به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست نقد و بررسی کتاب «موسیو کمال» با حضور بهزاد دانشگر، نویسنده و حمید بابایی، منتقد ادبی دوشنبه ۲۱ آبان در تالار اوستا حوزه هنری بررسی و نقد شد.
حمید بابایی گفت: امروز میخواهیم درباره کتاب «موسیو کمال» صحبت کنیم که یک کتاب رمان روایت است. سوژه «موسیو کمال» را پیشنهاد نشر به شما بود یا موضوعی بود که خودتان علاقهمند شدید به دنبال آن بروید و چه دلیلی باعث شد که درباره چنین شخصیتی روایتی را بنویسید؟
بهزاد دانشگر گفت: بعد از انتشار کتاب «ادوارد» یکی از دغدغههایی که برای من مطرح شد وجود چنین انسانهایی بودند که در عالم و درجایی بیرون از جامعه مسلمین زیست میکنند و با روشهای متفاوت با دین اسلام آشنا میشوند. مسئله این است که در جایی به غیر از جوامع اسلامیدین اسلام به گونهای دیگر تعریف میشود و با این تعاریف به گونهای تعبیر میشود که گویا حرفی برای گفتن نیز وجود ندارد. اما انسانهایی در جای جای جهان خلقت هستند که نه تنها با این دین آشنا میشوند بلکه آن را میپذیرند و حاضر هستند تا هزینهای نیز برای پرداخت کنند.
دانشگر با تاکید صحبتهای قبلی خود افزود: شما قطعاً در جامعهای که مومن باشید زندگی راحتتری را خواهید داشت تا زمانی که مومن نباشید، مثلاً اگر شما فردی نمازخوان باشید بیشتر مورد اطمینان و افتخار هستید، در این شرایط مومن بودن کاری آسان است ولی اگر مومن نباشید گویی خلاف جریان آب حرکت میکنید.
این نویسنده عنوان کرد: مسئله مورد بحث درباره چنین انسانهایی این است که آنها باید اول احکام شرعی را رعایت کنند، وجود چنین مسئلهای ان هم در کشورهای اسلامی یا حتی کشورهای عربی در همسایگی ایران نیز دغدغه مهمینیست؛ زیرا در این کشورها حلال و حرام و ذبح اسلامی نیز وجود دارد اما چنینی مسئلهای برای فردی که در اروپا زندگی میکند و میخواهد با روش و آداب اسلام همسو شود بسیار کار دشواری است. زیرا در جامعهای که این مسائل عرف نباشد مورد تمسخر جامعه قرار میگیرد و کار های آن بسیار عجیب و غریب به نظر میآید.
وی افزود: این مسئله از یک جایی دیگر برای من کاملاً جدی شد که آنها چه چیزی میبینند و چه شیرینی را چشیدند که حاضر نیستند از آن به هیچ عنوان دست بکشند. نوشتن بخشی از دغدغه کشف من بود، مینوشتم تا به خاطر آن کتابها با این دسته از افراد گفتوگو کنم و به بهانه نوشتن زندگینامه آنها با نحوه زیستشان و نحوه ارتباطگیری آنها با قرآن و نماز بیشتر آشنا شوم.
بهزاد دانشگر به نحوه آشنایی خود با شهید کمال کورسل اشارهای کرد و افزود: بنده اسم ژروم کورسل را شنیده بودم ولی اولین مواجه من به این صورت بود که ابتدا این مسئله را در ذهن داشتم که چه کسی درباره این شهید اطلاعاتی را در دست دارد یا آن را میشناسد. زمان گذشت تا اینکه از انتشارات با من تماس گرفته شد و این شهید را معرفی کردند و بر اساس تجربیات بنده که در این کار داشتم این موضوع را به بنده پیشنهاد کردند. در ابتدا خواستار اطلاعات موجودی که از این شهید در دسترس بود، شدم تا مطالعه کنم. بعد از آن اگر دستاورد یا حرفی برای بیان کردن داشت کار خود را آغاز کنم. مسئلهای که باعث شد تا این اطلاعات را به نگارش دربیاورم حس کردم که حرف جدیدی برای گفتن دارد که در رمان «ادواردو» و کتابهایی که از این دوستان وجود دارد نبوده است. این رمان به هیچ عنوان سفارشی نیست و مانند دیگر کتابها به نگارش درآمده است.
پس از پایان یافتن سخنان دانشگر حمید بابایی به طرح سوال دوم خود پرداخت و گفت: یکی از آسیب های موجود در ادبیات حوزه دفاع مقدس، وجود کسنی است که در این حوزه با موضوعات روش تحیقیق و این دست از پژوهشها آشنایی ندارند و اطلاعات آنان نیز کاملاً دور از ذهن است. در پژوهش پیش رو و کتاب شما پژوهشی که مورد استفاده قرار گرفته بود گفت و گو با افراد مختلف بود که گویا تدوین صورت گرفته بود.
بهزاد دانشگر در پاسخ به صحبتهای حمید بابایی به این مسئله اشارهای داشت که کتاب پیشرو رمان روایت نیست و کاملاً رمان است و در ادامه گفت: برشها و نقل و قولهایی که در کتاب به نگارش درآمده است از شخصیتهای واقعی بیان نشده است و ساخته ذهن خود بنده است. این گفتوگو بسیار طولانیتر از آن هستند که در کتاب بیان شده اما حس کردم که این مورد میتواند باعث شود که کتاب طولانی تر و ضرب آهنگ آن کتاب را کند کرده است.
وی افزود: البته این مسئله را نیز باید در نظر داشت که که داستان کورسل حدوداً برای ۴۰ سال پیش است و خیلی از افرادی که با کورسل در ارتباط بودند ارتباطی محدود داشتند و گاهی اوقات روایتهای مطرح شده از جانب آنها با یکدیگر تناقض هایی را در پی داشت. روش من در این مدل از کار ها به این صورت است که بیشتر به دنبال حقیقت نزدیک هستم تا جذابیت داستان یعنی حقیقت بیشتر از جذابیت برایم مهمتر است. تصمیم گرفتم کتاب را بازنویسی کنم و با توجه به گفتههای برادر کورسل که در ایران طلبه بود پیش بروم.
دانشگر در پایان صحبتهای خود به سخت بودن پژوهش و نبودن دستورالعمل مشخص برای این کار اشاره داشت.
وی پس از بیان شدند نقد های مختلف از سوی حاضران در جلسه نسبت به کتاب «موسیو کمال» دغدغه اصلی خود را از نوشتن این کتاب مجدد بیان کرد و گفت: تمرکز من بر روی رفتارهای غیرمنطقی این انسانها بود، نه بیان تاریخ انقلاب و دفاع مقدس. زیرا میخواستم رفتارهای آنها را مورد بررسی قرار دهم که چرا باید چنین رفتاری را انجام دهند و خود را در مسائلی دخالت دهند که از هیچ جهاتی به آنان مرتبط نیست به نظر بنده این موضوع، مسئله امروز جهان نیز میتواند باشد.
نظر شما