سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -جواد رنجبر درخشیلر (شاهنامه پژوه): رئیس جمهوری ترکیه نوروز را جشن ترکها نامیده است. این گزارهی به ظاهر ساده نتیجهی دههها کوشش پان ترکیستی است؛ از قرن نوزدهم و توسط وامبری تا اکنون. پان ترکیسم ایدئولوژی ملتسازی ترک است که در دهههای گذشته با صهیونیسم پیوندی عمیق یافته است. ترکانی که در حدود هزار سال پیش از شرق ایران به تمدن گام نهادند انسانهایی سلحشور و باهوش بودند. با قدرت جنگاوریی کم نظیر پیش میرفتند و تنها کشتار را میفهمیدند، اما کشتار آنها در منطقههای میانی ایران متوقف شد چون با تمدن و فرهنگ آشنا شدند و فهمیدند که برای بقا باید به زبان پارسی و فرهنگ ایرانی چنگ زنند. این تصمیم هوشمندانه سبب شد ترکان ایرانی شوند و فرزند سبکتکین، محمود و سلطان شود. تقریباً هزار سال از تاریخ ایران حکومت ترکان ایرانی شده است؛ ترکیبی شگفت و غرورانگیز از قدرت نظامی و دیوان سالاری و زبان پارسی و شاهنامهی فردوسی که نگین فرهنگی آن بود.
مشروطه تداوم تحول یافتهی این تاریخ و صورتبندی است، اما پس از مشروطه به تدریج قومها به تحریک خارجی سر برمیآورند. ایران متحد و منسجم با هزاران شهر و روستا به طور بیسابقهای به قومها تقسیم میشود. قومیت کاملاً جدید بود و ریشهای در تاریخ و اندیشه ایرانی نداشت. حتی صورتبندی توطئهآمیز آن نیز در درون مرزهای ایران اتفاق نیفتاد. اصناف قومگرایی بیرون از مرزهای ایران مطرح و ترویج میشد و چون سوغاتی زهرآلود به ایران نیز وارد شد.
دال مرکزی قوم گرایی نفی و نهی تاریخ هزاران ساله ایران و فرهنگ ایرانشهری بود؛ با برجسته کردن زبانهای محلی و اتکا به آنها تا در نهایتایدهی وحدت بخش ایران را بشکنند. گویا هوش و انتخاب ترکان ایرانی شده که میتوان آنها را ترکان اصیل و قدیم خواند ترکان جدید را قانع و راضی نمیکرد.
ترکان جدید یا پان ترکیستها با مبنایی از شرقشناسی که پر از ناشی گریهای روشی و معرفتی بود، ساختن تاریخی جدا از ایران را آغاز کردند. تاریخسازی قومی یک ایراد یا مانع بزرگ داشت. نه متنی بود که بتوان بر آن تأکید کرد، نه آیینی که بتوان نقطه عطفاش شمرد، نه شخصیتهایی بزرگ که بتوان مجسمههایشان را ساخت. تنها یک راه باقی مینامد و آن تحریف و جعل بود.
به تدریج غارتگری نوین آغاز شد و نقشی که ترکان قدیم از شرق ایران آغاز کرده بودند توسط ترکان جدید از غرب ایفا شد. این بار غارت برخلاف غارت قدیم غذا و چهارپایان نبود. فرهنگ و زبان واندیشه بود. ترکان قدیم در مسجد بخارا مصحف زیر پا انداختند و مصحف دانها را به کاه دانی تبدیل کردند. ترکان جدید هر متنی را که یافتند بر سر دست گرفتند و کاه را فرونهادند. برای غارت اقتصادی نخست باید غارت فرهنگی به سرانجام میرسید.
غارت ترکان قدیم شرق ایران را به خاک و خون کشید و غارت پان ترکیستها به غرب ایران نظر سو انداخته است. مولوی، نظامی، شب یلدا و سایر آیینها و مفاهیم فرهنگی و حالا نوروز غارت شده و میشوند تا در نهایت تاریخی دست و پا بشود.
گاه گفته میشود همهی این کوششها را میتوان تحمل کرد و دم نزد. ایران بزرگتر از آن است که با این غارتها کوچک شود و نیز این غارتها به سرانجامی نمیرسد. این تحلیل همدلی عمدی یا سهوی با پان ترکیسم است و آن را در فضایی حفاظت شده قرار میدهد تا رشد کند.
تاریخسازی پان ترکیستی نظری به آینده دارد و اگر با آن به جدیت مقابله نشود آینده منطقه در اختیار پان ترکیسم خواهد بود. بدیهی است که آیندهی مبتنی بر جعل تاریخ، انسانی و شریف و فرهنگی نخواهد بود.
نوروز آیین درخشان هزاران ساله ایرانیان آیین صلح و درنگهای شیرین هستی شناختی است. دزدیدن آن، از اصل جدا کردنش، تحریف آن و ابزاری کردنش از این جشن شکوهمند وسیلهای خشونت بار، دیگرستیز، ایدئولوژیک و بحرانزا میسازد. آیندهی منطقهای که نوروزش ترکی قلمداد شود آیندهای خون بار خواهد بود.
نوروز سفره گشودهای است که در آنجا برای کسی تنگ نیست. همان طور که در گذشته همه بر سر آن نشستهاند و زندگی را تجدید کردهاند. ترکان قدیم بر سر این سفره نشستند همان طور که سفره سده و مهرگان را هرگز ترک نکردند. حال اگر یکی از نشستگان بر خوان نوروز بخواهد آن را غارت کند کاری برخلاف روح نوروز کرده است. اردوغان سیاستمداری شکست خورده است که با سقوط احتمالی زودهنگامش ناکارآمدی پان ترکیسم را اثبات خواهد کرد.
در این میانهی پرهیاهو بر همگان ایرانیان به ویژه صاحبان قدرت واجب است که از نوروز چون گوهری گرانبها پاسداری کنند.

نظر شما