دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۵
داستان سوگ فریدون و آغاز کین‌خواهی برای خونِ ایرج

خراسان‌رضوی - فریدون و ایرانیان در غمی بزرگ برای شاهزاده پاک و اهورایی به سوگ می‌نشینند و فریدون از خدا می‌خواهد که از ایرج فرزندی به دنیا بیاید تا به کین‌خواهی ایرج بلند شود.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ سیدجعفر علمداران، پژوهشگر، دکترای زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه: هفته قبل تا آنجا گفتیم که سلم و تورِ اهریمن، سر ایرج پاک‌نهاد را برای فریدون می‌فرستند تا فریدونِ‌فرخ در دوران پیری در سوگی بزرگ بنشیند:

سر تاجور ز آن تن پیلوار

به خنجر جدا کرد و برگشت کار
بیاگند مغزش به مشک و عبیر
فرستاد نزد جهان‌بخش پیر
چنین گفت کاینت سر آن نیاز
که تاج نیاگان بدو گشت باز
کنون خواه تاجش ده و خواه تخت
شد آن سایه‌گستر نیازی درخت
برفتند باز آن دو بیداد شوم
یکی سوی ترک و یکی سوی روم

ایرج با جوانمردی نزد برادران رفته بود تا آتش آز و حسد آنان را فرونشاند اما اهریمن که همیشه بر نابودی پاکی کمربسته ایرج پاک نهاد را سربریده نزد فریدون می فرستد که به پیشواز ایرج آمده است:


فریدون نهاده دو دیده به راه
سپاه و کلاه آرزومند شاه
چو هنگام برگشتن شاه بود
پدر زان سخن خود کی آگاه بود

اما فریدون:
ز تابوت چون پرنیان برکشید
سر ایرج آمد بریده پدید

بیافتاد ز اسپ آفریدون به خاک
سپه سر به سر جامه کردند چاک
سیه شد رخ و دیدگان شد سپید
که دیدن دگرگونه بودش امید

فریدون و ایرانیان در غمی بزرگ برای شاهزاده پاک و اهورایی به سوگ می‌نشینند، شهریار پیر از خدا می‌خواهد:

همی خواهم از روشن کردگار
که چندان زمان یابم از روزگار
که از تخم ایرج یکی نامور
بیاید برین کین ببندد کمر

اما نکته مهم در این داستان «کین‌خواهی» است. کین خواهی در حماسه ملی ایرانیان بنیادی نمادگونه دارد که از نبرد با دشمنان دین، آیین و مرزهای میهن حکایت می‌کند.

بر بنیاد باورمندی مردم ایران باستان از آغاز پیدایش گیتی نبرد نیکی و بدی جهانی می‌شود و انسان نماینده اهورا مزدا این پیکار سپندینه را با منش‌های اهریمنی انجام می‌دهد.
نخستین کین‌خواه در اساطیر مردم ایران باستان «کیومرث» است. زمانی که فرزند اهریمن از سر حسدورزی و خودکامگی فرزند کیومرث (سیامک) را می‌کشد، کیومرث با راهنمایی سروش خجسته برای کین‌خواهی به نبرد با اهریمن می‌شتابد و سرانجام با کشته شدن فرزند اهریمن به دست هوشنگ (نوه کیومرث) کینِ سیامک ستانده می‌شود.

کین‌خواهِ بعد خود فریدون یا تریتوته است، فریدون‌فرخ به یاری کاوه آهنگر به کین‌خواهی مردم ستم دیده ایران و پدر خود (آبتین) و همچنین گاو سپندینه (برمایه) که وی را پرورانده بود با ضحاک ماردوش نماد اهریمن وارد نبرد می شود و سرانجام او را به بند کشیده و به راهنمایی سروش خجسته در اِشکفتی در کوه دماوند زندانی می‌کند و به هزار سال حکومت اهریمن بر مردم ایران زمین پایان می‌بخشد.

لذا کین‌خواهی در ذات حماسه ایرانیان است و در متن شاهنامه، کین‌خواهی از خویشکاری آنان به حساب می‌آید.

همین فریدون اینک برای کین‌خواهی از خدای مهر می‌خواهد که از نسل ایرج نوه‌ای به دنیا آید و کین ایرج را بگیرد. زیباروی در کاخ از ایرج باردار است و فریدون خوشحال از این اتفاق اما فرزند ایرج دختر است.

برآمد برین نیز یک چندگاه
شبستان ایرج نگه کرد شاه
یکی خوب و چهره پرستنده دید
کجا نام او بود ماه‌آفرید
که ایرج برو مهر بسیار داشت
قضا را کنیزک ازو بار داشت
پری چهره را بچه بود در نهان
از آن شاد شد شهریار جهان
از آن خوب‌رخ شد دلش پرامید
به کین پسر داد دل را نوید
چو هنگامهٔ زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید

فریدون دختر را به ناز پرورش داده و زمانی که دختر به سن ازدواج می‌رسد، پشنگ را به همسری او برمی‌گزیند:

جهانی گرفتند پروردنش
برآمد به ناز و بزرگی تنش
مر آن ماه‌رخ را ز سر تا به پای
تو گفتی مگر ایرجستی به جای
چو بر جست و آمدش هنگام شوی
چو پروین شدش روی و چون مشک موی
نیا نامزد کرد شویش پشنگ
بدو داد و چندی برآمد درنگ
یکی پور زاد آن هنرمند ماه
چگونه سزاوار تخت و کلاه

که حاصل ازدواج دختر ایرجِ پاک‌نهاد با پشنگ پسری است به نام «منوچهر» یا مینوچهر (بهشتی روی) که این منوچهر به کین‌خواهی ایرج بر می‌خیزد. کین‌خواهی فریدون از فرزندانش (سلم و تور) به گناه کشتن برادرشان ایرج، در واقع همان نماد تخم کین کاشتن اهریمن در نهاد انسان است.

اهریمنی که به نابودی بشر تاکید ویژه دارد، در قرآن هم شیطان که از درگاه مهر رانده شده به خداوند مهر می‌گوید: به عزت و جلالت سوگند که همه انسان را گمراه می‌کنم و در اولین گامِ اهریمنی شاهدیم که قابیل، هابیل را می کشد و….

پس می بینیم که کینه بین انسان به عنوان نماینده اهورا و یزدان پاک و در گیتی از یک طرف و اهریمن به عنوان مظهر بدی و ناپاکی از طرف دیگر هم در اسطوره و هم در ادیان ابراهیمی پیشینه‌ای کهن دارد و از مهمترین جنگ‌ها در شاهنامه، جنگ‌های بین ایران و توران به کین‌خواهی سیاوش پاک است‌.

ایرانیان گر چه هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند، اما هنگام کین‌خواهی از اهریمنان و هنگامی که وطن و میهن عزیزشان مورد هجوم بیگانگان قرار می‌گرفته دلیرانه به نبرد و کین‌خواهی برخاسته و برمی‌خیزند آنان در حماسه و خردنامه پارسی، شاهنامه ای دارند که سراسر جنگ است با اندیشه صلح، رزمنامه و چکامه‌ای دلیرانه با بزم‌های پاک وطنی و عاشقانه.

ادامه دارد…

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها