به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نقاشی «دختری با گوشواره مروارید» اثر یوهانس ورمیر، یکی از نمادینترین پرترههای جهان است که طی قرنها، الهامبخش نویسندگان، هنرمندان و سینماگران بوده است. یکی از برجستهترین آثاری که از دل این نقاشی زاده شد، رمان «دختری با گوشواره مروارید» نوشته تریسی شوالیه است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این رمان با تخیلی خلاقانه، داستانی را پیرامون شخصیت مرموز این پرتره خلق میکند و مخاطب را به درون زندگی و فضای قرن هفدهم هلند میکشاند.
از یک تابلو تا یک داستان
یوهانس ورمیر، نقاش هلندی دوران باروک، به خاطر آثارش که نورپردازی دقیق، رنگهای زنده و پرترههای رازآلود دارند، مشهور است. اما در مورد مدل این تابلو اطلاعات دقیقی وجود ندارد. تریسی شوالیه از همین نقطهٔ مبهم استفاده کرده و داستان خود را بر پایهٔ یک فرضیهی تاریخی تخیلی شکل داده است: دختری به نام گریت که بهعنوان خدمتکار به خانهی ورمیر میآید و به مدل او تبدیل میشود.
شوالیه در مصاحبهای عنوان کرده است که وقتی برای اولین بار این تابلو را دید، احساس کرد که دختر داخل نقاشی چیزی برای گفتن دارد، اما قادر به بیان آن نیست. همین مسئله انگیزهای شد تا او به کشف داستانی خیالی از زندگی این دختر بپردازد.
این رمان توانست با توصیف دقیق فضای اجتماعی، زندگی در خانهی ورمیر و فرآیند خلق یک اثر هنری، خوانندگان بسیاری را مجذوب کند. برخی از دلایل موفقیت این کتاب:
• خلق داستانی انسانی از دل یک نقاشی: بسیاری از افراد هنگام مشاهدهی آثار هنری کنجکاو میشوند که چه چیزی پشت چهرهها و نگاههای مرموز پنهان است. شوالیه با استفاده از این کنجکاوی، داستانی ملموس و احساسی نوشت.
• بازآفرینی هلند قرن هفدهم: کتاب، تصویری دقیق از شهر دلفت در آن دوران ارائه میدهد. از سبک زندگی مردم تا روابط طبقاتی و موقعیت اجتماعی زنان، همگی بهخوبی در داستان تنیده شدهاند.
• اقتباس سینمایی موفق: در سال ۲۰۰۳، فیلمی با همین نام به کارگردانی پیتر وبر ساخته شد که اسکارلت جوهانسون در نقش گریت و کالین فرث در نقش ورمیر بازی کردند. این فیلم به شهرت جهانی کتاب کمک بسیاری کرد.
تأثیر «دختری با گوشواره مروارید» بر ادبیات و هنر
انتشار این کتاب باعث افزایش توجه به نقاشی ورمیر شد. به گفتهٔ مدیر موزه مائریتشویس در هلند، پس از انتشار این رمان و فیلم، بازدید از تابلو چندین برابر شد.
«دختری با گوشواره مروارید» نشان داد که چگونه یک نقاشی میتواند نهتنها الهامبخش هنرمندان بلکه بستری برای خلق داستانی پررمزوراز باشد. موفقیت این رمان و فیلم آن نشان میدهد که هنرهای تجسمی و ادبیات میتوانند به شکلی خارقالعاده در هم تنیده شوند و تجربهای جدید برای مخاطبان خلق کنند.
نظر شما