به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در همدان، همزمان با پنجمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی باز هم واژهها از دلتنگی به خروش آمدهاند تا بار دیگر با سردار دلها واگویههای خود را بسرایند.
با گذشت پنج سال هنوز هم شاعران برای فرمانده دلها از صلابت سردار میسرایند و واژه به واژه با این مرد میدان از دوری و فراق میگویند.
شکوه عشق، حتی بیتن و بیسر، نمیمیرد
اگر صدپاره هم گردد، علیاکبر نمیمیرد
و سربازی که از انبوه منصبها و عنوانها
مدال او "شهید زنده" شد، دیگر نمیمیرد
شهید زنده یعنی -جان به کف- هر لحظه در میدان
شهید زنده در آرامش بستر نمیمیرد
نیایشهای او در گوش شبهای حرم مانده
حضور جاریاش در خلوت سنگر نمیمیرد
شغادان گرچه با خنجر تهمتن را زدند اما
مرامش تا ابد زندهست، با خنجر نمیمیرد
ندانستند مرحبزادگانِ زخمیِ خیبر
که با تیر سهشعبه، زادهی حیدر نمیمیرد
تمام ظلمت -آن شب- نور را میزد! نمیدانست
سپیده باورند این طایفه، باور نمیمیرد
اگرچه سوخت -چون ققنوس- آن مرد اساطیری
دوباره زاده خواهد شد ز خاکستر، نمیمیرد
شاعر: وحید اجاقی
نظر شما