حسین فدایی حسین به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگویی که با همکاری اندیشکده امید انجام شد به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) پیرامون ادبیات نمایشی کودک و نوجوان گفت: ادبیات نمایشی در حوزه کودک و نوجوان یک ادبیات فراموششده یا مغفولمانده است. آنچه که تحت عنوان ادبیات نمایشی کودک و نوجوان میشناسیم، متون و نمایشنامههایی است که نوشته میشود برای اجرا؛ یعنی برای استفاده گروههای نمایشیای است که میخواهند از آنها به عنوان نمایشنامه برای تولید و اجرا برای کودک و نوجوان استفاده کنند. این محدودیت در استفاده از نمایشنامه باعث شده که ناشران از این نوع آثار به عنوان آثار مکتوب برای انتشار عمومی، کمتر استقبال کنند؛ در حالی که این حوزه از ادبیات کودک و نوجوان میتواند به گونهای عرضه شود که عموم مردم از آن استفاده کنند.
او افزود: سنتی که نمایشنامه برای اجرا نوشته شود، میتواند تبدیل به یک زمینه و قالبی شود که همه از آن استفاده کنند. به کسانی که در حوزه نشر ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارند، توصیه میکنم که، یک کتاب معمولاً با هر قالبی که باشد -مخصوصاً در حوزه شعر، رمان و داستان- یک ارتباط دوسویه بین مخاطب و نویسنده به وجود میآورد؛ اما یک کتاب نمایشنامه علاوه بر این ارتباط، میتواند منجر به ارتباطی جمعی و گروهی بین کسانی شود که نمایشنامه را میخوانند - حتی ممکن است یک نمایشنامه برای یک خانواده باشد و خانواده، آن را گروهی بخوانند و اجرا کنند. این امر در حالی رخ میدهد که معمولاً کتاب داستان را فردی میخوانیم و این گروهی خواندن نمایشنامه یک مزیت به حساب میآید و میتواند توجه ناشران را جلب کند.
این تصویرگر کتاب در ادامه بیان کرد: نکته دیگر این است که چون کتابهای نمایشنامه برای اجرا نوشته شده است، خالی از هرگونه امکانات و تمهیدات جذاب برای استفاده کودکان است و این باعث میشود کودکان از کتاب نمایشنامه استقبال نکنند. اگر همان جذابیتهایی که برای کتابهای داستانی وجود دارد، در نمایشنامهها هم لحاظ شود، کتاب نمایشنامه مثل کتاب داستان میتواند استقبال کودکان را به خود جلب کند تا از آن استفاده کنند.
این پژوهشگر و نویسنده تئاتر کودک و نوجوان در توضیح پیشنهادهای خود برای جذابشدن نمایشنامه کودک و نوجوان عنوان کرد: یکی از این اتفاقات این است که نمایشنامه از حالت خشکِ اجرایی بیرون بیاید و مثل کتابِ داستان، به شکل خواندنی نوشته شود تا رغبت کودکان برای نمایشنامهخوانی در حد داستان شود. گرچه این قابلیت خواندن محدود به خواندن صرف نمیشود؛ بلکه کودکان علاوه بر خواندن آن کتاب، میتوانند آن را اجرا هم کنند و استفاده مضاعفی از آن کتاب ببرند؛ فقط کافی است نویسنده دقت کند که این کتاب را شکل صرف نمایشنامه بیرون بیاورد و طوری بنویسد که آن نمایشنامه، خواندنی هم باشد. این تغییرات در زبان نمایشنامه باید اینطور شود که از توضیح صحنهها کم شود و به گفتار راوی اضافه. همچنین از شعر یا زبان آهنگین در نمایشنامه یا هر شکلی که آن کتاب را به لحاظ خواندن، جذاب کند، استفاده شود. مصورشدن و اضافهکردن تصاویر بهخصوص اگر آنها به اجرا کمک کنند، میتواند باعث جذب مخاطب به این کتابها شود. امیدوارم ناشران و خانوادهها از کتاب نمایشنامه کودک و نوجوان استقبال کنند تا این نوع از ادبیات که تقریباً از آن غفلت شده است، به سبد کالای فرهنگی خانوادهها، مدارس، مراکز آموزشی و سایر مکانهایی که کودکان با آنها در ارتباط هستند، آورده شود. در پایان یادآور میشوم که این نوع از کتابها دو مزیت دارند؛ یکی برای خواندن و دیگری برای اجرا که برای کودکان جذاب است.
نظر شما