چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵
از قصیده‌ای برای امام هشتم تا معجزه در رمان «دعبل و زلفا»

‌خراسان‌رضوی - «دعبل و زلفا» رمان پرمخاطبِ مظفر سالاری است و در مورد زندگی دعبل خزاعی است که قصیده‌ای را برای امام رضا (ع) می‌خواند و زمانی که به خانه بر می‌گردد می‌بیند همسرش زلفا چشم‌هایش تراخمی شده است و در آستانه کوری قرار دارد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسین‌زاده: زندگی در سایه امام مهربانی‌ها، فرصتی گران‌قدر است که مشهدی‌ها از آن بهره‌مند هستند. همسایگی با خورشید، نه‌تنها مزیتی معنوی، بلکه مسئولیتی فرهنگی را بر دوش ما می‌گذارد، مسئولیتی که با شناخت بیشتر از این امام بزرگوار و گسترش معارف رضوی معنا می‌یابد. شناخت شخصیت، سیره، معارف، و فضائل امام رضا (ع)، نه‌تنها برای ارتقای ایمان و معرفت فردی اهمیت دارد، بلکه چراغ راهی برای جامعه در رسیدن به الگوهای اخلاقی و انسانی است. در این مسیر، کتاب‌ها به‌عنوان بهترین ابزار آگاهی‌بخش و ماندگار، نقشی حیاتی ایفا می‌کنند.

ادبیات رضوی، با گنجینه‌ای از کتاب‌های ارزشمند در حوزه تاریخ، سیره، کلام، و ادب، ما را با ابعاد مختلف زندگی امام رضا (ع) و آموزه‌های ایشان آشنا می‌کند. معرفی این آثار، به‌ویژه برای ما که در جوار حرم ایشان زندگی می‌کنیم، ضرورتی مضاعف است تا معارف امام هشتم، الهام‌بخش امروز و چراغ راه آینده باشد، در سلسله مطالب «چهارشنبه‌ها با کتاب‌های امام رضایی» در تلاشیم تا کتاب‌های برجسته‌ای که درباره امام رضا (ع) نوشته شده‌اند و نویسندگان آن‌ها را معرفی کنیم. از زندگینامه‌ها و پژوهش‌های تاریخی گرفته تا آثار ادبی و داستانی، که هر یک می‌توانند پنجره‌ای تازه به افق معارف رضوی بگشایند.

مظفر سالاری متولد سال ۱۳۴۱ در یزد است، شهر بادگیرها، شهری که در شب‌های پرستاره‌اش هر ستاره قصه‌ای می‌شود قصه‌ای به شیرینی شیرینی‌های معروف یزد. خودش می‌گوید از دوم دبستان که با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شد عشق به ادبیات هم دروجودش روشن شد و باعث شد دوست داشته باشد روزی بنویسد اما بعد از این‌که دیپلم گرفت و وارد حوزه علمیه شد همکاریش با نشریات کودک و نوجوان جدی‌تر شد.

سالاری که ترجیح خود را نوشتن برای کودکان و نوجوانان می‌داند از بچه‌گی کار نویسندگی خود را از نوشتن انشا برای دوستان و نوشتن خلاصه کتاب‌هایی که می‌خوانده شروع کرده اما کتاب صوتی محبوبش با نام «رویای نیمه شب» بیشتر یک کتاب خانوادگی محسوب می‌شود و نمی‌توان آن را صرفاً در دسته کتاب‌های کودک و نوجوان قرار داد.

مظفر سالاری برای کتاب «نیمه شبی درحله» درسال ۸۳ نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی و برگزیده کتاب سال ولایت و همچنین برگزیده کتاب سال سلام بچه‌ها و پوپک شد.

بارها داور کتاب سال بوده و با عناوین کارشناس، عضو هیئت علمی، مشاور و مدیر در امور ادبی و هنری دعوت به همکاری شد. به دلیل خدمات فرهنگی و تولید و تدریس داستان، طی سال‌ها، در دهمین کنگره شعر و قصه طلاب، برگزیده ویژه شناخته شده است. از سال ۸۳ با معرفی شورای فرهنگ عمومی و حکم وزیر فرهنگ و ارشاد به عنوان عضو هیئت نظارت بر کتاب کودک و نوجوان، در تدوین آیین نامه نظارت، همکاری موثر داشته است.

نخستین جلد از مجموعه پنج جلدی داستان‌نویسی قدم به قدم با نام «گشایش داستان» در سال ۸۳ از مظفر سالاری به چاپ رسید و مورد استقبال قرار گرفت. در کنار مسئولیت‌هایی چون معاونت فرهنگی هنری دفتر تبلیغات، سر دبیری فصلنامه «آفرینه» را نیز به عهده دارد و به ترجمه و تفسیر قرآن برای بچه‌ها و نگارش دایرة المعارف موضوعی قرآن برای ایشان نیز می‌اندیشد.

مظفری نخستین رمان را در دوره‌ی راهنمایی و تحت تاثیر نوشته‌های «چارلز دیکنز» نوشت و نام آن را «سفرنامه‌ی الیزابت» گذاشت. او نخستین روحانی فیلمنامه‌نویس کشور است و در سال ۱۳۷۵ فیلمنامه‌ای با مضمون دینی تدوین کرد که در آن زمان نمره «الف» آثار سینمایی را از آن خود کرد. وی همچنین کتاب «قایق راندن به اقیانوس» را در شرح سفر سال ۱۳۸۶ رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان یزد تالیف کرد.

رمان شورانگیز و جذاب «دعبل و زلفا» اثر تحسین برانگیز دیگری از حجت الاسلام و «مظفر سالاری»، نویسنده رمان شیرین و پرفروش «رویای نیمه شب» است که مورد تقدیر مقام معظم رهبری قرار گرفته و به چاپ شصت و هفتم رسیده است و انتظار می رود «دعبل و زلفا» نیز این موفقیت را تکرار کند. این اثر روایتی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت (ع) و همسر سازش‌ناپذیرش زلفاست، در این کتاب، مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) به صورت داستانی کنکاش شده است. عشق میان او و زلفا بستری جذاب برای ماجراهای فراوان این رمان است که تلاش دارد بر اساس داده های تاریخی به بازسازی و بازآفرینی ماجراها و حوادث بپردازد. آن‌طور که خود نویسنده می‌گوید این کتاب به سفارش یکی از بخش‌های آستان قدس نوشته شد.

از قصیده‌ای برای امام هشتم تا معجزه در رمان «دعبل و زلفا»

داستان این کتاب برگرفته از داستان کوتاهی به نام آستین، در مجموعه داستان‌های کتاب «مینوی نگاه تو» در مورد امام رضاست که انتشارات دارالحدیث آن را چاپ کرده است. داستان آستین در مورد دعبل خزاعی است که قصیده‌ای را برای امام رضا (عم) می‌خواند و زمانی که بر می‌گردد می‌بیند همسرش زلفا چشم‌هایش تراخمی شده است، در آستانه کوری قرار دارد.

خیلی سال قبل زلفا خواستگاری داشته به اسم ابن سیار که او چشم‌پزشک بوده، دعبل از او می‌خواهد که چشم‌های زلفا را ببیند. ابن سیار پس از معاینه متوجه می‌شود زلفا در آستانه کوری است و نمی‌تواند کاری انجام دهد. دعبل از لباسی حرف می‌زند که از امام رضا (ع) هدیه گرفته و مردم قم آن لباس را از او گرفته بودند و تنها یک آستین از آن لباس دست دعبل مانده بود. دعبل می‌گوید آن آستین را دارد، ابن سیار که مادی است و اعتقادی به امامت و ولایت و.. ندارد به شوخی می‌گوید در قرآن شما آمده که حضرت یعقوب چشمهایش نابینا شد و یوسف پیراهنش را برای پدر فرستاد و پدر با آن پیراهن چشمهایش را بینا کرد، حالا آستین لباس امام شما هم شاید باعث شفای چشم‌های زلفا شود.

دعبل شب آن آستین را روی چشم‌های همسرش می‌گذارد و صبح می‌بیند که چشم‌های زلفا شفا پیدا کرده است و پزشک هم برکات حضرت رضا را درک می‌کند. در مجموع مضمون این داستان این است که انسان برای اینکه بتواند به ساحت ائمه اطهار خدمتی انجام دهد، باید رشد کند تا شایستگی این امر را پیدا کند.

اگر در مسیرِ خودسازی قرار بگیرد و شایسته ولایت اهل بیت باشد، آنها هم دست گیرند و کمکش می‌کنند. دعبل نیز شاعریست که همانند همه انسانها به آلودگی‌هایی گرفتار است، اما وقتی که تصمیم می‌گیرد که قصیده‌ای در مورد اهل بیت بسراید، عادات بدش را کنار می‌گذارد و موفق می‌شود این قصیده را بسراید و به پیشگاه امام رضا تقدیم کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها