سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه خداوردی: امروز، روز جهانی ناشنوایان است؛ روزی که به یادآوری اهمیت و نیازهای کودکان ناشنوا و کمشنوا اختصاص دارد. در دنیایی که صداها و نغمهها به عنوان وسیلهای برای ارتباط و بیان احساسات شناخته میشوند، کودکان ناشنوا با چالشهای خاص خود مواجهاند؛ اما این چالشها نباید مانع از یادگیری و رشد آنها شود. این روز بهانهای است که به فعالان حوزه ادبیات کودک و نوجوان یادآوری کند، هر کودک با هر شرایطی، حق دارد داستان خود را داشته باشد و در دنیای وسیع ادبیات نیز جایی برای خود بیابد. این کودکان نیز مانند دیگر کودکان، به قصهها، داستانها و کتابهای چاپی و منابع آموزشی نیاز دارند تا بتوانند در فرآیند یادگیری خود پیشرفت کنند.
بلندخوانی از جمله فعالیتهای ارزشمندی است که میتواند تأثیر بسزایی در آموزش کودکان کمشنوا داشته باشد. خواندن کتابها و قصهها، حتی به زبان اشاره و مناسبسازیشده برای ناشنوایان، سواد ادبی این کودکان را افزایش میدهد و این سواد، پایهای برای یادگیریهای بعدی آنها خواهد شد. علاوه بر این، آشنایی با داستانها و شخصیتهای ناشنوا در کتابها و داستانها، میتواند به کودکان شنوا کمک کند تا با شرایط دوستان ناشنوای خود بهتر آشنا شوند و ارتباطات مؤثرتری را در محیطهای مختلف با آنها برقرار کنند. این شناخت متقابل، علاوه بر اینکه موجب همدلی و احترام بیشتر میشود، به ترویج فرهنگ پذیرش تنوع در جامعه، میان کودکان و نوجوانان نیز کمک خواهد کرد. باید به یاد داشته باشیم که ناشنوایی به معنای ناتوانی یا ضعف در هوش نیست؛ بسیاری از کودکان ناشنوا با هوش سرشار خود اشتیاق زیادی به یادگیری مهارت خواندن دارند و خواندن میتواند درهای جدیدی از ناشناختهها را به روی آنها بگشاید و افقهای تازهای را پیش رویشان بگذارد.
در این گزارش، پنج کتاب کودک و نوجوان را معرفی کردهایم که شخصیتهای آن ناشنوا یا کمشنوا هستند. این آثار میتوانند الهامبخش کودکان و نوجوانان و بزرگترها باشند تا دنیای ناشنوایان را از دریچه داستانها و کتابها کشف کنند:
«پری جادویی»
ایزابل، شخصیت اصلی داستان کتاب «پری جادویی» دختری ناشنواست که جهان را به گونهای متفاوت از باقی آدمها درک میکند. برای ایزابل، فصلها جادویی و پریها واقعی هستند. کری بورنل، نویسنده قصههای کودکان، در کتاب «پری جادویی»، خواننده را با ایزابل و زندگی خاص او آشنا میکند. جز کودکان ناشنوا، کسی نمیتواند درک کند در دنیای پر از سکوت یک کودک چه میگذرد! کری بورنل، نویسنده کتاب «پری جادویی» در این کتاب با کمک تصویرسازیهای جذاب لورا الن اندرسون، زندگی دخترکی ناشنوا به نام ایزابل را در یک تابستان رویایی روایت میکند.
در این داستان تصویری کودکانه و تخیلی، مرز رویا و واقعیت درهم آمیخته میشود و ماجرایی فانتزی برای کودکان بازگو میشود. ماجرای داستان از این قرار است که ایزابل در خانوادهای پرجمعیت و پرسروصدا زندگی میکند. دنیای او تنها در زمانهایی با جهان پیرامونش گره میخورد که سمعکش را روی گوشهایش میگذارد. ایزابلِ کتاب «پری جادویی»، نمیتواند به راحتی با اعضای خانوادهاش ارتباط برقرار کند. به همین دلیل هم عادت دارد به جنگل برود تا با رویاها و خیالاتش تنها باشد؛ اما ماجرای اصلی داستان در یکی از روزهایی که این دختر مشغول قدمزدن در جنگل است، آغاز میشود. در این روز اتفاق عجیبی برای ایزابل رخ میدهد و یک «پری تابستان آبی» سرراهش سبز میشود! او ماجرا را برای خانواده خود تعریف میکند؛ اما آنها باور نمیکنند ایزابل با یک پری واقعی دوست شده باشد! با اینحال در ادامه این داستان زیبا، او هر روز به جنگل میرود تا دوست جادوییاش را ببیند. یک روز، برادر دوقلوی ایزابل، ادریس، همراه با خواهرش به جنگل میرود تا بتواند سر در بیاورد که ایزابل راست میگوید یا اینکه فقط خیالاتی شده است؛ اما در ادامه کتاب «پری جادویی»، اتفاقی جدید و جادویی در انتظار آن خواهر و برادر است. ملاقاتهای ایزابل با پری تابستان آبی، مثل معجزه است و رنگ تازهای به دنیای آرام و ساکت دختر ناشنوا میپاشد.
