به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم رونمایی کتاب «احمد سمیعی (گیلانی)، زندگانی و خاطرات سیاسی، در گفتوگو با سایه اقتصادینیا» به میزبانی نشر نی برگزار شد. در این مراسم کاوه بیات و هومن یوسفدهی به عنوان منتقد سخن گفتند.
هومن یوسفدهی در ابتدای این نشست درباره سابقه خانوادگی سمیعی گیلانی که یکی از چهرههای شاخص حزب توده در دهه ۲۰ و ۳۰ محسوب میشد، گفت: در سالهای گذشته همواره زنجیره کتابهای حزب توده ادامه داشته و به همین دلیل این کتاب از اهمیت بسیاری برخوردار است. خانواده سمیعی از قرن ۱۲ تاریخچه مشخصی دارد و خانواده سمیعی در آن سالها از منطقه آذربایجان راهی رشت شدند و از سرشناسان بهشمار میآمدند اما در زمان افشاریه مغضوب شدند و به همین دلیل پس از احضار به مشهد روی چشمان جد او میل میکشند، جد او سپس در بازگشت با خانمی در قزوین آشنا میشود و خاندان سمیعی شکل میگیرد.
او افزود: ادیبالسلطنه سمیعی مشهورترین عضو سیاسی دوره معاصر این خاندان است و از سوی خانواده مادری سمیعی گیلانی هم حاج خمامی، پدبزرگ مادریاش از افراد مشهوری بودند و در زمانی که نغمه مشروطه بلند شد از مخالفان بودند و میگفتند که مشروطه مخالف اسلام است.البته دامادها و دختران حاج خمامی با نظر او موافق نبودند و مخالفت کردند و حتی جلسات مشروطه تشکیل میدادند، بعد از مشروطه در اسناد کمیته ستار مشخص شد که از جمله مداخل جالب هدیه طلا و جواهر از طرف دختران حاج خمامی برای کمیته ستار و مشروطهچیان بوده است. حاجی خمامی در مجموع ۶ فرزند داشت که بیشتر آنان از افراد سرشناسی بودند.
ادیبالسلطنه سمیعی مشهورترین عضو سیاسی دوره معاصر این خاندان
یوسفدهی در ادامه و درباره شرایط زندگی و محیطی که سمیعی گیلانی در آن رشد کرد بیان کرد: از دوره مشروطه سوسیال دمکرات از طریق بلشویکها در گیلان تبلیغ میشد، یعنی ۱۵ سال قبل از تولد سمیعی، زمانی که سمیعی متولد شد همزمان با قهر میرزا کوچک خان و حضور او در فومن بود، در آن دوران مردم گیلان با حضور در جلسات با کمونیست آشنا شدند و افراد زیادی از تهران راهی رشت میشدند تا در این جلسات باشند.
او ادامه داد: تنوع قومیتی و مذهبی در گیلان جالب توجه است، محیط گیلان همراه با تساهل و تسامح بوده است، زنها در گیلان بیش در فعالیتهای مختلف حضور داشتند، در رشت خانمها حتی به تئاتر میرفتند و ارتقای علمی داشتند. دبیرستان استاد سمیعی شاهپور نام داشت، مدرسه وسیعی بود که توسط آلمانها ساخته شد و در این مدرسه علاوه بر دانشآموزان مسلمان، مسیحیها و یهودیها و… درس میخواندند و همه طیف دبیران و استادان حضور داشتند، بنابراین سمیعی گیلانی علاوه بر شرایط خاص خانواده در مدرسه به روز و روشنفکرانهای هم تحصیل میکرد.
سال ۱۳۳۲؛ پیوستن به حزب توده و حضور در جمع روشنفکران
سپس کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ و دیگر مننقد نشست گفت: در شرح فصول مطالب و نکات قابل توجهی هست که باید به آن اشاره کنم. سالها پیش در سال ۶۶ دکتر پهلوان در نقد تعدادی از خاطرات سران حزب توده از دشواریهایی مینوشت که افراد در گذشته خود مواجه میشوند، خاطرات احمد سمیعی گیلانی که با مروری بر دوران کودکی و تحصیلات آغاز میشود و با ورود به دانشسرای عالی ادامه پیدا میکند، یکی از مهمترین بخشهای خاطرات او هم دقیقاً به اتفاقات و رخدادهای دانشسرا اختصاص دارد. تصمیم به حضور در سربازی هم با وجود امکان معافیت از جمله بخشهای جالب کتاب است که سمیعی گیلانی در آن به جزئیات توجه میکند.
بیات ادامه داد: استاد سمیعی در سال ۱۳۲۲ درحالی که در راه آهن کار میکرد به حزب توده پیوست و آشناییاش به زبان فرانسه باعث شد به جمع روشنفکران بپیوندد، همچنین در ادامه راهی کمیته جوانان شد و سپس شاهد رویدادهای خاصی در غائله آذربایجان و ترور محمدرضا شاه که منجر به دستگیریاش شد، این رخدادها از جمله بخشهای خواندنی این کتاب محسوب میشود.
این پژوهشگر تاریخ درباره سمیعی گیلانی گفت: احاطه به زبان فرانسه و ترجمه کتاب و ترجمه گزارشها مخصوصاً در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ باعث شد تا او جایگاه ویژهای در حزب پیدا کند و به عنوان نماینده حزب و رئیس کمیته جوانان به کنگره جهانی حزب کمونیست جوانان در اروپای شرقی برود. با کودتای ۲۸ مرداد او و دیگر افراد بازداشت شدند، اگرچه این بازداشت طولانی نبود اما فعالیت حزب توده تمام شد و فعالیت مخفی هم به درازا نکشید و در سال ۱۳۳۴ بار دیگر سمیعی گیلانی بازداشت شد، رویدادی که همراه با شکنجه و در نتیجه انتشار مطلبی از او در روزنامه اطلاعات بود.
بیات ادامه داد: زندگی او را بیشتر باید به حالت روایت از سالهای دهه ۲۰ و ۳۰ بررسی کرد، مصاحبه در سن ۱۰۰ سالگی که نوشتههای این کتاب را در پی داشته قطعاً اشتباهاتی دارد اما نکات مهم این خاطرات درباره آن دوران تاثیر احمد کسروی بر جوانان، جشن و سرور حزب توده از رویدادهای وقت، نگرانی از استراق سمع، تحریم روزنامه جعفر پیشهروی، توصیف استاد از زندان پس از بازداشتهای گسترده و خاطرات از سفرها و فعالیت سازمان جوانان را شامل میشود.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به برخی اشتباههای تاریخی در خاطرات سمیعی گیلانی بیان کرد: همانطور که اشاره شد بازگویی خاطرات در دوره کهولت سخت است و ما در این کتاب هم شاهد برخی اشتباهات بودیم، از جمله اشاره اشتباه به اخراج مهاجران روسهای سفید در اوایل سالهای دهه ۲۰، گشایش اقتصادی شوروی، اخراج ایرانیها از شوروی، رد اعتبارنامه طباطبایی، انتصاب مظفر فیروز و نام بردن اشتباه از دریادار مدنی. نویسنده در ابتدا تعریف جالبی از پروفسور سمیعی دارد و شخصیت او را پیچیده معرفی میکند البته شکلگیری شخصیت پیچیده برای بسیاری از جمله ایرانیها در طول تاریخ عجیب نیست، به هر صورت سمیعی گیلانی در دوران قبل و بعد از انقلاب با شرایط متفاوتی میزیسته است.
بیات ادامه داد: در ابتدای مقاله دکتر پهلوان به نکته جالبی اشاره شده که با زندگی سمیعی گیلانی همخوانی دارد: «هنگامی که فرد با گذشته برخورد دارد و میخواهد آنچه درست است را به نظر خودش بیان دارد، عشق و علاقهاش او را آرام نمیگذارد، مخصوصاً که وضعیت فعلی او متفات است.» در مجموع تودهایهایی که موفق شدند سابقهشان را فراموش کرده باشند زیاد نیستند، سمیعی هم در خاطراتش با تصویرسازی از روزهای نخست حزب و دوران اوج و افول عملاً علاقهاش به آن دوران را نشان میدهد. در مجموع سمیعی به بیان اتفاقات جالب حزب توده، حواشی و اتفاقات پیرامون ترور شاه پرداخته است، از جمله مطالب جالب توجه دیگر هم آن است که سمیعی گیلانی در بخشی از کتاب آگاهیهایی از حزب توده به عنوان اولین گروه از خطر آمریکاییها میگوید و البته نتیجه حرفشان مشخص است.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: از جمله دیگر نارضایتیهای سمیعی گیلانی نسبت به دکتر رضا بود که از فجایع استالینی مینوشت، دکتر رضا با بازگشتش از کمونیست دیگر علاقهای به آن نداشت، سمیعی اشاره کرده است که پس از کنگره ۲۰ حزب کمونیست که فجایع استالین آشکار شد از سیاست دست کشیدیم، ولی به نظرم دست نکشیدند چون دوباره در سال ۱۳۴۲ به خاطر فعالیتهایشان بازداشت شدهاند.
کاوه بیات در پایان سخنانش به خواندنی و ارزشمند بودن کتاب اشاره کرد و گفت: در مجموع معتقدم انتشار جلد بعدی گفتوگوها اهمیت زیادی دارد و میتواند در بسط پروندههای گذشته و باز شدن پروندههای جدید مهم باشد.
کلید درک سخنان سمیعی گیلانی چه بود؟
سایه اقتصادینیا که خاطرات احمد سمیعی گیلانی را گردآوری کرده است، گفت: این کتاب از دو منظر یعنی ریشه خانوادگی و زندگی در رشت خواندنی است، چرا که در ساخت روحیه سمیعی گیلانی مهم بود. به نظرم این قسمت از کتاب از جمله قسمتهای شیرین است چرا که معتقدم دوران کودکی میتواند تاثیر زیادی در آینده فرد و جهان پیرامون داشته باشد، درباره سمیعی گیلانی هم دقیقاً وضعیت همین است و میتوان تاثیر برو بیای دوران کودکی را در بزرگسالیاش هم دید.
او افزود: کلید درک آنچه سمیعی گیلانی میخواست بگوید آن است که چه شرایطی طی شد که من تودهای شدم، این جالب است که چطور یک نفر پس از ترک این شرایط به ادبیات میپردازد و میگوید راه نجات ایران فعالیت سیاسی نیست بلکه فعالیت فرهنگی است. مخاطبان کتاب لزوماً دانشجویان و استادان تاریخ، ادبا و فضلا یا همنشینان سمیعی گیلانی نیستند، این کتاب تنها قصهای است درباره عشق فردی، درباره یک آرمان هر چند موهوم عشقی که منجر به تحمل سختیها و شکنجه شد.
نویسنده کتاب درباره شرایط گفتوگو با سمیعی گیلانی گفت: افراد زیادی در زمان حیات سمیعی مراجعه میکردند اما من آخرین نفر بودم، حدادعادل هم بارها رجوع کرده بود که خاطرات سیاسی استاد را بنویسند، بخشهای تکه تکهای هم در مطبوعات منتشر شده بود اما هیچ روایت چنین کاملی از استاد سمیعی وجود ندارد، این مصاحبه زمان زیادی برد و شاید خودش علاقه داشت که خاطراتش را بنویسد اما سن بالا و مشکلات پیری اجازه نمیداد. همچنین در کنار آن سمیعی گیلانی نمیخواست بنگاههای سیاسی و مطبوعاتی از خاطراتش سوءاستفاده کنند و باعث شد که تمام خاطرات خود را به صورت مصاحبه در اختیار من بگذارد و بگوید که این مطالب پس از فوتم چاپ شود، سمیعی گیلانی در بخش بخش ویرایش کتاب حضور داشت و مطالب این کتاب تمام آن چیزی است که او میخواست از او بماند بدون آنکه چیز بیشتری باشد. در زمان بیان خاطرات یک مونولوگ پیوسته و مشخص از طرف سمیعی همیشه وجود داشت.
سایه اقتصادی نیا افزود: من معتقدم این کتاب میتواند بهرههای مختلفی هم داشته باشد که از جمله آنها بهرههای مردمی، سینمایی، ادبی و شناخت روان افرادی است که در دورهای از تاریخ ما موثر بودند. در جلد بعدی سفرنامهها از جمله حج، نوشتهها، نامهها، نوشتههای خود استاد و مطالب این چنینی وجود دارد.
پس از پایان سخنان منتقدان جلسه پرسش و پاسخ هم برگزار شد.
نظر شما