سه‌شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰
مقاومت به‌عنوان یک جهاد روانی؛ پیام «خار و میخک»

جواد میری، عضو هئیت علمی دانشگاه شاهد در یادداشتی در معرفی کتاب «خار و میخک» مقاومت را به‌عنوان یک جهاد روانی از نکات اصلی این کتاب برشمرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - جواد میری، عضو هئیت علمی دانشگاه شاهد در روزنامه فرهیختگان نوشت: رمان «خار و میخک» اثری ادبی است که یحیی سنوار، اسطوره مقاومت و شهید قهرمان نوشته و داستانی پر از مبارزه، استقامت و مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل را روایت می‌کند. این رمان که در دوران طولانی زندان سنوار در اسرائیل نوشته شده، بازتابی از تجربیات شخصی او، باورهایش درباره مبارزه و امید به آینده فلسطین است.

سنوار در این کتاب از طریق نمادهای «خار» و «میخک»، تلاش می‌کند پیام‌های عمیقاً انسانی درباره رنج، مبارزه و زیبایی امید به مخاطبانش منتقل کند. این رمان بیانگر روایتی است که درون خود دو عنصر متضاد، یعنی سختی و رنج (خار) و زیبایی و امید (میخک) را به تصویر می‌کشد. در این راستا، کتاب به‌گونه‌ای تمثیلی زندگی و مبارزه فلسطینی‌ها در برابر اشغالگری و همچنین جنبه‌های انسانی و روانشناختی مقاومت را به تصویر می‌کشد.

زندگی در زندان و تأثیر آن بر روح و روان
در «خار و میخک»، نویسنده تلاش می‌کند تجربه زندان را به‌عنوان محوری‌ترین عنصر روایت معرفی کند. سنوار خود حدود ۲۳ سال در زندان‌های اسرائیل محبوس بود و این مدت طولانی به او فرصت داد تا به عمق مسائلی همچون روانشناسی زندان و مقاومت بپردازد. او از این تجربه شخصی بهره می‌برد تا به تأثیرات روحی و روانی زندان بر افراد بپردازد و نشان دهد که چگونه حبس و شرایط دشوار می‌تواند هم افراد را بشکند و هم آنان را به مقاومت وادارد.

این حالت دوگانه در سراسر رمان حس می‌شود؛ از یک طرف فشارهای سنگین و از طرف دیگر مقاومت و ایستادگی. رمان خار و میخک به زندگی در زندان و تأثیر آن بر روح و روان اشاره دارد. یحیی سنوار که سال‌ها در زندان‌های اسرائیل حبس بوده، از تجربه‌های شخصی خود در این دوران به‌عنوان ماده اولیه برای خلق این بخش از رمان استفاده کرده است. در این محور، نویسنده به عمق تجربه‌های روانی و عاطفی افراد در زندان پرداخته و نشان می‌دهد زندان تنها یک مکان فیزیکی نیست، بلکه فضایی است که در آن روح و روان افراد به چالش کشیده می‌شود.

سنوار به‌خوبی به تأثیرات زندان بر شخصیت‌ها و چالش‌های روانی و احساسی‌ای که با آن روبه‌رو می‌شوند، اشاره می‌کند. زندانیان در یک فضای بسته و تحت کنترل شدید به سر می‌برند که به‌تدریج روی روان‌شان تأثیر می‌گذارد. احساسات مختلفی مانند ترس، خشم، ناامیدی، اضطراب و گاه امید به تغییر شرایط، همه در این محیط بروز می‌کنند. در اینجا زندان به‌عنوان یک آزمایشگاه روانشناختی عمل می‌کند که انسان‌ها را در برابر شدیدترین فشارها قرار می‌دهد. یکی از نکات اصلی این بخش از رمان این است که زندان می‌تواند افراد را بشکند یا آنان را به سمت مقاومت بیشتر سوق دهد.

برخی از زندانیان ممکن است تحت فشارهای شدید روحی و جسمی تسلیم شوند و احساس شکست کنند، درحالی‌که دیگران از همان سختی‌ها برای تقویت اراده و مقاومت خود استفاده می‌کنند. این تقابل در شخصیت‌های رمان به خوبی منعکس می‌شود و نویسنده نشان می‌دهد چگونه برخی از زندانیان با تحمل شرایط دشوار، به قدرتی درونی دست پیدا می‌کنند. در این رمان، زندان تنها مکانی برای سرکوب جسم نیست، بلکه جایی است که شخصیت‌ها به نوعی خودشناسی می‌رسند.

در میان سختی‌های فیزیکی و روانی، افراد به تأمل در زندگی، آرزوها و باورهای خود می‌پردازند. این تأمل‌ها، هم به رشد شخصی آنها کمک می‌کند و هم باعث تقویت انگیزه‌هایشان برای ادامه مبارزه می‌شود. سنوار به شکلی ضمنی این پیام را می‌رساند که حتی در محیط‌های سرکوبگر نیز می‌توان به عمق بیشتری از خودشناسی و فهم زندگی رسید. همچنین سنوار به روابط میان زندانیان و حمایت‌های روانی که از یکدیگر دریافت می‌کنند، می‌پردازد.

در محیط زندان، زندانیان اغلب برای حفظ روحیه و زنده نگه داشتن امید به یکدیگر تکیه می‌کنند. این روابط انسانی، علی‌رغم شرایط سخت، نشانگر همبستگی و امیدواری است که در دل هر فرد مقاومت‌گری وجود دارد. درنهایت یکی از مفاهیم کلیدی در این بخش از رمان، فشار روانی و تقابل آن با امید است. زندان به‌عنوان مکانی از فشارهای شدید و کنترل‌های بیرونی، سعی می‌کند اراده و مقاومت زندانیان را بشکند. اما سنوار در این رمان نشان می‌دهد در دل این فشارها، همیشه جایی برای امید و نوری از مقاومت وجود دارد.

شخصیت‌های رمان با وجود تمام سختی‌ها، همچنان به نوعی امید به آزادی و تغییر شرایط پایبندند. در کل، محور زندگی در زندان و تأثیر آن بر روح و روان در رمان خار و میخک، نه‌تنها به تصویر واقع‌گرایانه‌ای از تجربه‌های زندانیان فلسطینی می‌پردازد، بلکه به نوعی به قدرت روانی و درونی انسان‌ها در مواجهه با فشارهای بیرونی و توانایی‌شان برای مقاومت و امیدواری در شرایط سخت اشاره می‌کند. سنوار به خوبی توانسته از تجربه‌های شخصی خود در زندان بهره ببرد تا این پیام را منتقل کند که زندان تنها جایی برای حبس فیزیکی نیست، بلکه مکانی است که در آن روان و روح انسان‌ها به چالش کشیده می‌شود و در این میان برخی تسلیم می‌شوند و برخی دیگر از دل همین سختی‌ها، به قوی‌ترین شکل ممکن به مقاومت ادامه می‌دهند.

رنج و امید
دوگانه «خار» و «میخک» در عنوان کتاب، استعاره‌ای از واقعیت زندگی فلسطینیان است. خار نماد رنج، سختی و فشارهایی است که به‌طور روزمره در زندگی تحت اشغال و به‌ویژه در زندان‌ها با آن روبه‌رو می‌شوند. درمقابل، میخک نمادی از زیبایی، امید و عشق است که در دل این سختی‌ها زنده می‌ماند. این تقابل از عناصر کلیدی رمان است و سنوار به‌وضوح تلاش می‌کند نشان دهد حتی در تاریک‌ترین لحظات زندگی، همچنان بارقه‌های امید وجود دارد. محور دوم رمان خار و میخک به رنج و امید می‌پردازد که یکی از مفاهیم کلیدی و تمثیلی رمان است.