کری بورنل که خود نیز همچون ایزابل، دچار معلولیتی جسمانی است، به خوبی احوال، افکار و احساسات کودکی با نیازهای خاص جسمانی را درک میکند. او در این کتاب از احساس تنهایی و غم یک کودک ناشنوا میگوید تا خانوادههایی که فرزندشان دچار معلولیت است، با جهان و احساسات او بهتر آشنا شوند. کتاب تصویری «پری جادویی» با ترجمه شیرین وافری، به کوشش نشر بوی کاغذ در ۲۹ صفحه تهیه شده و به چاپ رسیده است.
«آوازی برای یک نهنگ»
«آوازی برای یک نهنگ» رمان نوجوانی به قلم لین کلی با ترجمه زهرا هدایتی است که انتشارات پرتقال آن را در ۲۵۸ صفحه منتشر و روانه بازار نشر کتابهای کودک و نوجوان کرده است. این کتاب داستانی واقعی از کمک دختری ناشنوا به تنهاترین نهنگ دنیاست. لین کلی، معلم مدارس استثنایی، کتاب «آوازی برای یک نهنگ» را برای هدیهدادن عشق و امید به کودکان و نوجوانان دارای شرایط خاص تألیف کرده است. این کتاب اطلاعات مفیدی از اختلالات شنوایی را به خوانندگانش ارائه میکند.
داستان این رمان نوجوان از این قرار است که آیریس دوازدهساله، به همراه خانوادهاش به تگزاس نقل مکان کردهاند. این جابهجایی برای او آسان نیست؛ زیرا آیریس، تنها دانشآموز ناشنوای مدرسه است. دیگر خبری از تفریح در ساحل نیست و پدربزرگ و مادربزرگ، تنها افرادی که واقعاً او را درک میکنند، کیلومترها از آنها دورند. زندگی در شهر جدید برای آیریس خستهکننده است؛ تا زمانی که معلم کلاس علوم، درباره نهنگی حرف میزند که به دلیل فرکانس خاص صدایش، نمیتواند با نهنگهای دیگر ارتباط برقرار کند. این اطلاعات جدید، به روح مبارز آیریس جان تازهای میبخشد و ماجراهای کتاب «آوازی برای یک نهنگ» را آغاز میکند.
آیریس مجذوب قصه این حیوان عظیمالجثهای میشود که در دنیای تاریک زیر اقیانوس زندگی میکند و به همین دلیل تصمیم میگیرد با تجهیزات رادیویی قدیمی، راهی برای برقراری ارتباط با او پیدا کند تا درد مشترکشان، یعنی تنهایی را التیام ببخشد. از آنجایی که پدر و مادر آیریس از نیت او بیخبر هستند همهچیز پیچیدهتر میشود؛ اما خوشبختانه مادربزرگش که زنی متفاوت و سرزنده است شریک جرم او میشود و آیریس را در سفر بزرگش راهنمایی میکند. این اثر براساس سرگذشت واقعی یک نهنگ در سال ۲۰۱۵ نوشته شده است. لین کلی، با ۲۵ سال سابقه تدریس در مدارس استثنائی، این کتاب را با الهام از ماجرای این نهنگ تألیف کرده و آیریس، دختر ناشنوای قصه را به سفری دور و دراز به آلاسکا میفرستد تا راهی برای نجات نهنگ از تنهایی پیدا کند. این اثر تلاشی برای به تصویر کشیدن چالشها و ناامیدیهای رایجی است که کودکان دارای مشکل شنوایی با آنها درگیر هستند؛ مشکلاتی که گاهی تجربیاتی هستند که آنها نمیتوانند با دیگر همسنوسالان و دوستان خود شریک شوند و گاهی هم مشکلاتی هستند که توسط افرادی که قصد کمک به آنها را دارند، به وجود آمده است.
«۱۸+۲ دارکوب»
کتاب «۲+۱۸ دارکوب» به نویسندگی محمدهادی محمدی و تصویرگری سلیمه باباخان در ۳۲ صفحه مصور رنگی از سوی انتشارات تاک (انتشارات مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان) برای مخاطبان کودک منتشر شده است.
در داستان این کتاب، دارکوبها نقش آوای زندگی را دارند؛ آواهایی که همه انسانها ممکن است توان شنیدن آن را نداشته باشند. آنها با صدای داررر دارررشان که پیوسته با نوکشان بر تنه خشک درختان میکوبند و صدایی دلنشین ایجاد میکنند، این آواها را در جنگل و میان آدمها بهویژه کودکان میپراکنند. کودکان، گروهی دیگر از شخصیتهای این روایت هستند که زیر همین درختان زندگی میکنند؛ اما این کودکان خود دو گروه هستند. گروهی با شمار بیشتر که صداها را میشنوند و دو کودکی که صداها را نمیشنوند. پیوند عاطفی میان این دارکوبها و کودکان سرانجام به جایی میرسد که دارکوبها متوجه میشوند، زبانی که با گفتار و صدا همراه است، یک بخش از ارتباط با کودکان را پوشش میدهد و بخش دیگر، از ارتباط با دیگران جدا ماندهاند. آنها در مسیر داستان پی میبرند زبان آواها، تنها یک شکل از ارتباط با کودکان است و جای شکلهای دیگر یا زبانهای جانشین را نمیتواند بگیرد. هنگامی که پَرها جای آواها را میگیرند، آن زمانی است که زبان اشاره زاده میشود.
پیام و موضوع اصلی این داستان توجهدادن به کودکان معمولی است که تصور نکنند راه ارتباط فقط گفتار است و اگر کودکی کمشنوا یا ناشنوا در کنارشان هست، باید بروند این راه ارتباط را کشف کنند و بیاموزند. تصاویر این کتاب برنده جایزه برجسته (Laureates) مسابقه تصویرگری «تصویر کتاب» ۲۰۲۱، نامزد قلم طلای بلگراد ۲۰۲۱، فینالیست نمایشگاه تصویرگران کتاب بلونیا ۲۰۲۱، منتخب دوسالانه گاو اوکراین ۲۰۲۰ و منتخب مسابقه تصویرگری برایتنس ۲۰۲۰ شده است.
«دنیای بیکران، سلام!»
کتاب «دنیای بیکران، سلام!» نوشته ارین انترادا کلی، رمان نوجوانی است که به ماجرای پسری خجالتی میپردازد. او با دختری ناشنوا آشنا میشود و دوست دارد به او نزدیک شود؛ اما اعتمادبهنفس این کار را در خود نمیبیند، به همین دلیل تصمیم میگیرد از یک پیشگو کمک بگیرد. پسرک بر اساس گفتههای پیشگو به جنگل میرود تا پنج سنگ یکسان پیدا کند؛ اما با بدجنسیهای یکی از قلدرهای مدرسه به درون چاهی میفتد. از طرف دیگر، والنسیا، دختر ناشنوای داستان که شبها کابوس میبیند برای رفع مشکل خود نزد کائوری میآید و متوجه میشود که پیشگو نگران ویرجیل است؛ زیرا او باید مدتها پیش از جنگل بازمیگشت اما خبری از او نیست. این دختر ناشنوا تصمیم میگیرد به کائوری در پیداکردن ورجیل کمک کند؛ اما اتفاقات داستان طور دیگری رقم میخورد.
ارین انترادا کلی، نویسنده کتاب «دنیای بیکران، سلام!» تلاش کرده است در این کتاب به مسائل مهمی مانند ناتوانیهای جسمی کودکان، اعتمادبهنفس، روابط اجتماعی، دوستی و… بپردازد. این رمان نوجوان با ترجمه آناهیتا حضرتی در ۲۱۹ صفحه به کوشش انتشارات پرتقال چاپ و منتشر شده است.
«تیزگوش»
کتاب کُمیک «تیزگوش» به قلم سی سی بل، داستانی تأثیرگذار درباره بچهخرگوشی است که بر اثر بیماری، ناشنوا شده و مجبور میشود از سمعک استفاده کند.
داستان از این قرار است که خرگوشی به نام سی سی مانند بقیه بچهها زندگی میکرده است؛ اما روزی حال او بد میشود و وقتی او را به بیمارستان میبرند متوجه میشوند به بیماری مننژیت مبتلا شده است. او مدتی در بیمارستان بستری بود تا اینکه کمکم حس کرد صدای تلویزیون و صحبت اطرافیان را نمیشنود. دکتر به او یک سمعک میدهد که با آن بتواند صداها را بشنود. حالا دیگر با سیمهای سمعک، ظاهرش حسابی تغییر کرده بود و دیگر شبیه خواهر یا برادرش نبود. وقتی مدارس باز میشود سی سی به مهدکودک مخصوص ناشنوایان میرود؛ جایی که بچههایی شبیه به او در آنجا مشغول یادگرفتن درس و چیزهایی جدید هستند. با وجود اینکه سمعک برای او چالشی جدید در زندگی بود؛ اما سی سی ارتباط خوبی با آن برقرار کرده و دنیای حیرتانگیز و جدیدی را تجربه میکند. او با وجود ناشنواییاش تبدیل به ابَرقهرمان زندگی خودش میشود.
درواقع سی سی بل در کتاب «تیزگوش» قصه زندگی خودش را در قالب داستانی زیبا و عمیق به تصویر کشیده است. او در کودکی دچار مشکل شنوایی شد و در این کتاب کودکان ناشنوا، کمشنوا و چالشها و نگرانیهای آنها را که خود نیز تجربه کرده، محور اصلی داستان قرار داده و قصهای جذاب و دوست داشتنی نوشته است.
نیلوفر امنزاده کتاب «تیزگوش» به قلم سی سی بل را به فارسی برگردانده است و انتشارات پرتقال آن را در ۲۴۹ صفحه برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. گفتنی است این اثر با ترجمه شیدا رنجبر نیز از سوی انتشارات علمی و فرهنگی در بازار کتابهای کودک و نوجوان عرضه شده است.
نظر شما