سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سید حسن حسینینژاد: به گواه تاریخ مردم ایران در دوران باستان جشنهای زیادی را در فصول مختلف سال برگزار میکردند و نیز با استناد بر نظر صاحبنظران، ایرانیان از جمله ملتهایی بودند که به مناسبتهای مختلف با برگزاری جشنهای مکرر، به زندگی خود فضای مفرح و لذتبخش و پرامیدی میبخشیدند.
زندگی در طبیعت دلانگیز، دلگشا و وسیع همراه با دامداری و کشاورزی به نوعی ایجاب میکرد به بهانههای مختلف که نوعی تاثیرپذیری از طبیعت هم به شمار میرفت، برگزاری جشن و سرور به خوبی مورد توجه قرار بگیرد.
همچنین در گذر زمان این جشنها مفاهیم آیینی و اعتقادی هم یافتند تا بر مقدار محبوبیت و اهمیت آنها دوچندان افزوده شود که جشن یا عید نوروز از جمله چنین رسمهای پرشکوه به شمار میرود که پس از گذشت چندهزار سال از دیرینگی آن، هنوز زنده و جاری و باشکوه برگزار میشود.
برای این جشن کهن تا به امروز کتب و آثار متعددی قلمی و تولید و روانه بازار شده است که یک نمونه از آنکه محور گزارش پیشرو است، کتاب «نوروز در ایران و گرگان» به قلم اسدالله معطوفی، نویسنده، مدرس دانشگاه، محقق، مورخ و دانشآموخته دکترای تاریخ بوده که ضمن اشاره مختصر به پیشینه عید نوروز در میان ایرانیان و چند کشور پیرامونی با حوزه تمدنی مشترک، به عیدنوروز در گرگان و آداب و رسوم آن در بین مردم این دیار پرداخته است.
کتاب به شیوه کتابخانهای و میدانی و مردمنگاری به نگارش درآمده و ضمن گاهشماری رویدادها در میان ایرانیان و اشاره به جشنهایی چون فروردگان و فرودگ، به پیدایش و گستره نوروز و موسیقی، خوراکیها و نیز سرودهای نوروزی همراه با آداب تحویل سال به طور مبسوط پرداخته شده است.
از شَموس تا حق البُق
در کتاب «نوروز در ایران و گرگان» با آداب و سنن نوروزی مختلفی آشنا میشویم که برخی از آنها همچون میرنوروزی، خانه تکانی، هفت سین و عیددیدنی در گستره جغرافیای کشورمان تقریباً به یک شکل برگزار میشود و در افکار عمومی آشناتر هستند اما در این میان و در این کتاب به آیینهای پیش و حین نوروزی مانند «تعویض خط چو» و «بازی مُرغانه جنگی» اشاره و پرداخته شده که خواندنش و آگاهی از چرایی انجام دادنش خالی از لطف نیست.
درباره «تعویض خط چو» در صفحه ۱۲۹ کتاب آمده است: «یکی از مواردی که در اواخر هرماه، فصل و مخصوصاً آخر سال مورد توجه مردم قرار میگرفت تسویه حسابهای مالی خانوادهها با بقال، نانوا، حمامی و غیره محله بود.
در گذشته معمولاً برای خرید جنس توسط خانوادههای معتمد از بقال و یا نان از نانوا و مخصوصاً استفاده از حمامها، همیشه پول داده نمیشد بلکه شَموش (به گویش گرگانی چوبی باریک حدود نیم متر) را فروشنده به مشتری کاملاً مورد اعتماد خود میسپرد که با هر بار مثلاً نان خریدن، خودش خطی عمیق روی آن چوب میانداخت و در پایان ماه هم با شمردن خطهای «خط چو» همان «خط چوب» مطالبه پول خود را میکرد.
یکی از مقاطعی که حتماً میبایست اهالی استرآباد «قبل از عرفه و بعد از حمام عیدی» به آن توجه میکردند، پرداخت بدهکاریها، تعویض همین خط چوها و دریافت چوب جدید بود. در ضمن «حق البُق» کارگر حمام که با بوق یا شیپور خود روزهای زنانه و مردانه بودن حمام را در طول هفتههای سال از روی پشت بام اعلام میکرد، جدا حساب میکردند که این حق البُق اجباری نبود».
جنگ تخممرغها
همچنین در صفحه ۲۰۱ کتاب با اشاره به اینکه در چند روز تعطیلات عید نوروز، در کنار دید و بازدیدها، یکی از بازیهایی که در میان کودکان و نوجوانان و حتی جوانان رایج بود «مُرغانه جنگی» یا جنگ تخممرغها نام داشت.
با نگاهی به منابع مختلف، خانوادههای ایرانی از جمله شمالی هنگام تامین و تهیه کالاهای مخصوص نوروزی حتماً مقدار قابل توجهی تخم مرغ نیز تهیه میکردند. این تخم مرغها مخصوص سفره هفتسین است و هنوز بین قدیمیها رسم است که برای تکتک افرادی که برای دید و بازدید به خانههایشان میآیند تخممرغ عیدی بپزند.
بعد از تحویل سال کودکانی که تخم مرغهای عیدی خود را دریافت میکردند در کوی و برزن جمع میشدند و با رو کردن تخم مرغهای عیدی خود، مبارز برای جنگی دو نفره میطلبیدند.
در سراسر ایام عید، کودکان و نوجوانان و جوانان و گاهی حتی بزرگسالان در میدانگاهی محلات شهر استرآباد تخممرغ به دست در میان انبوهی از جمعیت، به دنبال حریف میگشتند.
بعد طرفین به نوبت با نوک تخم مرغ خود بر نوک تخم مرغ حریف به آرامی میکوبیدند و تخم مرغ هرکس که میشکست بازنده بود و میباید آن را به حریفش تقدیم میکرد که در ادامه این بخش کتاب به شیوههای نگهداری از تخممرغهای برنده توسط مالکان جدید هم پرداخته شده که خواندنش جذاب و خالی از لطف نیست.
دخالت در کار همسایه ممنوع
همچنین با تورق کتاب و از دیگر بخشهای خواندنی آن، اشاره به برخی باورهای عامیانه مربوط به قبل عید، روز و شب چهارشنبهسوری است که میتوان به مواردی چون «چِک پُرسی و اُنقُر مَنقُر کردن همسادِه» یعنی پرس و جو و دخالت بیجا در کار همسایه قبل از عید و حتی در ایام عید اشاره کرد که معتقد بودند بسیار بدیمن و موجب سَرتُو (سرزنش) یا تنگی خلق اعضای خانواده در سال میشد.
از دیگر باورها نیز تکان دادن جغجغه آویزان بر روی گهواره کودک در شب عید به منظور اعلان پایان سال کهنه بود که در گویش بومی مردم استرآباد به آن «تِکتِکانو اوُزان گَواره بِچِه رِ تُکان دادن» میگفتند.
یا اینکه برای بخت دختر آماده ازدواج، آخر شب چهارشنبهسوری، مادر کُنده نیمسوز زیر سِلینگه (سه پایه) شام یا کُنده توی اجاق مطبخ یا اجاق گوشه حیاط را به دست گرفته و فوت کنان جلو دختر آورده و با گفتن «هوهو» او را از جا بلند میکرد و از اطاق و حیاط به بیرون و داخل کوچه میفرستاد تا بدینگونه با بیرون رفتن وی از خانه، در سال نو بختش باز شود.
به گزارش ایبنا، کتاب «نوروز در ایران و گرگان» نخستین بار در سال ۱۳۸۸ و در شمارگان ۱۵۰۰ نسخه توسط موسسه فرهنگی انتشاراتی فروهر روانه بازار نشر شد.
همچنین اسدالله معطوفی، نویسنده، مدرس دانشگاه، محقق، مورخ و دانشآموخته دکترای تاریخ متود شهریور ماه سال ۱۳۳۵ در محله سبزه مشهد گرگان است که چهرهای نام آشنا در عرصه ملی بوده و تا به امروز آثار پرشماری را با توجه خاصه به زیست بوم گرگان و گلستان روانه بازار نشر کرده است که میتوان به عناوینی چون انقلاب مشروطه در استرآباد، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، سیر تاریخی معماری شش هزار ساله گرگان و استرآباد، سکههای طبرستان، گرگان استرآباد، تاریخچه نشر و نشریات در استرآباد، اشاره کرد.
نظر شما