سنوار در این محور تلاش می‌کند تا تضاد بین رنج و سختی‌های زندگی تحت اشغال و زندان را با امید و زیبایی که همچنان در دل این سختی‌ها زنده می‌ماند، نشان دهد. این تقابل نمادین بین خار و میخک به‌عنوان عناصر اصلی عنوان رمان، به خوبی بیانگر مبارزه‌ای است که در زندگی روزمره فلسطینی‌ها و به‌ویژه زندانیان جاری است. خار نمادی از رنج، سختی، فشار و دشواری‌هایی است که فلسطینی‌ها در مواجهه با اشغالگری، حبس، شکنجه و ستم تجربه می‌کنند. این خارها در سراسر زندگی آنها حضور دارند و نشان‌دهنده چالش‌های مداومی است که با آن مواجه‌اند. شرایط زندان، فشارهای روحی و جسمی و ناامیدی‌هایی که از وضعیت سیاسی و اجتماعی ناشی می‌شود، همگی از مصادیق این خارند. میخک در مقابل، نماد زیبایی، امید، عشق و مقاومت است که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌تواند زنده بماند. این گل زیبا، برخلاف محیط خشن و دشوار خار، نمادی از امید به آینده و بهبودی است. میخک نشان می‌دهد در دل همه این سختی‌ها، هنوز هم جایی برای امید و نور وجود دارد. این امید ممکن است در قالب عشق به سرزمین، امید به آزادی، یا حتی روابط انسانی و پیوندهایی که میان زندانیان شکل می‌گیرد، بروز کند.


سنوار در این رمان از طریق شخصیت‌ها و داستان‌های فرعی، به این نکته می‌پردازد که چگونه رنج‌ها و فشارهای زندان و زندگی تحت اشغال، تأثیرات عمیقی بر روح و روان افراد دارد. اما در همین حین، او نشان می‌دهد چگونه امید به‌عنوان یک نیروی قوی می‌تواند در مقابل این رنج‌ها قرار بگیرد و افراد را به ادامه زندگی و مقاومت وادار کند. رمان خار و میخک به‌شدت به رنج‌های فیزیکی و روانی‌ای که زندانیان و فلسطینی‌ها به‌طور کلی تجربه می‌کنند، توجه دارد. شرایط ناگوار زندان، شکنجه، دوری از خانواده و بلاتکلیفی‌های سیاسی، همگی نمادهایی از این رنج‌هایند. در این وضعیت، بسیاری از شخصیت‌ها به نوعی با احساس ناامیدی و ناتوانی مواجه می‌شوند. این رنج‌ها می‌توانند انسان‌ها را به مرز شکست روانی برسانند و گاه آنها را از مقاومت بازدارند. با این حال، سنوار به دقت نشان می‌دهد که در دل این رنج‌ها، امید و عشق همچنان زنده است. امید به آینده، آزادی، بازگشت به خانه و خانواده و حتی عشق به همرزمان و دوستان، می‌تواند نیرویی قدرتمند برای مقابله با ناامیدی باشد. عشق به سرزمین فلسطین و آرمان آزادی نیز در این میان نقشی کلیدی ایفا می‌کند. سنوار از طریق شخصیت‌های مختلف، این پیام را منتقل می‌کند که حتی در تاریک‌ترین شرایط، امید همچنان می‌تواند به‌عنوان نیروی محرک برای ادامه مقاومت باقی بماند.


تقابل بین رنج و امید به نوعی بازتاب‌دهنده قدرت روحی شخصیت‌های رمان است. هرچند فشارها و رنج‌ها می‌توانند آنها را به مرز شکست برسانند اما نیروی امید به‌عنوان یک عنصر حیاتی، آنها را زنده نگه می‌دارد و به آنها انگیزه ادامه مبارزه را می‌دهد. این قدرت روحی به‌ویژه در لحظاتی که شخصیت‌ها با تصمیم‌های سخت و دشواری‌های طاقت‌فرسا روبه‌رو می‌شوند، به نمایش گذاشته می‌شود. یکی از پیام‌های مهم رمان این است که حتی در شرایطی که همه‌چیز علیه فرد است، امید به آینده و تغییر شرایط می‌تواند نیرویی قوی برای ادامه زندگی و مقاومت باشد. سنوار نشان می‌دهد حتی در دل زندان‌ها و تحت شدیدترین فشارها، انسان‌ها همچنان به بهبود و تغییر شرایط امیدوارند. این امید ممکن است کوچک و شکننده به نظر برسد اما می‌تواند تفاوت بین تسلیم شدن و مقاومت کردن باشد.

عشق و انسانیت
برخلاف تصور عمومی از زندگی زندانیان سیاسی که ممکن است تنها حول مسائل مبارزاتی و سیاسی باشد، در این رمان نشانه‌هایی از عشق، دلبستگی‌های انسانی و احساسات عمیق به چشم می‌خورد. سنوار در رمان خود نشان می‌دهد حتی در میان دیوارهای زندان و در برابر فشارهای سخت، عشق و دلبستگی‌های انسانی هنوز وجود دارند و می‌توانند نیرویی قوی برای مقاومت و ادامه زندگی باشند. این عشق، نه‌تنها میان انسان‌ها، بلکه عشق به سرزمین، آزادی و آرمان‌های مشترک است. یحیی سنوار در این محور به شکلی عمیق به جنبه‌های انسانی، عاطفی و اخلاقی مبارزه فلسطینی‌ها می‌پردازد. برخلاف تصوری که ممکن است از مبارزان و زندانیان سیاسی وجود داشته باشد، در این رمان نشان داده می‌شود مبارزه و مقاومت تنها درباره مسائل نظامی و سیاسی نیست، بلکه بعدی انسانی و عاطفی نیز دارد که تأثیر عمیقی بر شخصیت‌ها و تصمیم‌هایشان می‌گذارد. در این رمان، سنوار بر این نکته تأکید دارد که عشق، حتی در شرایط دشوار زندان و اشغال، همچنان وجود دارد و به‌عنوان یک نیروی قوی برای ادامه زندگی و مقاومت عمل می‌کند. عشق در این رمان به چندین شکل متفاوت تجلی می‌یابد:

الف) عشق به خانواده: بسیاری از شخصیت‌های داستان درحالی‌که دور از خانواده‌هایشانند، همچنان به آنها عشق می‌ورزند و این دلبستگی به خانواده یکی از منابع اصلی قدرت آنها برای تحمل سختی‌های زندان است. امید به دیدار دوباره با خانواده یا بازگشت به خانه، نقشی محوری در روحیه و انگیزه آنها برای ادامه مبارزه دارد.

ب) عشق به سرزمین: عشق به فلسطین و آرمان آزادی ازجمله موضوعات محوری رمان است. شخصیت‌های رمان حتی در بدترین شرایط، به عشق به سرزمین خود پایبندند و همین عشق است که آنها را به ادامه مقاومت وامی‌دارد. این عشق، چیزی فراتر از احساسات شخصی است و به یک آرمان بزرگ‌تر، یعنی آزادی و عدالت برای مردم فلسطین مرتبط است.

ج) عشق به همرزمان و هم‌زنجیری‌ها: در محیط زندان پیوندهای عمیقی میان زندانیان شکل می‌گیرد. این پیوندها نه‌تنها به دلیل همدردی با وضعیت مشترکشان است، بلکه به‌عنوان یک نوع عشق انسانی و اخلاقی به یکدیگر نیز دیده می‌شوند. زندانیان با حمایت از یکدیگر و ایجاد روابط نزدیک، از لحاظ روانی و عاطفی یکدیگر را تقویت می‌کنند و این روابط به یکی از ستون‌های اصلی مقاومت آنها تبدیل می‌شود.

سنوار در این محور نشان می‌دهد حتی در دل شدیدترین ظلم‌ها و فشارها، انسانیت همچنان پابرجا می‌ماند. درحالی‌که شرایط زندان و اشغال سعی در سرکوب و تخریب روحیه افراد دارد اما بسیاری از شخصیت‌های رمان با حفظ اخلاقیات و انسانیت خود، نشان می‌دهند ظلم نمی‌تواند هسته انسانی آنها را نابود کند. این مفهوم در رمان به‌وضوح به چشم می‌خورد؛ جایی که زندانیان با وجود تمام سختی‌ها، به اصول انسانی و اخلاقی خود پایبند می‌مانند و از کمک به یکدیگر و حفظ کرامت خود دریغ نمی‌کنند. عشق در رمان خار و میخک به‌عنوان نیرویی قوی برای مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم مطرح می‌شود. این عشق است که به شخصیت‌ها انگیزه می‌دهد تا از ادامه مبارزه دست نکشند. درواقع، عشق به خانواده، سرزمین و همرزمان، آنها را از فروپاشی روانی در زندان نجات می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تا در برابر فشارهای شدید روانی و جسمی مقاومت کنند. این مفهوم به‌وضوح در شخصیت‌ها و روابط میان آنها بازتاب پیدا می‌کند.

سنوار به شکلی هنرمندانه رابطه میان عشق و مبارزه را نشان می‌دهد. برخلاف تصور رایج که مبارزه معمولاً با خشونت و خشم همراه است، در این رمان عشق به‌عنوان یکی از انگیزه‌های اصلی مبارزه معرفی می‌شود. شخصیت‌های داستان نه از سر نفرت، بلکه از سر عشق به سرزمین، آزادی و مردم خود مبارزه می‌کنند. این عشق است که مبارزه آنها را معنادار و عمیق‌تر می‌کند و به آنها قدرت می‌دهد تا در برابر دشواری‌ها ایستادگی کنند. یکی از جنبه‌های مهم این محور، مبارزه درونی شخصیت‌ها میان احساسات انسانی‌شان (عشق) و شرایط خشن و سختی است که در آن قرار دارند. این مبارزه درونی به یکی از موضوعات کلیدی رمان تبدیل می‌شود. شخصیت‌ها گاه مجبور می‌شوند تصمیم‌های دشواری بگیرند که میان عشق به دیگران و وظایف مبارزاتی‌شان تضاد ایجاد می‌کند. اما سنوار نشان می‌دهد حتی در این شرایط نیز عشق و انسانیت به‌عنوان نیروهای غالب باقی می‌مانند و شخصیت‌ها را از درون قوی‌تر می‌کنند. در محور عشق و انسانیت، یحیی سنوار تلاش می‌کند نشان دهد مقاومت فلسطینی‌ها در برابر اشغال نه‌تنها بر پایه سیاست و جنگ، بلکه بر پایه عشق به زندگی، خانواده، سرزمین و همرزمان شکل گرفته است. این عشق، نیرویی است که به شخصیت‌ها توانایی می‌دهد تا در برابر فشارهای شدید روانی و جسمی مقاومت کنند و انسانیت خود را حتی در دل سخت‌ترین شرایط حفظ کنند. سنوار در این محور به عمق روابط انسانی و تأثیرات عشق بر مقاومت و ایستادگی پرداخته و نشان می‌دهد عشق می‌تواند یکی از قوی‌ترین و نیرومندترین انگیزه‌ها برای ادامه مبارزه در برابر ظلم باشد.

مقاومت به‌عنوان یک جهاد روانی
یکی از پیام‌های اصلی رمان این است که مقاومت فلسطینی‌ها تنها یک مبارزه نظامی یا فیزیکی نیست، بلکه یک جهاد روانی و عاطفی است. در این راستا، نویسنده می‌خواهد نشان دهد مقاومت نیازمند قدرت روحی و روانی بالایی است. شخصیت‌های داستان با فشارهای روانی سنگینی روبه‌رویند اما از طریق این مقاومت درونی به نیرو و انگیزه‌های بیشتری دست می‌یابند. محور چهارم رمان خار و میخک به مقاومت به‌عنوان یک جهاد روانی می‌پردازد. در این محور، یحیی سنوار نشان می‌دهد مبارزه فلسطینی‌ها در برابر اشغالگری و ظلم، نه‌تنها یک نبرد نظامی یا فیزیکی است، بلکه بخش قابل توجهی از آن به شکل یک جهاد روانی و روحی انجام می‌گیرد. سنوار با توجه به تجربه‌های شخصی خود از دوران طولانی حبس در زندان‌های اسرائیل، به‌خوبی توانسته به عمق این مبارزه روانی بپردازد و آن را به‌عنوان یک عنصر کلیدی در مقاومت فلسطینی‌ها به تصویر بکشد.


