شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۶
نقد اجتماعی و بیان تضادهای فرهنگی در یک داستان نوجوان

یکی از مهم‌ترین ابعاد کتاب «پشت این پنجره»، نقد اجتماعی و تضادهای فرهنگی است. یاسمن در طول داستان با تضادهایی بین سنت و مدرنیته مواجه است. این تضادها در تصمیم‌گیری‌های او، روابط با خانواده و حتی در نحوه نگرش او به آینده‌اش نمود پیدا می‌کند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یوسف قوجُق، نویسنده و منتقد ادبی: رمان «پشت این پنجره» اثر وجیهه سامانی اثری چندلایه است که با ترکیب عناصر واقع‌گرایانه، فلسفی، اجتماعی و روان‌شناختی، داستانی تأثیرگذار از جست‌وجوی هویت و بلوغ فردی را به تصویر می‌کشد. تحلیل عمیق‌تر این رمان نشان می‌دهد که نویسنده به‌خوبی توانسته است از تکنیک‌های روایت، مفاهیم فلسفی و الگوی سفر قهرمان برای خلق داستانی پرمعنا استفاده کند. این اثر با پرداختن به مسائل روزمره و پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی، نه‌تنها مخاطب را درگیر داستان می‌کند، بلکه او را به تفکر درباره زندگی و هویت خود وامی‌دارد.

برای تحلیل عمیق‌تر رمان «پشت این پنجره»، قصد دارم جنبه‌های مختلفی از جمله ساختار روایی، مفاهیم فلسفی، سفر قهرمان و تکنیک‌های روایتی را با دقت بیشتری بررسی کنم تا به شناخت بهتری از پیچیدگی‌ها و عمق معنایی داستان دست یابیم.

۱- ساختار روایت و تکنیک‌های روایتی: رمان دارای ساختار روایی خطی است؛ اما نویسنده از تکنیک‌های مختلفی برای پیشبرد روایت و ایجاد جذابیت بهره گرفته است. این ساختار خطی به مخاطب اجازه می‌دهد به‌تدریج با شخصیت‌ها آشنا شود و به همراه آن‌ها مسیر تحول و رشد را طی کند. بااین‌حال، استفاده از تعلیق‌های موضعی و فلش‌بک‌هایی که به گذشته یاسمن اشاره می‌کنند، به نویسنده کمک کرده تا مخاطب را به عمق روان‌شناختی شخصیت نزدیک‌تر کند.

فلش‌بک‌ها به‌ویژه در بخش‌هایی که به رابطه یاسمن با خانواده و دوستانش می‌پردازند، به مخاطب دیدگاهی چندلایه از شخصیت او ارائه می‌دهند. این تکنیک‌ها نه‌تنها به بازسازی گذشته یاسمن کمک می‌کنند، بلکه انگیزه‌های او را نیز روشن‌تر می‌سازند. از طرفی، نویسنده از تعلیق‌های داستانی استفاده کرده تا مخاطب را به ادامه مطالعه ترغیب کند؛ به‌عنوان مثال، در بخش‌هایی که یاسمن با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شود و نتیجه آن تا صفحات بعدی آشکار نمی‌شود، تعلیق به‌خوبی برقرار است.

استفاده از افعال حال استمراری در این رمان نیز تکنیک مؤثری است؛ چون به‌نظرم علاوه‌بر ایجاد حس هم‌زمانی و حضور در جهان داستان را در مخاطب ایجاد کرده، این حس را که در همان زمان مطالعه، حوادث در حال رخ دادن است به مخاطب القا می‌کند و نیز این تکنیک باعث افزایش پویایی و جنب‌وجوش در روایت شده است.

۲- تحلیل براساس «سفر قهرمان»: این رمان را می‌توان براساس الگوی «سفر قهرمان» (جوزف کمبل) نیز بررسی و تحلیل کرد. (جوزف کمبل در کتاب «قهرمان هزارچهره»، ۱۷ مرحله را برای شخصیت اصلی مطرح می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها سه مرحله است که قهرمان در طول داستان طی می‌کند.) در رمان وجیهه سامانی ابتدا، یاسمن با مشکلات خانوادگی و چالش‌های اجتماعی مواجه است که او را به‌نوعی به‌سمت «دعوت به ماجرا» سوق می‌دهد. این موضوع او را از منطقه امن زندگی‌اش خارج می‌کند و وارد دنیای جدیدی از چالش‌ها می‌کند.

در طول سفر، یاسمن حامیانی دارد که به او کمک می‌کنند تا رشد کند. برای مثال، پدر و دوستی‌های او و افرادی که در مسیرش قرار می‌گیرند، نقش راهنماهایی را ایفا می‌کنند که به او در عبور از چالش‌ها کمک می‌کنند.

طبق الگوی جوزف کمبل در مرحله «آزمون دشوار»، قهرمان داستان در دنیای جدید با مجموعه‌ای از چالش‌ها و آزمون‌ها روبه‌رو می‌شود که باید بر آن‌ها غلبه کند. آزمون دشوار یاسمن در رمان «پشت این پنجره» نیز نقطه و جایی است که او باید با حقیقت‌های تلخ درباره خانواده و جایگاه خود در اجتماع روبه‌رو شود. در نهایت، یاسمن با پذیرش خود و اتخاذ تصمیم‌هایش و خودشناسی، به‌نوعی «بازگشت» را تجربه می‌کند؛ او حالا آماده است که با دانش و درک جدید از زندگی به دنیای معمول بازگردد و با چالش‌های زندگی روبه‌رو شود.

۳ -مفاهیم فلسفی و روان‌شناختی: رمان به مضامین فلسفی و روان‌شناختی پیچیده‌ای پرداخته است که می‌توان آن را از دیدگاه اگزیستانسیالیستی نیز بررسی کرد. یاسمن در طول داستان با سؤالات عمیقی درباره هویت، جایگاه خود در جامعه و معنای زندگی مواجه است. این پرسش‌ها او را به‌سمت نوعی جست‌وجو برای یافتن «معنای زندگی» سوق می‌دهند. این جست‌وجو شباهت زیادی به تفکرات اگزیستانسیالیستی دارد که در آن فرد به‌دنبال یافتن معنای زندگی و هویت خود در دنیایی بی‌معناست. موضوع «جستجوی معنای زندگی» یادآور دیدگاه‌های فیلسوفانی همچون ژان پل سارتر و آلبر کامو (نویسنده رمان مشهور «بیگانه») است. «انسان در زندگی‌اش باید معنای زندگی‌اش را بیابد!» شعار مهم این فیلسوفان است. یاسمن در طول داستان به‌دنبال پیداکردن جایگاهش در جهانی پر از تضادها و چالش‌هاست. او متوجه می‌شود که این معنا از درون خودش صورت می‌گیرد. به تعبیری، به یک بلوغ فکری و فلسفی می‌رسد که او را قادر می‌کند به‌طور مستقل تصمیم بگیرد.

علاوه‌بر این، یاسمن در طول داستان با سختی‌ها و رنج روبه‌رو می‌شود که پذیرش آن‌ها به‌نوعی ابزارهایی برای رشد شخصیت و بلوغ او می‌شود. این جنبه از داستان، یادآور دیدگاه‌های فریدریش نیچه درباره ضرورت رنج برای رشد انسان است. نیچه معتقد بود «آنچه من را نکُشد، قوی‌ترم می‌کند»، یاسمن نیز قوی‌تر می‌شود با عبور از رنج‌ها و پذیرفتن آن‌ها؛ یعنی به‌نوعی به یک سطح بالاتر از خودشناسی و بلوغ می‌رسد.

همچنین یاسمن در طول داستان با «مسأله آزادی و مسئولیت ناشی از آن» نیز روبه‌رو است. او باید بین انتخاب‌های مختلفی که در مقابلش قرار دارند، یکی را انتخاب کند و این انتخاب‌ها همواره با پیامدهایی همراه هستند. این جنبه از داستان، یادآور فلسفه اگزیستانسیالیسم است که بر «اهمیت آزادی انسان و پیامدهای ناشی از انتخاب‌ها» تأکید می‌کند. یاسمن به‌تدریج می‌آموزد که آزادی به معنای پذیرفتن مسئولیت و مواجهه با پیامدهای آن است و در نهایت، او با پذیرش مسئولیت‌های خود و قبول عواقب تصمیماتش، به بلوغی عاطفی و اخلاقی می‌رسد. این انتخاب‌ها به او اجازه می‌دهند تا از نقش قربانی خارج شود و به فردی تبدیل شود که بر زندگی خود کنترل دارد و آماده است تا با چالش‌های آینده مواجه شود.

۴- نقد اجتماعی و تضادهای فرهنگی: یکی از مهم‌ترین ابعاد رمان، نقد اجتماعی و تضادهای فرهنگی است. یاسمن در طول داستان با تضادهایی بین سنت و مدرنیته مواجه است. این تضادها در تصمیم‌گیری‌های او، روابط با خانواده و حتی در نحوه نگرش او به آینده‌اش نمود پیدا می‌کند. نویسنده با دقت این تضادها را به تصویر می‌کشد و از این طریق به نقد مسائلی چون فشارهای اجتماعی، قضاوت‌های فرهنگی و چالش‌های ناشی از تغییرات سریع تکنولوژیک می‌پردازد.

این نقد اجتماعی به‌خوبی در رفتار و تصمیم‌گیری‌های یاسمن منعکس شده است. او مجبور است بین انتظارات خانواده و جامعه و خواسته‌های شخصی خود تعادل برقرار کند. این چالش‌ها به‌خوبی به تصویر کشیده شده‌اند و نشان‌دهنده پیچیدگی‌های زندگی یک نوجوان در جامعه‌ای در حال گذار هستند.

۵- بررسی پایان داستان: پایان رمان نیز حاوی معنای فلسفی عمیقی است. یاسمن پس از عبور از چالش‌های فراوان، به پذیرش شرایط و خود دست می‌یابد. این پایان‌بندی نشان‌دهنده رشد شخصیت او و رسیدن به درکی عمیق‌تر از زندگی است. این پایان، برخلاف بسیاری از داستان‌های کلیشه‌ای که با این موضوع نوشته می‌شود، به‌نوعی واقع‌گرایانه و متناسب با سفر درونی یاسمن است. این پایان نشان می‌دهد که بلوغ نه به معنای حل همه مشکلات، بلکه به معنای پذیرفتن آن‌ها و ادامه دادن به زندگی با وجود سختی‌هاست.

نتیجه‌گیری: تحلیل عمیق‌تر این رمان نشان می‌دهد که نویسنده به‌خوبی توانسته است از تکنیک‌های روایتی، مفاهیم فلسفی و الگوی سفر قهرمان برای خلق داستانی پرمعنا استفاده کند. این اثر با پرداختن به مسائل روزمره و پیچیدگی‌های روحی و اجتماعی نوجوانان، نه‌تنها مخاطب را درگیر داستان می‌کند، بلکه او را به تفکر درباره زندگی و هویت خود ترغیب می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین