سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «موج نو سینمای ژاپن» با قلمی روان و دقیق به بررسی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین دورههای سینمایی ژاپن در دهه ۱۹۶۰ میپردازد. نویسنده، با تحلیلی جامع و انتقادی، موج نو سینمای ژاپن را در چارچوب تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این کشور قرار داده و آن را بهعنوان یکی از جنبشهای مهم هنری در سینمای جهان معرفی میکند.
موج نو ژاپن؛ شورشی علیه سنتها
دهه ۱۹۶۰ میلادی در ژاپن، دهه تغییرات گسترده اجتماعی و فرهنگی بود. در این دوران، نسل جدیدی از فیلمسازان ژاپنی ظهور کرد که به شدت از سبکهای مرسوم سینمای پیشین این کشور فاصله گرفتند. فیلمسازانی همچون ناگیسا اوشیما، ماساهیرو شینودا و شوهی ایمامورا با آثار خود، سنتهای تثبیتشده سینمای ژاپن، نظیر سبک یاسوجیرو ازو و کنجی میزوگوچی، را به چالش کشیدند. در این آثار، مفاهیمی همچون هویت فردی، جنسیت و مسائل اجتماعی با نگاه رادیکال و رویکردی نوآورانه بازتعریف شدند.
نویسنده کتاب، با تمرکز بر فیلمهایی همچون شهر عشق و امید از اوشیما، موج نو ژاپن را شورشی علیه قواعد از پیش تعیینشده سینمای کلاسیک میداند. این فیلمها به جای روایتهای خطی و محتواهای سنتی، به موضوعاتی مانند بحرانهای هویتی، تحولات اجتماعی و ایدئولوژیک و نقد شدید بر ساختارهای قدرت میپردازند.
یکی از نقاط قوت کتاب، بررسی جایگاه سیاسی موج نو سینمای ژاپن است. نویسنده توضیح میدهد که این جریان تنها یک جنبش هنری نبود، بلکه واکنشی به تغییرات اجتماعی و سیاسی ژاپن در دوران پس از جنگ جهانی دوم و بازسازی اقتصادی این کشور بود. در فضایی که احترام به سنتها و هویت جمعی از ارزشهای محوری جامعه محسوب میشد، موج نو با روایتهای شورشی و غیرمتعارف خود به بیان احساسات فردی، اعتراضات اجتماعی، و چالشهای فرهنگی پرداخت. این فیلمها سینما را به ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی و سیاسی بدل کردند و توانستند گفتمانی جدید در هنر ژاپن ایجاد کنند.
یکی از مباحث کلیدی کتاب، تحلیل زیباییشناسی و فرم سینمایی موج نو است. نویسنده تأکید میکند که این جنبش نهتنها از لحاظ محتوایی، بلکه از نظر فرم و زبان سینمایی نیز تحولی بنیادین ایجاد کرد. کارگردانان موج نو از تکنیکهایی همچون تدوین سریع، قاببندیهای غیرمعمول و استفاده خلاقانه از نور و سایه برای انتقال مفاهیم استفاده کردند. این تکنیکها، که تحت تأثیر موج نو سینمای فرانسه نیز قرار داشتند، توانستند سینمای ژاپن را به یکی از جریانهای پیشرو در سینمای جهان تبدیل کنند. کتاب بهطور ضمنی به تأثیر متقابل موج نو سینمای ژاپن و فرانسه نیز اشاره میکند. نویسنده توضیح میدهد که هرچند هر دو جریان به شکلی مستقل و در بسترهای فرهنگی متفاوت شکل گرفتند، اما اشتراکات زیادی میان آنها وجود داشت. هر دو جنبش، اعتراض به وضعیت موجود جامعه خود را از طریق سینما بیان کردند و از تکنیکهای مشابهی برای خلق آثارشان بهره بردند اما در عین حال، موج نو ژاپن به دلیل تأثیرپذیری از سنتهای خاص فرهنگی این کشور، هویت منحصربهفرد خود را حفظ کرد. کتاب بر اهمیت درک زمینههای تاریخی و فرهنگی موج نو سینمای ژاپن تأکید دارد. نویسنده بیان میکند که بدون آگاهی از فضای سیاسی و اجتماعی ژاپن در دهه ۱۹۶۰، نمیتوان عمق مفاهیم و پیامهای این فیلمها را بهدرستی دریافت. او بهطور خاص به دشواری درک سیاست رادیکال ژاپنی از سوی مخاطبان غربی اشاره کرده و نیاز به پژوهشهای بینفرهنگی را برای شناخت بهتر این جنبش مطرح میکند.
«موج نو سینمای ژاپن» نهتنها به تحلیل آثار و کارگردانان برجسته این جنبش میپردازد، بلکه به بررسی نقش آن در بازتعریف سینمای ژاپن نیز توجه دارد. نویسنده تلاش میکند تا این جنبش را در بستری فراتر از سینما قرار دهد و آن را بهعنوان بخشی از گفتمان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ژاپن تحلیل کند.
این کتاب یک منبع ارزشمند برای علاقهمندان به سینمای ژاپن و پژوهشگران تاریخ سینما است. با نگاهی جامع و چندبعدی، نویسنده توانسته است شکاف بزرگی را در متون انتقادی سینمایی پر کند و دریچهای تازه به سوی درک موج نو سینمای ژاپن باز کند. «موج نو سینمای ژاپن» خواننده را به سفری در عمق این جنبش هنری میبرد و نشان میدهد که چگونه فیلمسازان این جریان توانستند از سینما بهعنوان ابزاری برای بیان مسائل فرهنگی و اجتماعی استفاده کنند.
این کتاب اثری جامع و تحلیلی است که به بررسی یکی از جریانهای مهم سینمایی دهه ۱۹۶۰ ژاپن میپردازد. این موج نو که با فیلمهایی چون «شهر عشق و امید» ناگیسا اوشیما آغاز شد، نمایانگر شورش فیلمسازان جوان علیه سینمای سنتی و فرهنگی جامعه آن زمان ژاپن است. نویسنده کتاب با رویکردی تاریخی-اجتماعی، پیوندهای این جنبش با فرهنگ، سیاست و جامعه ژاپن را بررسی کرده و اهمیت آن را در گفتمان جهانی سینما روشن میکند. تحلیلهای دقیق او درباره کارگردانان مطرحی چون ماساهیرو شینودا، شوهی ایمامورا و اوشیما، به خواننده کمک میکند تا عمق رادیکالیسم زیباییشناختی و محتوایی این دوره را درک کند. این اثر نهتنها روایتگر تحولات سینمایی ژاپن است، بلکه پلی میان فرهنگ شرق و غرب میسازد و تأثیرات متقابل این دو جهان را بر یکدیگر نشان میدهد. همچنین نویسنده با بهرهگیری از نقدهای فرمالیستی، روانکاوانه و تاریخی، به بررسی دقیق فیلمها پرداخته و آنها را بهعنوان اسنادی سیاسی، فرهنگی و زیباییشناختی معرفی میکند. «موج نو سینمای ژاپن» یک منبع ارزشمند برای علاقهمندان به سینمای ژاپن و پژوهشگران تاریخ سینما است.
کتاب «موجِ نوِ سینمای ژاپن» نوشته دیوید دِسِر و ترجمه بصیر علاقه بند در نوبت اول ۱۴۰۳ با ۳۳۹ صفحه و ۵۵۰ نسخه به قیمت ۳۹۰ هزار تومان به همت انتشارات خوانه منتشر شده است.
نظر شما