معتقدم که این افزایش قیمت به نفع صنعت نشر است.
- این افزایش بها غیر از نکاتی که گفتید چه فایدهای دارد؟
باید به نمایشگاه کتاب که مرکزی اقتصادی و فرهنگی است نگاه جدی داشته باشیم و به آن مثل سایر نمایشگاهها نگاه کنیم. قیمتها باید برای ناشری که غرفه دو نبش یا سه نبش میگیرد فرق کند، بهای اجاره برای ناشری که غرفه جزیرهای میگیرد یا یک بر و عمق زیاد دارد نیز متفاوت است و همه اینها فرمولهای مختلفی دارد. در این صورت به شکل خودکار عدد قابل توجهی در بودجههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صرفهجویی میشود و میتوان به حوزه خرید کتاب تزریق شود و ناشر را به تولید دلگرم کند؛ نباید انگیزه ناشر آسیب ببیند.
مسئله اینجا است که درد حوزه کتاب در دو نقطه دیگر است؛ در بررسی نمایشگاه از سال ۱۳۷۰ شاهد بودم هر دورهای بنا به مقتضیات خودش حمایت داشته است؛ یک موقعی تلاش بر این بود که ناشر زیاد شود و کتاب زیاد خریداری شود تا ناشران به تولید کتاب تشویق شوند. در دوره دیگر بعد از اینکه ناشران زیاد شدند، کاغذ و زینک دادند تا کتاب را به قیمت مناسب تولید کنند، پس از آن بُن کتاب برای مخاطبان در نظر گرفته شد. اما در یک نگاه کلی باید گفت امروزه تهیه کتاب به دنبال گران شدن کتاب برای مردم سخت شده است، در این زمینه دولت باید جهت حمایتهای خود را تغییر دهد.
- تغییر بدهد و به کدام سمت برود؟
این تغییر اکنون در تاسیس، بهروزرسانی و تجهیز کتابخانههای تخصصی و عمومی است. زیرا کتاب در کتابخانهها به شکل مرتب در دسترس مردم است و زود آسیب میبیند و باید بهروز شوند. اگر سری به کتابخانههای تخصصی حوزه کودک و نوجوان بزنیم شاهدیم که دیگر چیزی به نام شیرازه و عطف در کتابها نیست. باید بهجای هزینههایی که برای حمایت از ناشر در نمایشگاه برای بحث غرفه پرداخت میشود، کتاب برای کتابخانهها تهیه کرد.
- اما کتابفروشیها هم در کنار کتابخانهها ویترین کتاب هستند، اما بنیه ضعیفی دارند. در این بخش چطور میتوان از آنها حمایت کرد؟
بخش خصوصی امروز به توسعه ویترین کتاب کمک زیادی کرده است؛ اما در بعضی استانها و شهرها این ویترین هنوز ضعیف است. در این زمینه معتقدم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه به تنهایی مسئول نیست؛ بلکه باید حوزه هنری، سازمان تبلیغات و بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام خمینی (ره) نیز که املاک زیادی در اختیار دارند پای کار بیایند و املاک خود را برای تاسیس کتابفروشی در اختیار اشخاص قرار دهند. حضور آنها در این طرح به توسعه ویترین کتاب کمک کنند. همانطور که حمایتها در دورههای مختلف جهش داشته است، در این دوره نیز باید جهت را تغییر بدهیم؛ بهعنوان مثال وقتی توزیع کاغذ به شکل گسترده قطع شد تولید کتاب قطع نشد و تولید عناوین کتاب به شکل گسترده ادامه دارد. در مطالعهای که بر حوزه کتاب در امریکا و فرانسه داشتم متوجه شدم بخش عظیمی از مصرف کتاب در حوزه کتابخانهها است و ناشری که تولید میکند میداند که خریدار خوبی به نام کتابخانههای عمومی دارد، در حالی که ما امروز آن را نداریم و ضعیف است. نهاد کتابخانههای عمومی پایه ضعیفی دارد و امکان خرید کتاب برای آنها ضعیف است.
- بهنظر شما اختصاص سهم یکدرصد برای فعالیتهای فرهنگی دستگاهها میتواند در این حوزه کمک کند؟
قطعاً، در مناطق نفتخیز نیمدرصد از تولیدات نفتی برای توسعه استان و شهرها است و اکنون شاهد رشد شهرها در این مناطق هستیم. اگر این یکدرصد هم به حوزه فرهنگ خصوصاً در بخشهایی که کمبود و خلاء است، تزریق شود نتایج شگفتانگیزی خواهد داشت. امروز در زمینه عرضه تولیدات و محصولات فرهنگ و هنر مشکل داریم، تولید در این حوزهها خوب است و توان تولید وجود دارد اما عرضه آن به مردم مشکل دارد.
نظر شما