سه‌شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۱
اعتبار و افتخار ایران شعر است/ مانایی و ماندگاری؛ سهم بزرگان ادب و فرهنگ

شکارسری گفت: در کشوری هستیم که اعتبار و افتخارش در شعر است، اما متاسفانه مخاطبان آن هر روز کمتر می‌شود. حتی داستان‌های کهن ما در قالب شعر ارائه شده است. پیشانی فرهنگی ما شعر است. در کشوری هستیم که شعر برایش محل درآمد نیست اما عموم مردم سلبریتی‌های رسانه را بیشتر از شاعران معاصر و ناقدان ادبی می‌شناسند.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): مراسم رونمایی و نشست نقد و بررسی پنج عنوان کتاب تازه انتشارات هزاره ققنوس در سرای اهل قلم برگزار شد. در این مراسم از کتاب‌های «می‌روم تا بمانم» اثر فرح‌با محصوری، «فانتزی در شاهنامه» اثر علی‌اصغر صدیقی، «خاطرات پشت وانت» اثر حمید هنرجو و مجموعه اشعار «من صدای تو را می‌شناسم» سروده سارا صابر و «گلوله‌ها بر شقیقه‌ام راه می‌روند» سروده شهاب ماسالی، رونمایی شد.

اعتبار و افتخار ایران شعر است/ مانایی و ماندگاری؛ سهم بزرگان ادب و فرهنگ

در ابتدای این نشست رضا حاجی آبادی مدیر نشر هزاره ققنوس عنوان کرد: در روزگاری به سر می‌بریم که همه مشاغل وابسته به کتاب سخت شده است و هیچ چیز به جز عشق نمی‌تواند تضمینی برای تداوم و استمرار در این مسیر باشد.

این رمان تماماً زائیده ذهن من است

در ادامه مراسم، فرح‌با محصوری درباره هدف از نگارش کتاب‌اش گفت: موضوع جنگ و مهاجرت از موضوعات مهم و داغ این روزهاست. داستان کتاب من درباره دختری است که ناگزیز به مهاجرت می‌شود و مشکلاتی که پس از مهاجرت برای او در کشور بیگانه رخ می‌دهد.

نویسنده رمان «می‌روم تا بمانم» افزود: همه این کتاب تماماً زائیده ذهن من است و تصویرگر موقعیت دخترانی است که پس از مهاجرت است به بن‌بست می‌خورند. در این رمان به جنگ اوکراین پرداختم و سعی کردم به‌عنوان یک نویسنده زن از مخاطراتی بنویسم که یک زن با آنها روبروست.

بحث ما گره خوردن با مخاطب است

در ادامه، حمید هنرجو گفت: در انتخاب اسم کتاب به دنبال عنوانی بودم که ضمن سوال‌برانگیز بودن، انتقال‌دهنده درستی از فضای داستان باشد.

او با اشاره به اینکه مجموعه اشعار زیادی را در حوزه کودک و نوجوان تالیف کرده است، افزود: کتاب پیش‌رو دومین اثر داستانی من در حوزه کودک و نوجوان است. قلم من هرگاه به سمت مخاطب نوجوان می‌گردد رنگ و لعاب طنز می‌گیرد. این کتاب داستان سفر گوسفندانی است که داستان‌شان را در چند بخش روایت می‌کنند. هر بخش یک عنوان دارد مانند؛ دنیای گوسفندی، فرار گوسفندی، زندگی گوسفندی و..

نویسنده کتاب «خاطرات پشت وانت» در ادامه گفت: گوسفندهای پشت وانت همیشه برای بچه‌ها جذاب هستند و صحنه ذبح و قربانی‌شان برای همه دردناک است. با این کتاب قصد داشتم به گوسفند تشخص بدهم و تعریف تازه‌ای از گوسفند را در ذهن مخاطب جانمایی کنم.

او افزود: کتاب در حوزه طنز نوجوان کم است درحالی که شعر طنز و داستان طنز برای کودکان امروز خیلی گیراست و یکی از چالش های نوشتن برای کودک این است که باید مراقب باشیم محتوا به سمت تعریض‌های سیاسی، اجتماعی نرود. بحث ما گره خوردن با مخاطب است و امیدوارم که این کتاب مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.