جهاد روانی در این رمان به مبارزه‌ای اشاره دارد که در سطح ذهن و روح انسان رخ می‌دهد. این نوع مبارزه، شامل رویارویی با فشارهای روانی، احساس ناامیدی، ترس، افسردگی و تلاش برای حفظ اراده و انگیزه در شرایط دشوار است. درحالی‌که جهاد فیزیکی به مبارزه مسلحانه و مقاومت در برابر دشمن در میدان نبرد مربوط می‌شود، جهاد روانی به جنگ درونی انسان با ناامیدی‌ها و فشارهای روحی پرداخته و حفظ امید و انگیزه را در شرایط سخت مطرح می‌کند. زندانی شدن و زندگی تحت شرایط سخت، به‌ویژه برای مبارزان فلسطینی، بخش بزرگی از مبارزه آنهاست. زندان به‌عنوان ابزاری برای شکستن روحیه و اراده زندانیان عمل می‌کند. در این شرایط زندانیان با فشارهای روانی زیادی روبه‌رویند؛ ازجمله دوری از خانواده، شکنجه، بلاتکلیفی، فشارهای جسمی و روحی و تلاش‌های سیستماتیک برای تضعیف روحیه آنها. سنوار در این محور از رمان نشان می‌دهد چگونه شخصیت‌های داستان با این فشارهای روانی مقابله می‌کنند و چگونه این جهاد درونی بخش جدایی‌ناپذیری از مقاومت آنهاست.
یکی از موضوعات مهم در این محور، مقاومت در برابر شکست روحی است.

شخصیت‌های داستان، هرچند تحت فشارهای شدید قرار دارند اما از طریق جهاد روانی سعی می‌کنند روحیه و اراده خود را حفظ کنند. سنوار نشان می‌دهد این مقاومت روانی در برخی موارد حتی از مبارزه فیزیکی دشوارتر است، زیرا انسان باید به‌طور مداوم با خود، احساسات و افکارش بجنگد تا تسلیم ناامیدی و شکست نشود. یکی از عناصر مهم جهاد روانی در رمان، حفظ امید و انگیزه برای ادامه مبارزه است. در شرایط زندان و تحت فشارهای سنگین، گاهی امید به تغییر شرایط یا آزادی از دست می‌رود و زندانیان ممکن است احساس کنند هیچ راهی برای نجات وجود ندارد اما شخصیت‌های رمان از طریق این جهاد روانی، با حفظ امید و ایمان به آینده، انگیزه خود را برای ادامه مبارزه حفظ می‌کنند. این امید، گاه از طریق پیوندهای انسانی و عشق به خانواده یا سرزمین و گاه از طریق ایمان به عدالت و آرمان‌های مبارزه تقویت می‌شود. در این محور، سنوار به نقش همبستگی میان زندانیان و اهمیت حمایت روانی که از یکدیگر دریافت می‌کنند، توجه دارد.

زندانیان در مواجهه با فشارهای روانی، از طریق ایجاد پیوندهای محکم با یکدیگر و حمایت متقابل، تلاش می‌کنند تا این جهاد روانی را به صورت جمعی پیش ببرند. این همبستگی نه‌تنها به آنها کمک می‌کند تا فشارهای روانی را بهتر تحمل کنند، بلکه به آنها نیرو و انگیزه بیشتری برای مقاومت می‌دهد. یکی از نکات برجسته این محور، تقابل میان قدرت ذهنی و روحی زندانیان و فشارهای بیرونی است. درحالی‌که سیستم اشغالگر و زندان‌ها با ابزارهای فیزیکی و روانی سعی در شکستن اراده زندانیان دارند اما شخصیت‌های رمان نشان می‌دهند قدرت ذهنی و روانی می‌تواند این فشارها را خنثی کند. این تقابل به نوعی نشان‌دهنده ایمان به قدرت درونی انسان و توانایی او برای مقاومت در برابر هرگونه ستم و ظلم است.


یکی دیگر از عناصر مهم جهاد روانی در این رمان، پیوند آن با ایمان به آرمان‌های بزرگ‌تر مانند عدالت، آزادی و ایمان دینی است. سنوار به خوبی نشان می‌دهد که چگونه ایمان به یک هدف والاتر می‌تواند به زندانیان کمک کند تا از لحاظ روانی قوی‌تر شوند و تسلیم نشوند. این ایمان گاه به شکل باور به آزادی و گاه به شکل ایمان دینی و اعتماد به عدالت خداوند نمود پیدا می‌کند و به‌عنوان یکی از پایه‌های جهاد روانی عمل می‌کند. محور مقاومت به‌عنوان یک جهاد روانی در رمان خار و میخک به شکلی عمیق به نقش روان و روحیه در مبارزه فلسطینی‌ها می‌پردازد. سنوار از طریق این محور نشان می‌دهد مقاومت تنها یک نبرد فیزیکی نیست، بلکه نبردی درونی با احساسات، افکار و فشارهای روانی نیز است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها