به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمود قلیپور مترجم و منتقد ادبی، در نشست «آسیبشناسی نقد ادبی» که در کافه کتاب ونک برگزارشد با تبیین نقش محافل علمی و دانشگاهی در توسعه و رشد نقد ادبی گفت: انفصال بین فضای دانشگاهی و فضای عینی داستاننویسی موجب عدم ورود نقد علمی به فضای داستاننویسی کشور شده است.
وی با انتقاد از ضعف خلاقیت هنری در آثار داستانی ادامه داد: در مقالات و کتابهای منتشر شده داستان، غالباً چیزی به نام عناصر داستان وجود ندارد، لذا منتقد ادبی باید در همه حوزههای علوم اجتماعی و جامعه شناختی و… مسلط باشد تا در نقد آثار هم موفق شود.
سید محمد حسین حسینی دبیر این نشست هم با بیان اینکه خلاقیت نویسنده و پرورش ایده در نقد مهم است، افزود: البته مخاطبی هم که نویسنده است از نقد استقبال نمیکند ضرورت وجود نقد غیرقابل انکار است اما نه نویسنده و نه ناشر از نقد استقبال نمیکنند و در فضای آکادمیک هم تنها دو واحد دروس دانشگاهی دررشته ادبیات دیده شده که بینتیجه است.
دکتر سعیده اسداللهی هم دراین باره گفت: اصولاً جامعه ما نقدپذیر نیست و فضای ادبی هم تابعی از فضای اجتماعی و سیاسی است که نقد پذیر نیستند البته باید تاکید کرد: نقد کردن کردن به معنی تخریب کردن و کوبیدن نیست، مسئله اساسی این است که داستاننویسی و نقد ادبی را در دانشگاه نداریم و در دانشکده هنر هم داستاننویسی جدی گرفته نمیشود.
وی ادامه داد: مسئله اساسی دیگر اینجاست که باید این رشته به شکل آکادمیک و دانشگاهی تدریس شود و مطالعات اساسی و زیربنایی علمی داشته باشد چرا که همه این کارشهودی نیست نویسنده به مطالعات و شناخت متنوع و خاصی نیازمند است.
وی با اشاره به وضعیت عرضه آثار داستانی و استقبال مخاطبان هم گفت: اکنون فقط آثار ترجمه و رمانهایی که جایزه ادبی از جشنوارههای مطرح گرفتهاند میفروشند و مخاطب دارند، همچنین آثار کوتاه داستانی نمیفروشند و مخاطب ندارند.
این منتقد تصریح کرد: البته ازسویی منتقدان ما هم سواد نقد را ندارند و آثار نقد ادبی هم مخاطب ندارد وقتی نویسنده پذیرا نباشد و به چند تجربه بسنده میکند، وقتی علوم انسانی را جدی نگیرد، شرایط همین خواهد بود.
دراین نشست، قلیپور مترجم و منتقد درپاسخ با سوالی درخصوص اهمیت و جایگاه نقد ادبی گفت: آبشخور ادبیات نقد است، نقد است که نویسنده را میسازد و به او چیرگی میبخشد اما ما آنرا جدی نگرفتهایم، این فرآیند باید از طریق آموزش آغاز شود اما شما میبینید که در کلاسهای ادبی داستاننویسی، سهلانگاری عجیبی رخ میدهد و در چند موضوع و محور خلاصه میشود البته این رویکرد در اروپا هم بعد از عصر روشنگری با تقلیل همه چیزها به عناصر محدود وجود داشت، در آنجا هم همه چیز سادهانگارانه گرفته شد. ما باید این سادهانگاری را کنار بگذاریم تا به مسائل پیچیدهتر برسیم
وی با اشاره به ابزار نقد درست گفت: منتقد برای ابراز نقد ادبی باید فلسفه، جامعهشناسی و تاریخ بخواند، غالب هنرآموزان کلاسهای داستاننویسی دنبال شهرت هستند اما باید بدانند با ۳۰۰ جلد شمارگان کتاب نمیتوان به شهرت رسید لذا باید با شناخت درست وهمه جانبه و مطالعات جامع به این عرصه وارد بشویم.
وی خاطرنشان کرد: بخشی از ادبیات ما به هویت ملی ما برمیگردد. نقد باید به نویسندگان ضعیف هشدار بدهد! اگر ترمز را نکشیم زبان فارسی را از دست میدهیم. نقد باید ترمز این ولنگارینویسی، سطحینویسی وضعیفنویسی را بکشد.
نظر شما