شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۴
«سفری علیه تاریخ»؛ جست‌وجو در زمان برای بازگرداندن سرزمین مادری

داستان نوجوان‌ «سفری علیه تاریخ» به قلم هومن طاهری از سوی نشر مهرک منتشر شده و روایتی از تغییر سرنوشت دو ملت به دست یک نوجوان ۱۵ساله است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا همه‌چیز از چند خواب مشابه شروع می‌شود؛ خواب‌هایی که مأموریت تغییر سرنوشت دو ملت را روی دوش یک نوجوان ۱۵ ساله می‌گذارد.

رامون یک نوجوان «پنا» یی است که تصمیم می‌گیرد به سفری در دل تاریخ برود، به این امید که بتواند سرزمین مادری‌اش را از رنجی ۱۵۰ ساله نجات دهد. رامون هیچ توانایی یا ویژگی خاصی ندارد، به جز اینکه با تاریخ سرزمینش آشناست و یک هدف بزرگ دارد؛ برگرداندن دو سلسله پادشاهی همسایه به مسیر درست!

در قرن ۱۲ هستیم و سرزمین مادری رامون یعنی «پنا» که یک کشور تاریخی و باسابقه است، توسط پادشاهی همسایه‌اش یعنی «کاروس» اشغال شده. کاروسی‌ها کینه عجیبی از پنایی‌ها دارند و با انواع و اقسام ظلم‌ها آن‌ها را آزار می‌دهند؛ اما هیچ‌کس نمی‌داند ریشه این کینه به چه زمان و مکانی بر می‌گردد. در طول ۱۵۰ سال اشغال، شورش‌های مختلفی توسط پنایی‌ها رخ می‌دهد تا دوباره آزاد شوند؛ اما هیچ‌کدام به نتیجه نمی‌رسد.

سرانجام بنیان‌گذاران پادشاهی پنا تصمیم به دخالت در روند تاریخ می‌گیرند. آن‌ها در خواب رامون ظاهر می‌شوند و به او مأموریت می‌دهند تا به پیش از فروپاشی سلسله برگردد. رامون راهی سفر می‌شود. او در این سفر با مشکلات و خطرات بزرگی مواجه می‌شود و حتی در آستانه مرگ قرار می‌گیرد؛ اما آیا موفق به انجام مأموریت می‌شود؟

«سفری علیه تاریخ» اولین کتاب هومن طاهری است که نشر مهرک (واحد کودک و نوجوان انتشارات سوره مهر) آن را چاپ و منتشر کرده است.

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم:

چشم‌هایش را که باز کرد، روی تخت ساده و چوبی خودش دراز کشیده بود. به اطرافش نگاه کرد. از لوازم مجلل قصر خبری نبود. واقعاً به زمان خودش برگشته بود! حالا در خانه ساده خودش و در اتاق مشترک خود و برادرش بود. به تخت خالی مانی نگاه کرد که به‌هم‌ریخته بود. انگار همین تازگی‌ها از روی تخت بلند شده و آن را مرتب نکرده بود. با کمی دلشوره از اتاق بیرون رفت و مادر را دید که خوشحال و خندان در آشپزخانه مشغول کار است. چشم گرداند. اما نه پدر را دید، نه مانی و نه پدربزرگ را.

- مامان، بابا و مانی کجان؟ هنوز آزاد نشدن؟

- صبحِت به‌خیر آقا رامون! هی بهت می‌گم تا نصفه شب بیدار نمون، مغزت خراب می‌شه! بابا و مانی صبح زود رفتن فرودگاه به استقبال پدربزرگ. نکنه یادت رفته که پدربزرگ امروز قراره از «کروکوژیا» بیاد؟ دیگه کم‌کم می‌رسن. برو جلوی در خونه به استقبال‌شون.

رامون از خانه بیرون رفت. اما چیزی را دید که باور نمی‌کرد. پرچم چهاررنگ پنا در میدان شهر به اهتزاز درآمده بود و در باد بهاری می‌رقصید.

اطلاعات بیشتر:

نشر مهرک، کتاب «سفری علیه تاریخ» اثر هومن طاهری را در ۱۳۶ صفحه و به بهای ۱۲۰ هزار تومان برای نوجوانان منتشر و در بازار کتاب کشور عرضه کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط