به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این مراسم عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی وزارتخانه ضمن تقدیر و تشکر از وزیر فرهنگ و عرض خداقوت به احمدوند معاون سابق گفت: به ساحت قدسی شهدا، بالاخص شهدای مقاومت در برابر ظلم و استکبار ادای احترام می کنیم.
کلانتری بیان کرد: پیش از هر چیز از اعتمادی که استاد صالحی به بنده داشتند تشکر میکنم و امیدوارم پاسخگوی این اعتماد باشم و با همیاری سایر معاونان و ارکان وزارتخانه، بالاخص همکاران عزیز و شریفم در معاونت فرهنگی وزارتخانه، که نیکی و وصفشان را بسیار شنیدم و با بهرهگیری از تجارب گذشتگان، فصل جدیدی را برای این معاونت رقم بزنیم.
معاون فرهنگی ادامه داد: با گوشت و پوست و استخوان با مضایق حوزه فرهنگ آشنا هستم، اما معتقدم اعتمادی که رهبر معظم انقلاب، ریاست جمهور و مجلس شورای اسلامی به وزیر فرهیخته فرهنگ دارند و ایشان را به نماد وفاق تبدیل کرده است.
وی بنیان شعار وفاق دولت چهاردهم را فرهنگی دانست و گفت: دستمایه مهمی است که میتوان از خلال آن تحولاتی اساسی در عرصه حکمرانی فرهنگ را پی گرفت.
کلانتری افزود: مدتهاست که ضرورت بازنگری در مدلهای قبلی حکمرانی فرهنگ، برای تمامی ذینفعان و ذیربطان این حوزه آشکار شده است و این بازنگری با توجه به فرآیندهای جهانی شدن، تحولات عمیق عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و با بسط و گسترش فناوریهای جدید و همگرا، بالاخص فناوریهای فضای مجازی و فناوریهای اطلاعاتی و پردازشی تبدیل به امری حیاتی شده است.
وی افزود: دیگر، تحول در حکمرانی عرصه فرهنگ یک امکان نیست، بلکه یک ضرورت تاریخی برای بقای فرهنگی، هویتی و تمدنی است. بسیاری از مسائل فرهنگی با تغییر مدل حکمرانی فرهنگی قابل حل است.
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه بیان کرد: با بررسی اولیهای که بنده داشتم و قطعاً از خلال بررسی و استفاده از تجارب پیشینیان و پیشکسوتان و گفتوگو با همکاران متخصص و عزیزم در معاونت امور فرهنگی و تمامی کنشگران و حلقههای عرصه چاپ و نشر، شامل اصناف و اتحادیهها و ناشران و نویسندگان و دیگر عزیزان تعمیق و تدقیق خواهد شد، حکمرانی و مدیریت در حوزه ماموریتی معاونت امور فرهنگی نیز محتاج تحولاتی است.
وی با اشاره به دارا بودن تجربه متراکم و متنوعی از مدیریت و حکمرانی فرهنگی در کشور اظهار کرد: هر یک مزایا و معایبی داشتهاند. تجارب متنوعی در سایر کشورها و پهنههای فرهنگی نیز وجود دارد که بخشی از آنها در قامت نظریه صورتبندی شدهاند. باید تحلیل دقیق و واقعبینانهای از راه پیموده شده و سایر تجارب داشت و بر آن اساس، مدل حکمرانی شایسته و متناسب با شرایط جدید را طراحی و اجرا کرد.
کلانتری افزود: اما باید بدانیم که از منظر روششناختی، طراحی این مدل مطلوب، پشت درهای بسته و یا با اتکا به ظرفیتهای فکری خاص و انحصاری صورت نمیپذیرد؛ بلکه این مدل باید با مشارکت تمامی ذینفعان و ذیربطان و در خلال فرایندی گفتوگویی، باز و شفاف صورت بگیرد تا استدلالها محک و عیار بخورند و به اجماع نزدیکتر شویم.
معاون فرهنگی بیان کرد: باید بدانیم و از عمق وجود باور کنیم که راهی جز گفتوگو نداریم. چنین فرایندی ذاتی حوزه فرهنگ است. عرصه فرهنگ، عرصه گفتوگو، مشارکت، تفاهم و اجماع پس از گفتوگوهای انتقادی همه ذیربطان و بازیگران است. به همین علت آزادی نیز با فرهنگ و تفکر پیوندی وثیق و ناگسستنی دارد.
