به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، محمدرضا رهبری در هفتمین نشست جمعخوانی کتابهای کودک و نوجوان با محوریت کتاب «زنده برای همیشه» که با موضوع گفتن از جدایی و مرگ در ادبیات کودک در حوزه هنری برگزار شد، در خصوص اهمیت داستان و کتاب هنگام مواجهه کودکان با سوگ گفت: داستان به عنوان یکی از رسانههای خوب میتواند برای پذیرش مراحل سوگ و توضیح مرگ برای کودک کمککننده باشد. با این حال، ابعاد مختلف این موضوع در ادبیات داستانی فارسی مورد توجه قرار نگرفته است.
وی افزود: آثار مکتوبی که بتوانند ابزاری کمکی برای مشاور در مواقع سوگ باشند، کم داریم و اهمیت چنین کتابهایی به این دلیل است که میتواند به کمک مشاور و کودکان برای مواجهه با سوگ بیاید. در عین حال، مهرداد کلانتری کتابی با عنوان «سوگ و داغدیدگی در کودکان و نوجوانان» تالیف کرده است.
رهبری ادامه داد: در سطح جهانی تا پیش از دهه هفتاد، در ادبیات کودک و نوجوان تعداد کتابهایی که به مسئله مرگ بپردازند بسیار اندک است؛ اما ویژگیهای جهان معاصر، یعنی حوادث رسانهای و تغییر نگاه بشر به انسان و جهان هستی موجب شده مسئله مرگ نسبت به گذشته اهمیت بیشتری بیابد.
فعال ادبیات کودک و نوجوان افزود: به مسئله مرگ از سه منظر زیستشناسی و فرهنگی و عاطفی پرداخته میشود. با این حال، وجه زیستشناختی پررنگتر است؛ زیرا به نبود جسمی انسان و ارتباطات جسمی و وابستگی انسان به انسان دیگر اشاره میکند.
او وجه فرهنگی را به این صورت شرح داد: منظور از وجوه فرهنگی مرگ این است که مراسم مربوط به مرگ و نحوه گفتن این واقعه و زندگی پس از مرگ را چگونه برای بچه بگوییم و اصلاً بگوییم یا نگوییم که این به خاستگاه فرهنگی نویسنده و مخاطبان بازمیگردد.
باورهای دینی نویسنده تعیینکننده است
رهبری اضافه کرد: اگر نویسنده باور دینی داشته باشد، نوع مطرح کردن این موضوع متفاوت است. برای مثال در «خداحافظ راکون پیر» اثر کلر ژوبرت، نویسنده بر مبنای باور دینی خود، از دنیای دیگر حرف میزند. از سوی دیگر، در «وقتی مامانبزرگ کوچک میشود» نویسنده از دنیای دیگری حرف نمیزند؛ اما از ارتباط مادربزرگ با بچه پس از مرگ از طریق حضور صدای مادربزرگ در گوش بچه میگوید و به این صورت، ارتباطشان تداوم مییابد. در «ماتی و پدربزرگ» نیز پدربزرگ روی تخت خوابیده و همه سوگوار کنار او ایستادهاند. کودک دست او را میگیرد و با هم به دیدن جهان میروند و بعد از بازگشت، بچه حس میکند ارتباطش با پدربزرگ برای همیشه برقرار است.
او برای مواجهه با هر کتاب سوالاتی را به این ترتیب مطرح کرد: این اثر از طریق کدام یک از وجوه سهگانه به مسئله مرگ و جدایی میپردازد؟ آیا کتاب از منظر زیستشناختی گفته کسی که مرده، دیگر بازنمیگردد؟ آیا گفته همه سرانجام میمیرند؟ آیا گفته کسی که مرده، اعضای بردنش از کار افتاده؟ علت مرگ در داستان بیان شده؟ درحالیکه یکی از مباحثی که در فرهنگ و آثار ما کمرنگ است، علت مرگ است.
این فعال حوزه کودک و نوجوان سوالاتی را نیز با رویکرد عاطفی در مواجهه با داستانها بیان کرد و گفت: از منظر عاطفی باید دید آیا شخصیت داستان احساس ترس و ناراحتی و خشم دارد؟ دچار شک و تردید است؟ یا احساس گناه میکند؟
رهبری گفت: ازآنجاکه در فرهنگمان مرگ را به خواست خدا نسبت میدهیم، احساس گناه در آثار تألیفیمان کمتر است. اما این حس در آثار ترجمهای بیشتر دیده میشود. اینها سوالاتی است که وقتی از آثار منتشرشده میپرسیم، متوجه میشویم به این سوالات کم پرداخته شده است.
وجوه مختلف مرگ در ادبیات داستانی
رهبری در ادامه وجوه مختلف مرگ را در برخی از کتابهای داستانی کودکان بررسی و در خصوص «خداحافظ راکون پیر» تصریح کرد: این اثر در فضایی حیوانی نوشته شده و حیوانات ما به ازای انسانی هستند. راکون پیر فردی آگاه است و وقتی مرگش نزدیک میشود، دوستش را آگاه میکند و میگوید من از این دنیا به دنیای دیگر میروم. این نشاندهنده تفاوت فرهنگی نویسنده است. اگر مضمونپردازی در داستان را به سه دسته صریح و نهان و تهی تقسیم کنیم، در این کتاب مضمون به صورت صریح بیان شده و ما به ازای احادیث در جملات این داستان وجود دارد.
او درباره همزمانی مرگ و تولد در بسیاری از داستانها اظهار کرد: در اغلب کتابهایی که درباره مرگ نوشته شده، مرگ با یک تولد دیگر همزمان شده. برای مثال، «در شکار کوسه» که قصه جذابی دارد، وقتی کوسه در حال مرگ است، بچه شکارچی در حال تولد است. این مسائل برای ایجاد امید و معنابخشی به داستان و اشاره به چرخه مرگ و زندگی به یکدیگر پیوند داده میشود؛ اما در کتاب «ما همه پروانهایم» به صورت استعاری این موضوع بیان شده و داستان درباره کرمی است که پیلهای میتند و تبدیل به پروانه میشود.
خواندن کتاب باعث جلب اعتماد کودک سوگوار میشود
معاون سابق فرهنگیهنری حوزه هنری اصفهان با اشاره به اینکه خواندن کتاب از طرف بزرگسالان و والدین بسیار کمککننده و اعتمادآفرین است و از این طریق، کودکان مفهوم مرگ و جدایی را راحتتر درک میکنند، اظهار کرد: در «ماتی و پدربزرگ» مثل «زنده برای همیشه» از طریق مرگ برای ادامه زندگی آماده میشویم و این داستان برای تداوم رابطه با عزیز ازدسترفته نوشته شده. در «زنده برای همیشه» پیش از آنکه علت مرگ گفته شود، اجتنابناپذیربودن آن گفته میشود و سپس آدمها با آن واقعه سازش مییابند و زندگی را ادامه میدهند.
وی افزود: در «وقتی مامانبزرگ کوچک میشود»، صدای مادربزرگ در گوش کودک وجود دارد و او را هدایت میکند و کمک میکند کودک مرگ را بپذیرد و مثل داستان «طناب نامرئی» بداند آدمها به وسیله یک طناب نامرئی در قلبشان با هم ارتباط دارند.
او درباره «زنده برای همیشه» گفت: کتاب زبانی ساده و شفاف دارد و بهخوبی ترجمه شده؛ درحالیکه بسیاری از کتابهای کودک زبان روانی ندارند.
«زنده برای همیشه»، کتابی مرجع در زمینه سوگ
در ادامه، مترجم اثر در خصوص چگونگی ترجمه «زنده برای همیشه» گفت: وقتی با مرگ همسرم مواجه شدم، با دغدغه روبهرویی با دانشآموزانم بسیار درگیربودم؛ زیرا بعد از مرگ او انگیزهای برای تدریس نداشتم و ترجیح میدادم کار نکنم.
بنفشه نفیسی اظهار کرد: برای اینکه بتوانم به مدرسه بازگردم، با تمام کتابفروشان شهر تماس گرفتم و خواستم کتابهای درباره سوگ برایم بفرستند؛ اما هرچه کتابها را خواندم، به مطالب دلخواه و تصویری روشن درباره سوگ نرسیدم. در همان حین یادم آمد زمانی که اتریش بودم، کتابی درباره سوگ دیده بودم. آن زمان کتاب را اسکن کرده بودم اما تصاویر باکیفیتی از صفحاتش در اختیار نداشتم. وقتی به مدرسه بازگشتم، به شاگردانم گفتم میخواهم برایتان قصهای بگویم و قصه آن کتاب را تعریف کردم. چون تصاویر کتاب مشخص نبود، از بچهها خواستم برای این داستان تصویر بکشند. بازخورد بچهها به آن کتاب شگفتانگیز بود.
نفیسی گفت: بعد از آن ماجرا کتاب را از خارج از کشور تهیه و ترجمهاش را شروع کردم. ازآنجاکه سوگ موضوع سنگینی برای بچههاست، پنج عروسک انگشتی را روی کار اضافه کردم و پنج هزار عروسک برای این کتاب دوخته شد. از سوی دیگر، این قصه روند روانشناسانه بسیار زیبایی دارد؛ اما جای المانهای بازیگوشانه و کودکانه در نسخه اصلی خالی بود. این کتاب مناسب کودکان درگیر سوگ و کسی است که میخواهد برای او قصهای درباره سوگ بگوید. این کتاب میتواند کتابی مرجع در زمینه سوگ برای کودکان باشد.
داغ در کودکان اثر بیشتری میگذارد
در این نشست، عضو هیئتعلمی در کارگروه کودک جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان در توضیح وجوه عاطفی سوگ در کودکان گفت: گاهی سوگ را معادل داغدیدگی و برعکس به کار میبریم و این دو واژه معمولاً کنار هم بیان میشوند. سوگ حس ناراحتی و اندوه بسیار شدید است و مانند یک داغ، ردی از خود به جا میگذارد و در کودکان شدیدتر حس میشود؛ زیرا ظرف وجودی کودکان به اندازه یک لیوان است و سوگی که به او وارد میشود، حجمی همچون یک پارچ آب دارد که در این لیوان سرازیر میشود.
محبوبه صفدریان برای مرگ چهار مولفه بیان کرد و در خصوص هرکدام توضیح داد: مولفه اول برگشتناپذیری است؛ یعنی کسی که رفته دیگر بازنمیگردد. مولفه دوم همگانی بودن مرگ است؛ به این معنا که هر موجود زندهای میمیرد. سومین مولفه قطع شدن علائم حیاتی و چهارمین مولفه یک رویداد خاص زیستشناسی همچون بیماری یا تصادف و… است.
این قصهگو و عروسکگردان اظهار کرد: طبق نظریه پیاژه بچهها در ۲ تا ۶سالگی در مرحله پیشعملیاتی هستند و مرگ را درک میکنند؛ اما از اینن چهار مولفه درکی ندارند. در ۷ تا ۱۰ سالگی کم کم به ماهیت مرگ پی میبرند؛ اما برای خودشان مرگ را متصور نمیشوند و آن را به علل بیرونی مثل تصادف و جراحت ربط میدهند. ۱۲ سالگی به بعد آغاز تفکر انتزاعی است و درک افراد از مرگ بهتدریج کامل میشود.
قصهگویی، یکی از راههای برتر برای توضیح مرگ
صفدریان علائم سوگ در کودکان را به این شرح بیان کرد: کمخوابی، چسبیدن به بازماندگان، بیقراری، شبادراری، خستگی، کرختی و…. او در این رنج دچار ناامنی شده و به دنبال نقطه امنی برای خود میگردد. با این حال، این نشانهها بین ۶ تا ۱۲ ماه رفع میشوند.
این مربی کودک خاطرنشان کرد: بهترین راه برای توضیح مرگ به کودکان، یکی قصهگویی به وسیله کتابهاست و دیگری ارائه پاسخهای کوتاه و شفاف و دوری از پاسخهای پیچیده و سنگین.
نظر شما