به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه دوجلدی «دهکده‌ی وحشت» به نویسندگی داریوش عابدی، در فضایی فانتزی تألیف شده است. عناوین جلدهای این مجموعه رمان نوجوان عبارت‌اند از: «قربانیان مقبره‌ی ضحّاک» و «شبح انتقام‌جو».

در معرفی جلد اول مجموعه با عنوان «قربانیان مقبره‌ی ضحّاک» آمده است: «روی سکوی مقبره‌ی ضحاک دراز کشیده‌ام. دست و پایم را بسته‌اند. نمی‌توانم تکان بخورم. چند پیرمرد کنارم نشسته‌اند و با نگاهی محبت‌آمیز ولی ترسناک به من خیره شده‌اند. روبه‌رویم دو مار سیاه و گرسنه درهم می‌لولند. مردی با قیافه‌ای مهربان ولی مشمئزکننده رو به صورتم خم می‌شود. انگشت‌های کلفت و چروکیده‌اش را با دقت به جمجمه‌ام می‌کشد. سپس با تیغی تیز، استخوان سرم را برش می‌دهد. مغزم را درسته و سالم درمی‌آورد و جلوی مارهای سیاه می‌اندازد. مارها با ولع مغزم را می‌خورند. من از شدت درد به خودم می‌پیچم. پیرمردها به‌جای اینکه به کمک من بیایند، با خوشحالی مارها را تشویق می‌کنند….

با وحشت فریاد کشیدم و از خواب پریدم. کابوس‌های دهکده‌ی مرموز و دورافتاده‌ی ضحاک، مدت‌ها بود دست از سرم برنمی‌داشت و هروقت چشم روی هم می‌گذاشتم، به سراغم می‌آمد. همه‌چیز از زمان بازگشت ما از جشنواره‌ی دانش‌آموزی تئاتر شروع شد.»

انتشارات قدیانی این کتاب را در ۱۹۲ صفحه، شمارگان هزار و صد نسخه و به بهای ۱۴۰ هزار تومان منتشر کرده است.

در معرفی جلد دوم با عنوان «شبح انتقام‌جو» آمده است: «جابر به‌طرف حوضچه رفت. دنبالش رفتم. از کله‌شقی و قلدری‌اش خوشم آمد. برخلاف ما، به فکر فرار و نجات جانش نبود. کمی آب در دهانش قرقره کرد و تف کرد کنار حوضچه. نفسش را تازه کرد. کنارم نشست. "من متوجه شده‌ام، مشکل ما فقط حمودی نیست. مشکل، این روستا و این مقبره‌ی گوربه‌گورشده است. اگر حمودی نباشد، یک نفر دیگر پیدایش می‌شود و کار او را ادامه می‌دهد." سپس با دستش بالای سرش را نشان داد. "تا وقتی مقبره‌ی ضحاک این بالاست، بساط کشت‌وکشتار هم برقرار است."

انتشارات قدیانی این کتاب را در ۱۸۴ صفحه، شمارگان هزار و صد نسخه و به بهای ۱۴۰ هزار تومان منتشر کرده است.