سعید زارع بیدکی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره داستان کتاب «انجمن عقابها» منتشرشده در نشر مهرک، گفت: آدمی را فرض کنید که پای رفاقتِ با او تمام زندگیتان را ریختهاید وسط. حالا این رفیق، برای خودشیرینی جلوی یک نفر دیگر حاضر میشود از پشت خنجر بزند به ستون فقرات رفاقتتان. چه بلایی سر این آدم میآورید؟ «پوریا» شخصیت اول این رمان تصمیمش را گرفته. قرار است از این آدم انتقام بگیرد: آن هم در کف دبیرستان. انتقامی که حتی پای جنگیر و آتشنشان و شکنجه معلمها را به کف مدرسه میکشاند. پوریا که خلافسنگینش مدیریت یک جشن تولد ساده هم نبوده، حالا برای به نتیجهرسیدن انتقامش باید همه این بلبشو را مدیریت کند و به راز و رمز یکسری از آدمها و اشیای ناشناخته پی ببرد.
او ضمن اشاره به اینکه فضای داستانش مرتبط به دفاع مقدس است، درباره اینکه چه عاملی او را به نوشتن درباره این موضوع ترغیب کرد تا برای نوجوانان از آن دوران بگوید، توضیح داد: اگر نگویم همه نوجوانها، لااقل بیشترشان از یک راه اساسی برای رسیدن به موفقیت استفاده میکنند. آنها انسانی را به عنوان الگو یا قهرمان زندگی در نظر میگیرند و ساز زندگیشان را با این قهرمان کوک میکنند؛ پیشرفت را در نزدیکشدن به او میبینند و شکست را در دور شدن از او. خلاصه بخواهم بگویم اینکه نوجوان با قهرمان خودش زندگی میکند. دوران پرهیاهوی نوجوانی خود من هم همینطور بود؛ یعنی گره خورده بود با قهرمان، البته نه یک قهرمان بلکه قهرمانها و آدمهای مختلف. از بین آنها البته که بعضی درجه یک بودند و بعضی از آنها هم با آنچه که فکر میکردم متفاوت بودند. در رمان «انجمن عقابها» دوست داشتم تجربه انتخاب و زندگی با درجهیکترین قهرمانان زندگیام را با نوجوانان این نسل به اشتراک بگذارم؛ قهرمانهایی که هیچگاه از الگوگرفتنشان ضرر نکردم: قهرمانهای بزرگی به نام شهدای دانشآموز.
این نویسنده جوان نظر خود را درباره تفاوت زاویهدید یا سوژه کتابش با دیگر آثار ادبیات دفاع مقدس در گذشته و حال و اینکه چه جنبههایی را در این کتاب در مقایسه با سایر کتابهای این حوزه متفاوت یا نوآورانهتر میبیند، بیان کرد: در منطق اسلام، شهادت پاداشی از جانب خداست؛ پاداش یک زندگی موفق، یک زندگی با معیارها و انتخابهای درست، یک زندگیِ درسآموز برای دیگران؛ اما اتفاق تلخی که بعد از دفاع مقدس رخ داده، این است که راویان و هنرمندان، زندگی درسآموزِ شهدا، بهویژه شهدای دانشآموز را غالباً تکبعدی بیان کردهاند. آنها صرفاً به زیست فردی شهدا پرداخته و در بیان زیست اجتماعی آنها باقدرت وارد نشدهاند؛ اما ماجرا در این رمان متفاوت است. در رمان «انجمن عقابها»، همزمان با پرداخت بُعد فردی زندگی شهدای دانشآموز، به ابعاد اجتماعی آنها نیز پرداخته شده است. شهیدِ محوریِ این کتاب، شهیدی دانشآموز است؛ شهیدی که قبل از انقلاب جزو مبارزان بوده و بعد از انقلاب به عنوان مسئول انجمن اسلامی دبیرستانشان، نقشی مؤثر در ترویج گفتمان انقلاب ایفا کرده است. خواننده این اثر، در کنار آشنایی با بُعد فردی و اجتماعی این شهید دانشآموز، با مهمترین اصول فعالیتهای اجتماعی و تشکیلاتی آشنا میشود.
سعید زارع بیدکی در پاسخ به این سوال که «در جایگاه نویسنده در مورد اینکه با توجه به تنوع و جذابیت بالای رمانهای خارجی آن هم در ژانرهای فانتزی و تخیلی، به نظرتان نوجوان امروز به رمان دفاع مقدس رغبتی نشان میدهد یا نه؟» گفت: اگر رمان با داستانی جذاب، قلمی روان و چاپی زیبا به ثمر برسد، بدون شک جای خودش را در سبد خرید نوجوان امروز باز میکند. بگذارید از تجربه خودم درباره رمان «انجمن عقابها» بگویم. من در تمام مدتی که به نوشتن این کتاب مشغول بودم، در کنار دغدغه انتقال محتوای سالم، به دنبال این بودم که داستان در هیچ نقطهای جذابیتش را از دست ندهد. نتیجه این دغدغه حالا خودش را نشان داده است. در یک پیمایش ۳۰ نفره که بین دانشآموزان مختلف دبیرستانی دختر و پسرِ دوره اول و دوم انجام گرفته، یک سوم آنها رمان «انجمن عقابها» را یکروزه مطالعه کردهاند. به نظرم خواندن یک روزه رمان ۲۷۵ صفحهای، آن هم رمانی که به شهید دانشآموز پرداخته است، موفقیت بسیار بزرگی است.
او درباره اینکه مطالعه این رمان نوجوان را به چه افرادی توصیه میکند؟ بیان کرد: مخاطب ویژه این اثر دو گروه هستند. گروه اول، نوجوانان دبیرستانی دوره اول و دوم هستند؛ بهخصوص نوجوانان پُرشوری که به فعالیت تشکیلاتی در دبیرستانشان علاقه دارند. گروه دوم نیز، مربیان و معلمانی هستند که با دانشآموزان دبیرستان دوره اول و دوم مواجهه دارند. این رمان، آنها را با فضای ذهنی نوجوان و نحوه تربیت کنشگرانه در دبیرستانها آشنا میسازد.
زارع بیدکی در پایان با اشاره به نقش نویسندگان و ناشران در معرفی موضوع دفاع مقدس و شهدا به نوجوانان عنوان کرد: اینکه یک نوجوان، کتابی در موضوع دفاع مقدس بخواند و بپسندد و برایش تأثیرگذار باشد، نیاز به شکلگیری یک زنجیره کامل دارد. ما در تمام حلقههای این زنجیره ضعفهای اساسی داریم؛ از ضعفهای پژوهشی نویسندگان در هنگام تألیف آثار هنرمندانه و جذابنبودن کتابهای تولیدشده بگیرید تا نبود شبکه درست توزیع و ترویج کتاب. تا زمانی که تک به تک این حلقههای زنجیر اصلاح نشود، کُمیت کار مثل الان میلنگد.
نظر شما