به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سعید معتمدی، مدیر دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری استان اصفهان، در این مراسم اظهار کرد: امروز جنگ روایتهاست. اگر نتوانیم اتفاقات پیرامونمان را با دید خودمان تعریف کنیم، کسان دیگری آنطور که میخواهند تعریف میکنند. از این رو، در حد توان پیگیری میکنیم و آماده هستیم تا در حوزه هنری برای خانوادههای شهدای فاطمیون دورهها و جلسات آموزشی بگذاریم تا بتوانند در حوزه روایتنویسی توانمند شوند و زبان گویای خود و قوم و اعتقادشان باشند.
نوشتن یک خاطره سه هفته طول کشید
مادر شهید احمدشکیب احمدی و راوی کتاب «مسکوی کوچک افغانستان» با تأکید بر اینکه این کتاب حاصل زحمات دوساله نویسنده است، گفت: هدفم از روایت زندگیام، شناخته شدن شهدای فاطمیون بوده است تا اسم این شهدا که از غربت رفتند و در غربت شهید شدند، در تاریخ اسلام ثبت شود.
نجیبه اصغری ادامه داد: این کتاب بر اساس زندگینامه خودم است و از دوران کودکیام شروع شده و به شهادت فرزندم که دانشجوی رشته تاریخ در افغانستان بود، ختم میشود. در کتاب قصه از دست دادن عزیزترین افراد زندگیام در جنگ داخلی افغانستان، ازجمله پدرم و مادرم و برادرم و نیز شهادت فرزندم بیان شده است. فرزندم داوطلبانه و بنا بر امر رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای، ر هبر امت جهان اسلام، راهی دفاع از حرم و حق و حقانیت شد و بعد از دو سال به شهادت رسید.
این بانوی افغانستانی با اشاره به سختیهای نوشتن خاطرات زندگیاش بیان کرد: نوشتن خاطرات و یادآوری آنها برایم بسیار سخت بود و در طول شش ماه این خاطرات را به صورت دستنویس نوشتم. گاهی نوشتن یک صفحه دو روز طول میکشید و با حال بد و مشقت آن خاطرات را ثبت میکردم. تلخترین خاطرهام شهادت مادرم در سال ۶۸ بود و نوشتنش سه هفته طول کشید. اینها فقط بخشی از خاطرات زندگی من است و انشاءالله باعث شود تا خانوادههای دیگر شهدای فاطمیون تشویق به ثبت و نوشتن خاطراتشان شوند تا نام شهدای فاطمیون در تاریخ ثبت شود.
خانواده شهدای فاطمیون راوی شهادت شوند
در ادامه نویسنده «مسکوی کوچک افغانستان» در خصوص سوابقش در عرصه نوشتن و ثبت زندگی شهدای فاطمیون گفت: سال ۹۴ تمام هدفم کنکور و قبولی در رشته پزشکی بود؛ اما چون جزو اتباع افغانستانی بودم، هزینه بسیار سنگینی باید بابت هر ترم دانشگاه میپرداختم و برایم ممکن نبود و به همین دلیل ادامه تحصیل ندادم. اما باور داشتم که اگر راه نباشد، راهی میسازم.
معصومه سادات حلیمی اظهار کرد: آن زمان مصادف بود با اعزام رزمندگان به سوریه و دفاع از حرم. خاک سپاه صاحبالزمان را به توبره کشیدم و رفت و آمدهای بسیاری کردم تا بتوانم با خانواده شهدا مرتبط شوم و برایشان بنویسم. در حالی که یک دیپلمه ساده بودم و نویسنده نبودم و دورهای بابتش طی نکرده بودم. اما برایم مهم بود و وظیفه خودم میدانستم و میدان نوشتن از شهدای فاطمیون را خالی میدیدم.
حلیمی افزود: بالاخره موفق به گرفتن رضایت از سپاه صاحبالزمان شدم و توانستم با خانوادههای شهدای فاطمیون مرتبط شوم. کمکم کتابچههایی نوشته شد و نزدیک به ۷۰ کتابچه از شهدای مدافع حرم در قالب مجموعه «پنج دقیقه با بهشتیان» در نشر دارخوین به چاپ رسید. دو کتاب نیز در قالب دانشنامه با عنوان «عاشقان بانوی دمشق» و عاشقانههای همسران شهدا منتشر شد.
او در خصوص کتاب تازهاش بیان کرد: از طریق بنیاد شهید با خانم اصغری آشنا شدم و ایشان با شرایط نامناسب روحی و جسمیشان در راستای نوشتن این کتاب بسیار کمک کردند و خاطراتشان را به صورت دستنویس برایم نوشتند و کار به روش مصاحبه پیش نرفت. ایشان با وجود مشکلات قلبی، همت کردند و خاطرات تلخ از دست دادن شش شهید خانوادهشان را یادآوری و بازگویی کردند و امیدواریم الگویی باشند برای دیگر خانوادههای شهدای فاطمیون تا خاطرات شهدایشان را بازگویی کنند.
«مسکوی کوچک افغانستان» خاطرات نجیبه اصغری، مادر شهید مدافع حرم احمدشکیب احمدی است که به تازگی در انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این اثر بیانگر وقایع این بانوی افغانستانی از زمان حضور در افغانستان و رویدادهای مرتبط با جنگ داخلی این کشور و نیز وقایع مربوط به شهدای لشکر فاطمیون است.
نظر شما