وی با اشاره به اینکه منطق عرصه فرهنگ با منطق عرصه سیاست و اقتصاد متفاوت است، اظهار کرد: عرصه فرهنگ، عرصه مدارا، گفتوگو، استدلال و مفاهمه است. فرهنگ، منشا پایداری یک نظام اجتماعی است، حال آنکه منطق عرصه سیاست، زور و هدف آن دستیابی به قدرت است. منطق عرصه اقتصاد نیز تولید ثروت و ابزار تعامل آن پول است؛ بنابراین عرصه فرهنگی منطق، هدف و ابزارهایی متفاوت از عرصههای سیاسی و اقتصادی دارد.
کلانتری گفت: بدیهی است، این به معنای جداافتادگی و جزیره بودن عرصه فرهنگ نیست؛ بلکه به معنای تاکید بر لزوم هویتبخشی به عرصهای است که در جهان جدید مورد هجمه عرصه سیاست و اقتصاد قرار گرفته است. و این هویتبخشی و تمایز عرصه فرهنگی، پیشنیاز هرگونه ارتباط معقول میان آن با سایر عرصههاست.
وی افزود: پس از شناخت و اصالتبخشی به عرصه فرهنگ است که میتوان به گفتوگو با سایر عرصهها پرداخت و داد وستد معقول میان عرصههای مختلف را متصور شد. اقتصاد فرهنگ و سیاست فرهنگ که حاصل این دادوستد است، پس از بازشناسی و قبول وجود مستقل عرصه فرهنگ صورت میپذیرد.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: از محورهای تحول حکمرانی فرهنگ، بازپسگیری جغرافیای فرهنگ از یوغ و استعمار عرصه سیاست و اقتصاد است. باز هم عرض میکنم، بدیهی است که این به معنای سیاستزدایی و اقتصادزدایی از فرهنگ نیست، اما یقیناً مقابله آشکاری است با سیاستزدگی و اقتصادزدگی عرصه فرهنگ که در این زمینه ادبیات مشبعی وجود دارد و در فرصتهای آتی باید بیشتر در این رابطه گفتوگو کنیم.
کلانتری یکی دیگر از محورهای تحول در حکمرانی فرهنگ، طراحی مدلی برای استفاده از ظرفیت همه ذینفعان و ذیربطان زیست بوم فرهنگ دانست و افزود: بالاخص زیست بوم چاپ و نشر و کتاب و حل تعارضات و اختلافات و هم افزایی آنها است. مدلی که تنوع ذینفعان و ذیربطان را بهعنوان واقعیت موجود به رسمیت بشناسد و با شیوهای مشارکتی، گفتوگویی و شفاف سعی در همافزایی آنها داشته باشد تا بدین طریق از اختلافات میان نیروها و بازیگران فرهنگی متکثر، اختلاف میان بخش خصوصی، مدنی و دولتی، حتی اختلافات نسلی در حوزه نشر، اختلافات صنفی و اختلافات حوزه مجازی و واقعی نشر و دیگر اختلافات بکاهد.
وی در ادامه بیان کرد: این تنوع ذیربطان و ذینفعان و وجود ظرفیتهایی مانند اصناف و اتحادیهها ذاتی جامعه جدید و فرصتی است برای حکمرانی کمهزینه، مشارکتی و پایدار. اساساً از منظر جامعهشناختی، نظام اجتماعی زمانی پایداری و تعادل خود را حفظ خواهد کرد که کارکرد این بخشهای میانی را برسمیت شناخته و تا سرحد امکان از ظرفیتهای آنها استفاده و برخی وظایف خود را به آنها واگذار کند؛ بنابراین باید به اصناف و اتحادیهها اعتماد و به نحو مطلوب از توان و ظرفیت آنها استفاده کرد.
وی افزود: این امکان، البته امروز به دلایل مختلف تبدیل به ضرورت و حتی اجبار شده است و در همین چارچوب ایده «دولت به مثابه پلتفورم» رونق یافته است که کارایی و شفافیت و مشارکت را بههمراه داشته است. بدانیم اگر در این مسیر گام برنداریم، «پلتفورم به مثابه دولت» مستقر خواهد شد و تمام ابزارهای انحصاری حاکمیتی را نیز از دست خواهیم داد.