سیمرغ در شاهنامه، مهربان‌ترین دایه بر روی زمین است

در ادامه این نشست، علی‌اصغر صدیقی نویسنده «فانتزی در شاهنامه» گفت: من خود را نویسنده نمی‌دانم، موضوع این کتاب، عنوان پژوهش پایان‌نامه من در مقطع ارشد رشته ادبیات نمایشی است. دلیل انتخاب من در نگارش این کتاب، ریختن ترس‌ام از خواندن و رویارویی با شاهنامه بود همچنین می‌خواستم واکاوی کنم که در میان تخیل، فانتزی و واقعیت، شاهنامه در کدام گونه ادبی است؟

وی درباره سبک ادبی فانتزی گفت: به نظر من سبک ادبی فانتزی تشکیل شده از تک‌تک اعضایی که در عالم واقع وجود دارند و زمانی که ما آنها را در کنار هم به‌صورت نمادین و سمبلیک به کار می‌گیریم، جمع اینها عالم فانتزی را شکل می‌دهند.

وی در ادامه افزود: دکتر قدمعلی سرامی در همت نشر این اثر کمک کننده بود. بنده مجموعه نوشته‌های نهایی خود را برای او بردم و برای چاپ از او کسب اجازه کردم. البته برای کسب اجازه خدمت فریدون جنیدی و شهیدی هم رسیدم. آنها معتقد بودند که چطور جرئت کرده‌ام ادعای فانتزی بودن را به شاهنامه الصاق کنم در حالی که شاهنامه تاریخ کشور ایران است.

علی‌اصغر صدیقی با اشاره به اینکه در کتاب خود عناصر شاهنامه را در قالب فانتزی بررسی کرده است، گفت: مثلاً سیمرغ را در شاهنامه مهربان‌ترین دایه روی زمین دیدم.

در بخش بعدی این محمود اکرامی‌فر، حمیدرضا شکارسری و محمد دهریزی به عنوان کارشناسان ادبی نقد و بررسی آثار را آغاز کردند.

پیشانی فرهنگی ما شعر است

شکارسری گفت: در کشوری هستیم که اعتبار و افتخارش در شعر است، اما متاسفانه مخاطبان آن هر روز کمتر می‌شود. حتی داستان‌های کهن ما در قالب شعر ارائه شده است. پیشانی فرهنگی ما شعر است. در کشوری هستیم که شعر برایش محل درآمد نیست اما عموم مردم سلبریتی‌های رسانه را بیشتر از شاعران معاصر و ناقدان ادبی می‌شناسند.

وی در ادامه تصریح کرد: در چنین موقعیتی برگزاری این جلسات و چاپ کتاب شعر، هیچ خاصیتی جز ایجاد یک اتمسفر پویا و جو ساز ندارد؛ جوی که به تلطیف روحیه مخاطبان می‌انجامد. همیشه فکر کردم که چرا ما بین پاکستان و افغانستان و … هستیم اما گرفتار داعش، القاعده و… نشدیم. به گمان من دوری از این انحرافات، نتیجه تاثیر مولانا و مفاخر ادبی ایران بر روی افکار مردم این کشور از دیرباز تا کنون است. آنها باعث شده‌اند که این زمینه انحرافات در ایران وجود نداشته باشد امیدوارم برگزاری این جلسات مروج و زمینه‌ساز فرح خاطر و تلطیف روحیه مخاطبان شود.

دست از این رزم و جنگ برنمی‌داریم

در ادامه این نشست حاجی‌آبادی در همین باره افزود: گره خوردن ادبیات و فرهنگ با آفتی چون سیاست سبب شده است که ادبیات ما بی‌اعتبار شود، سیاسی‌ها با خشونت‌هایشان در پی قرون ماندنی نیستند، مانایی و ماندگاری سهم بزرگان ادب و فرهنگ است.

مدیر نشر هزاره ققنوس گفت: تاکنون فشارهای زیادی را در اقتصاد فرهنگی به جان خریده‌ایم و دست از این رزم و جنگ برنمی‌داریم تا ما امانت‌دار محتوایی باشیم که در آینده و حافظه تاریخی ایران ماندگار خواهد شد.‌

این کتاب واقعاً پر از گوسفند است

هزیری، دیگر کارشناس ادبی این نشست درباره کتاب «خاطرات پشت وانت» گفت: هنرجو در شعر کودک شناخته شده است اما در حوزه داستان نوقلم به حساب می‌آید. این ریل عوض کردن در نویسندگی امروز بسیار پراهمیت است.

وی ادامه داد: داستان خاطرات پشت وانت برعکس قلعه حیوانات است. در این داستان گوسفندها منفعل اند. پیرنگ این داستان نمایانگر چرخه تکرار و دور عاطل و باطل است به نظر موضوع دم‌دستی است، اما با خوانش آن خواننده گوسفندها را فراتر از یک حیوان می‌بیند. این کتاب واقعاً پر از گوسفند است. تکرار خود واژه گوسفند به سمبل‌سازی در ساختار اثر کمک کرده است و نشانه دیگر پسوندهای انسانی است که وقتی این دو کنار هم می‌آیند هدف خاص نویسنده ترسیم می‌شود.

در ادامه نشست، محمود اکرامی‌فر درباره رمان «می‌روم تا بمانم» گفت: این اثر نویسنده، نسبت به آثار قبلی‌اش بهتر است، محصوری حاصل تجربه دیگران و آگاهی‌های با واسطه را در مورد موضوع رمان خود به کار گرفته است.

او بر روی موضوعاتی چون جاذبه‌های مهاجرت‌پذیری و دافعه‌های مهاجرفرستی نوشته است و اسم کتاب هم همین است می‌روم که بمانم. داستان کشش دارد و از نثر روانی برخوردار است و درباره آدم‌هایی است که دائماً در سفر هستند.

در عصری نیستیم که مخاطب به دنبال پیام بیاید

اکرامی‌فر در ادامه گفت: بزرگترین کتاب‌های ادبی جهان حتی در حوزه شعر، در قالب داستانی هستند و همچنین کتاب‌های مقدس ما دارای قالب داستان‌اند. چون داستان قالبی است که در آن فرصت شخصیت‌پردازی، تعلیق و اوج و فرود وجود دارد.

در عصری نیستیم که مخاطب به دنبال پیام بیاید، پیام باید خود را به مخاطب برساند. مخاطب نمی‌تواند با مصائب امروز در سالن‌ها و مراسم حضور یابد. کلام را باید بالدار کنیم و سوار بر فضای مجازی به مخاطب برسانیم.

وی درباره کتاب «خاطرات پشت وانت» گفت: این کتاب در ترویج روحیه محافظه‌کاری است هنرجو، نویسنده کتاب را می‌شناسیم او جزو پرکارترین شاعران ادبیات نوجوان در حوزه شعر است. اکرامی‌فر درباره کتاب «فانتزی در شاهنامه» اضافه کرد: این کتاب در حوزه شاهنامه اثر خوبی است و از آن دست آثار است که می‌تواند منبع خوبی برای علاقه‌مندان باشد.

این منتقد و شاعر در ادامه گفت: سرمایه شاعر، کلمه است و اگر به اختصار از کلمه استفاده کند از اقتصاد ادبی استفاده کرده است. صابر از این مولفه در اشعارش بهره برده است و در چارپاره‌ها موفق‌تر از غزل‌ها عمل کرده است.

محتوای کتاب به مثابه زمان انتشار

در ادامه، شکارسری مطرح کرد: یکی از مواردی که در بررسی کتاب مهم است این است که گفتمان یک کتاب در زمانه حاضر چه نقشی دارد؟ به طور اخص، صحبت از فانتزی در شاهنامه چه فایده‌ای به مثابه زمان حاضر دارد؟ این کتاب با توجه به مانورهای تبلیغاتی که هالیوود در تخیل و سینما دارد به این نیاز توجه کرده و همین طور کتابی که درباره مهاجرت بود، بر روی این نیاز مخاطب تمرکز کرده است.

شکارسری افزود: همچنین در مجموعه شعر «گلوله‌ها بر شقیقه‌ام راه می‌روند» نویسنده به دنبال درازنویسی نیست، به کوتاه‌نویسی که عنصری به روز است روی آورده است. پیام ساده، صریح و کوتاهی که تأثیرگذاری دارد.

این کارشناس ادبی در پایان، درباره مجموعه شعر «من صدای تو را می‌شناسم» گفت: این کتاب در چند قالب شعری است این تنوع قالبی سبب فرح خاطر مخاطب می‌شود البته این خطر را هم دارد که توجه مخاطب را می‌کاهد و به تفنن کاهش می‌دهد. همچنین دایره واژگان تازه‌ای دارد که رویکرد طنزآمیز را به وجود آورده است؛ یعنی در جایی که انتظار کلمه‌ای را داری اما با آن روبرو نمی‌شوی غافلگیر می‌شوی و این حس متبادر، دهنده حس طنز است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها