سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرتضی حاتمی: وقتی به محل کارم آمد، بستهای پستی در دست داشت و آن را بازکرده بود. تعدادی کتاب (شما بخوانید بولتن) رنگی در بسته بود. یک جلد از آن را به من داد و با افتخار و گفت: این کتاب را دخترم نوشته و به تازگی آن را برایش منتشر کردهایم.
به او و دخترش به خاطر این اتفاق فرهنگی تبریک گفتم و از او پرسیدم: چه کاری از دستم بر می آید؟ آه بلندی کشید و جواب داد: برای خرید از کتاب حمایت کنید. برای چاپ چند جلد از این کتاب، خیلی هزینه پرداخت کرده ایم.
کتاب را ورق زدم. چیزی در مایههای بولتنی رنگی در ۱۴ صفحه و قطع کوچکتر از خشتی. ناشر را میشناختم و در فضای مجازی تبلیغات گستردهای دارد. اغلب پایاننامه ها و مقالات و رسالههای دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی را در قیمتی بالا و گران و در تیراژی اندک و قیمت پشت بالا در کیفیتی معمولی منتشر میکند.
آن را با حوصله خواندم. از همان کارهایی بود که ناشران کتابساز در تبلیغات و گسترده و تلاش به جذب مخاطب و تولید و انتشار کتاب به تعداد برای سفارش دهنده انجام میدهند و متنی اثرپذیر از داستانها و کارتنهای خارجی با فرهنگ و اسم های غیر ایرانی.
کتاب، محتوایی بسیار ضعیف و تکراری با زبانی عامیانه و فارغ از هر گونه کیفیت محتوایی و اصولی و استاندارد کتاب کودک داشت. البته توقعی از کودک ۱۲ ساله نمیرود که تمام اصول و معیارهای کتاب کودک را در متن و محتوات رعایت کرده باشد.
چند روز بعد نظراتم را به طور مکتوب در اختیارش قرار دادم.
به بهانه روز ادبیات کودک کودک و نوجوانان نیم نگاهی دارم بر پدیده و معضل کتابسازی؛ آن هم برای کودکان و نوجوانان!
نقش ناشر
ناشر این اثر، نسبت به ویرایش متن و محتوا و بررسی اولیه کتاب هیچگونه نقشی نداشته و تنها با تصویرسازی کامپیوتری متن و درج عکس کودک در پشت جلد به جنبه بازارگرمی و بازاریابی برای سفارش دهنده پرداخته بود.
ماهیت ظاهری کتاب (قطع، صفحه آرایی، طراحی، فونت، انداره کلمات و …) رعایت نشده بود و…تنها بولتنی ۱۲ صفحه ای رنگی منتشر کرده و به اولیای صاحب اثر داده بود!
والدین
متاسفانه تب انتشار کتاب با اهداف مختلف، خیلی بالاست. والدینی که توان مالی مناسبی برای انتشار کتاب برای فرزندانشان دارند، اغلب فارغ از اثرات و تبعات اغلب منفی و قابل تامل روحی و رفتاری، به انتشار کتاب برای فرزندان شان اقدام میکنند که رفتار جای تاملی است. این افراد بدون بهرهگیری از مشورت و هم اندیشی با اهالی متخصص و آگاه این حرفه و اقدام به پرداخت هزینههای بسیار برای انتشار چند جلد کتاب (باز هم بخوانید بولتن رنگی) ناشران بازاری با بازاریابیهای کاذب و کتابسازی عملاً به توسعه کتابسازی می پردارند. در حوزه کتابسازی در گروه سنی بزرگسال بحث و صحبت و یادداشت و مباحث فراوان نوشته و گفته و منتشر شده و البته هنوز راهکار مناسب کارشناسی شده و تاثیرگذاری دیده نشده است.
تبدیل بد کیفیت محتوایی و فنی و ظاهری پایاننامهها و رسالههای دانشگاهی و متون دریافتی از فضاهای مجازی و…از شاخص های پدیده و معضل کتابسازی در جامعه است.
رسانه ها و فضازی مجازی
این روزها بخش زیادی از زمان انسان معاصر در فضای مجازی سپری میشود و گستردگی و قابلیت دسترسی و سرعت فضای مجازی موجب شده تا کتابسازی مورد توجه قرار گیرد و فارغ از نقد و نگاه جدی و حرفهای بر توسعه و اشاعه فرهنگ غلط کتابسازی افزوده شود.
فضای مجاری میتواند ظرفیت خوبی برای بررسی و نقد و تحلیل مساله کتابسازی باشد و با نقدهای منصافانه و آگاهانه، این جریان فرهنگی را برای والدین و اولیای تربیتی واکاوی کند؛ که انجام این رفتار، خود به تولید جریانی جدی و برنامه ریزی و کارشناسی شده نیاز دارد.
مراکز علمی و دانشگاهی
این گونه مراکز برای برون رفت این مساله، از خود نقش و رفتاری نشان نمیدهند و اغلب خود را مرجعی برای پاسخدهی به این نوع معرفی نمیکنند و حتی گاه در تبدیل پایان نامه و رسالههای دانشجویی به کتاب برای بهرهمندی دانشجو از مزایای تالیف و امتیازهای مشخص، از همدیگر سرعت میگیرند! البته در این جریان، با توجه به ساختار و شرح وظایف، نقش زیادی در تولید و انتشار کتاب برای کودکان و نوجوانان، حیلی نقشی ندارند.
مراکز فرهنگی و ادبی و کافههای کتاب
اغلب به نوع نگاه و میزان تعهد و دلسوزی متولیان امر بستگی دارد. اگر تهعد و دلسوزی به این نوع کتابها توجه و نگاه شود، می توان امیدوار بود که این گونه کتاب ها برجسته و معرفی نشوند.
ممکن است برخی از کافههای کتاب با دریافت هزینههای از والدین برنامه رونمایی از این نوع کتابها را برگزار میکنند و به نوعی برای خوشایند آنان اقدام می کنند! که آسیبهای پنهان روانی و رفتاری در این نوع رفتار بر مخاطب کودک وارد میشود. خودبزرگ بینی و باورهای کاذب و زودگذر و هیجانهای موقتی میتواند برخی از آسیبهای پنهان این رفتار در فرایند برپایی رونمایی از آثار کم محتوا و به دور از رعایت استانداردهای فنی کتاب کودک و نوجوان بر این جامعه هدف باشد.
نقش قانون و مراجع بازدارنده
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان عالیترین مرجع در این زمینه میتواند نقش آفرینی اثربخشتری داشته باشد و فعالانهتر و جدیتر در این حوزه ورود کند.
لازم که در این مساله مهم، قوای سهگانه با هماهنگی و تعامل بر برون رفت جامعه فرهنگی از معضل کتابسازی اقدامات موثر و اکید اعمال کنند.
تشکیل کمیسیونی با حضور نمایندگانی از دولت و مجلس و نهادهای حقیقی و کنشگران حوزه کتاب کودک و نوجوان و تدوین و تصویب قوانین برای پیشگیری و صدور دستورالعملهای اجرایی (مجوز کتاب و فعالیت ناشران و توزیع و نظارت بر قیمت و کنترل محتوا، رعایت حقوق مادی و معنوی ناشران و مولفان و…) با پشتوانه حقوقی و قضایی میتواند حجم گسترده کتابسازی کودک و نوجوان را در جامعه کاهش دهد.
منافع مالی ناشران
بالا بودن هزینههای چاپ و نشر، گرانی کاغذ و فقدان قیمت ثابت و مصوب آن، هزینههای نگهداری و اداره کتابفروشیها و ارائه خدمات فنی در حوزه تولید کتاب، هزینههای اجاره مکان، فقدان رعایت حقوق مولف و ناشر، فقدان مراکز تخصصی و حرفهای و گسترده پخش و توزیع کتاب و… موجب شده تا ناشرانی کم تجربه و غیر حرفهای که به سمت و سوی کتابسازی بروند و برای برونرفت از این مشکلات و کسب سود زودهنگام؛ به توسعه و گسترش این پدیده دامن می زنند در جریان این فرایند، سود کاملی نصیب ناشران کتابساز می شود و...
نظارت بر فعالیتهای ناشران
فعالیت ناشران و نظارت بر آن در قوانین مشخص و نوع فعالیت و بررسی کیفی و کمی فعالیت ناشران برای مراجع مربوط مشخص و تعریف شده است. نظارت جدی و همه جانبه بر فعالیتهای ناشران، خصوصاً ناشران کودک و نوجوان، صرورتی انکار ناپذیر است و لازم است که کارگروهی حقوقی و حقیقی متشکل از افراد دارای صلاحیت و مجرب بر فعالیت ناشران کتاب کودک و نوجوان نظارت داشته باشند و عوامل بازدارنده از تولید و نشر کتاب های غیراستاندارد را برای جامعه هدف جلوگیری کنند.
آسیب فرهنگی بلند مدت
خوشبختانه، کتاب کودک و نوجوان، رونق خوبی دارد و هنوز خرید کتاب برای والدین و کودکان و نوجوانان، یک ارزش فرهنگی و دغدغه و نیاز فردی و اجتماعی است و شاید خرید کتاب کودک و نوجوان در بسته و سبد خرید خانوادههای ایرانی، هنوز به یک کالای ضروری و لازم نرسیده و به نیازهای بالاتر نرسیده باشد، اما با وجود مشکلات مختلف فرهنگی و معیشتی و… میزان استقبال و خرید از آن هنوز امیدبخش است.
جامعه کتابخوان در گروه سنی کودک و نوجوان، آسیب پذیرترین قشر در حوزه کتابسازی کودک و نوجوان می شود. زیر بنای ادبیات بزرگسال، ریشه در جامعه هدف کودک و نوجوان در جامعه دارد و میزان افزایش سرانه مطالعه در بازههای زمانی هر جامعه، به میزان کتابخوانی مخاطبان کودک و نوجوان و کتابخوانی کودکان و نوجوانان به نوع و کیفیت محتوایی کتاب های منتشر شده بستگی دارد و هر میزان کتاب تولیدی در ادبیات کودک و نوجوان، از اصول و استانداردهای کیفی و ظاهری برخوردار باشد، مخاطب برای استقبال از آثاردرشت محتوا و کیفی در ادبیات بزرگسال تربیت و به دنبال پیدا کردن کتاب های مناسب و خواندنی و جذاب در بزرگسالی، تربیت میشود. کتابسازی در ادبیات کودک و نوجوان موجب، کاهش تنوع سلایق، عدم تنوع پذیری در محتوا و قالب، پائین آمدن قدرت انتخاب در جامعه هدف میشود.
میتوان امیدوار بود که در روز ادبیات کودک و نوجوانان، شاهد کاهش پدیده کتابسازی برای کودکان و نوجوانان بود، روزی که با نام زندهیاد مهدی آذریزدی همراه است او که برای آفرینش آثار فاخر و ارزشمند و تاثیرگذار برای چندین نسل، هم چنان نامش جاودانه و فراموش نشدنی است.
نظر شما