کلانتری اظهار کرد: یکی دیگر از محورهای تحول، تقویت زیستبوم فرهنگی با تامین زمینههای نوآوری فرهنگی، صنایع خلاق و فناوریهای نرم بالاخص در صنعت چاپ و نشر و استفاده از ظرفیتهای استارتاپی است که در این زمینه پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد میتوانند کمک شایانی داشته باشند.
معاون امور فرهنگی محور دیگر تحول حکمرانی فرهنگ را توجه به عدالت فرهنگی دانست و گفت: عدالت جغرافیایی، عدالت جنسی، عدالت قومی، عدالت نسلی و سایر ابعاد عدالت. البته کارهای خوبی انجام شده، اما فاصله زیاد است. احساس تبعیض و طردشدگی خوب نیست. از اهداف انقلاب این موضوع بوده و رهبر معظم در بیانیه گام دوم بالصراحه این موضوع را متذکر شدند و نارضایتی خود را اعلام کردند.
معاون امور فرهنگی افزود: موارد دیگری در موضوع ضرورت و محورهای تحول حکمرانی عرصه فرهنگ وجود دارد که به علت ضیق وقت از آنها میگذرم؛ انشاالله در فرصتهای دیگر در این باره گفتوگو میکنیم.
وی تاکید کرد: چنین تحولات و اقداماتی تنها با یک مدیریت مشارکتی و استفاده از تمام ظرفیتهای درون سازمانی مقدور خواهد بود؛ بنابراین تکریم همکاران، استفاده از توانمندیها و تخصص آنها و مهیا نمودن شرایط رشد و شکوفایی توانمندیهای آنها از پیشنیازهای هرگونه تحولی است. باید باور داشته باشیم که ما هم سرنوشتیم و بهترین سرنوشت با مشارکت و مسئولیت همگان رقم میخورد.
در این دوره، نسبتی ارتقا بخش با اجزا فرهنگی داشتیم
یاسر احمدوند، معاون پیشین امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در دوره مسئولیت بنده در معاونت فرهنگی تلاش بر این بود که نسبت بین معاونت فرهنگی و مرتبطین این معاونت، دارای تعریف درست برمبنای اسناد بالادستی به ویژه قانون تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
وی افزود: در این مسیر با همه صنوف فرهنگی که به نوعی نسبتی با این معاونت داشتند دارای نسبت مشخص بودیم و تعریف داشتیم و این یک نسبت متعامل ارتقا بخش بود.
احمدوند بیان کرد: در این دوره سامانه بازار کتاب، تلویزیون کتاب، نهاد تکتا، خانهچاپ و خانه عروسک، جشنواره ملی کودک ونوجوان و راهاندازی شبکه زنجیره فروش کتاب از جمله فعالیتهای تاسیسی ما بود.
معاون پیشین امور فرهنگی وزیر فرهنگ اظهار کرد: به اموری مانند نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاههای خارج از کشور و استانی با نگاه تحولی و ارتقا بخش پرداخته شد.
وی ادامه داد: برای مباحثی مانند ممیزی هم راهبرد و تدبیر اندیشه شد و در مسیر حل راهبردی مسئله ممیزی با لحاظ مسئلههای فرهنگی با مبانی درست مورد نظر ما حرکت کردیم.
احمدوند گفت: در این دوره نسبت به مسائل و مشکلات، شناخت وجود داشت و برای موضوعات مختلف برنامهریزی راهبردی وجود داشت و برای حل مسائل مسیر، زمانبندی و شیوه اجرا در نظر گرفته شده بود.
معاون پیشین امور فرهنگی وزارت فرهنگ اضافه کرد: توجه به حل مسئله کاغذ و تولید کاغذ ملی بهعنوان یکی از اولویتهای مهم در معاونت فرهنگی دنبال شد و دستاوردهای ملی در این زمینه حاصل شد.
وی گفت: همه فعالیتهای این دوره در شرایط ویژهای دنبال شد که خوشبختانه در معاونت فرهنگی کمتر چالش بهوجود آمد و این نتیجه همدلی خوبی بود که بین معاونت فرهنگی و اجزا وزارت فرهنگ وجود داشت.
نظر شما