كتاب «كلمة الامام السبط الشهيد عليهالسلام» (عربي) تاليف الشهيد الشيخ هشام الصيمري از سوي موسسه بوستان كتاب به چاپ سوم رسيد. اين اثر در قالب 26 سوال و پرسش، جنبههاي مختلف حيات و مبارزه امام حسين(ع) را كاويده است./
نام آن بزرگوار حسين است و اين اسم، انتخاب پروردگار عالم است. مشهورترين كنيه ايشان ابيعبدالله است و مشهورترين القاب ايشان «سيدالشهدا»، «المظلوم» و «الشهيد» است. عمر پر بركت آن حضرت تقريبا 57 سال است. در سوم شعبان سال چهارم هجرت متولد و در دهم محرمالحرام سال 61 از هجرت در كربلا به دست لشگريان يزيدبن معاويه شهيد شدند. شش ساله بودند كه جد بزرگوارش از دنيا رفت. 30 سال با پدر بزرگوار خود زندگي كردند و 10 سال بعد از شهادت پدر، با برادر بزرگوارش بودند و 10 سال هم مدت امامت آن حضرت بود.
امام حسين(ع) علاوه بر فضايل حسبي و نسبي كه همه اهلبيت(ع) دارند، امتيازهايي هم در ميان اهلبيت عليهمالسلام دارند.
نخستين امتياز اين است كه ائمه طاهرين عليهمالسلام همه از صلب اويند. از اين جهت رواياتي از رسول اكرم(ص) آمده است كه به اين امتياز تصريح شده است. سلمان فارسي ميگويد: «حسين در دامن رسول اكرم نشسته بود و حضرت او را مي بوسيد و مي فرمود: انت السيد ابوالسادة انتالامام ابنالامام ابوالائمة انتالحجة ابوالحجج تسعة من صلبك و تاسعهم قائمهم؛ تو بزرگي و پدر بزرگاني. تو امامي و پسر امامي و پدر اماماني. تو حجت خدايي و پسر حجت خدايي و پدر حجتهاي خدايي و آن حجتهاي خداوند 9 نفرند كه از نسل تو هستند و نهمين آنان قائم آل محمد(ع) است.»
دومين امتياز كه تداوم حيات اسلام مرهون شهادت او ست- اگر به تاريخ مراجعه شود، فهميده ميشود اگر قيام حسين(ع) و اسارت اهلبيت(ع) آن بزرگوار نبود، نامي از اسلام باقي نمانده بودـ آن است كه رسول اكرم بدان اشاره ميفرمايد: «حسين مني و انا من حسين؛ حسين از من است و من نيز از حسينم». وقتي كه ميخواستند بيعت با يزيد را به امام حسين(ع) تحميل كنند با اشاره به اين امتياز فرمودند: «لو بايعت يزيد فعليالاسلام السلام؛ اگر با يزيد بيعت كنم بايد فاتحه اسلام را خواند». و نظير اين كلمات در كلمات رسول اكرم(ص) و ائمه طاهرين(ع) و زيارات آن حضرت زياد ديده ميشود.
سومين امتياز امام حسين(ع)، شعلههاي محبت اوست در دلهاست. رسول اكرم(ص) ميفرمود: «ان للحسين حراره في قلوبالناس لن تبرد ابدا؛ همانا براي حسين؛ محبتي در دلها شعلهور است كه هرگز خاموش شدني نيست».
چهارمين امتياز ابيعبداللهالحسين(ع) اين است كه در تربت او شفا و استجابت دعا در حرم مطهر او از نظر روايات مسلم و قطعي است.
امتياز پنجم كه امتياز بزرگي است آن است كه حسين(ع) عشق و فداكاري و گذشت در راه خدا را عملا معني كرد و بايد گفت اگر كار امام حسين(ع) در روز عاشورا نبود، بسياري از مفاهيم و لغات را نميشد معني كرد. حسين(ع) در روز عاشورا ميگويد: «اي خدا! پناه من در هر غمي تو هستي و اميد من در هر سختي تو هستي. در هرچه بر من روي آورد تو پناه و ياري كننده من هستي. چه بسيار از غمهايي كه دل را به تپش درميآورد و چاره را كم ميكند و رفيق را درمانده و دشمن را خوشنود ميكند؛ به تو واگذار نمودم و شكايت آن را به تو كردم براي رغبتي كه فقط به تو داشتم نه به غير تو، و تو آن غم را دفع كردي. پس تو صاحب هر نعمت و هر خوبي هستي و منتهاي هر آرزويي تويي.»
او هرچه دارد در راه حق فدا مي كند، جان، مال، عيال، اصحاب، اولاد و حتي طفل شيرخوار را، و در گودال قتلگاه چنين مي گويد:«
تركتالخلق طرا في هواكا و ايتمتالعيال لكي اراكا
و لو قطعتني فيالحب اربا لماحنالفؤاد الي سواكا
اي خدا! از همه كس، از همه چيز در راه تو گذشتم و براي ملاقات تو از همه وابستگان چشم پوشيدم. اي خدا! اگر در راه محبت تو پاره پاره شوم دل من به سوي غير تو تمايل نخواهد كرد.»
اين است حقيقت ايمان سير اليالله تعالي، حقيقت علم و عرفان به خدا، حقيقت عبوديت و فناء اليالله. اين است حقيقت تقوا و سرگذشت از ما سويالله و حقيقت زهد و حقيقت شجاعت به معناي غلبه بر دشمن و غلبه بر نفس و نباختن خود در جزر و مد روزگار. اين است حقيقت فتوت و مردانگي، حقيقت سخاوت، معناي رافت و رحمت، حقيقت تواضع براي خدا و مخلوق خدا و دين خدا؛ اين مفهوم حلم، اين معناي فصاحت و بلاغت در گفتار و كردار. اين است حقيقت سياست، و مفهوم عدالت، و حقيقت جهاد في سبيلالله، معناي رسيدن به مطلوب از هر جهت. و بالاخره اين است همه فضايل انسانيت. از اينجا معني روايت پيامبر اكرم(ص) كه فرمود: «انالحسين مصباحالهدي و سفينةالنجاة؛ حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است» معلوم ميشود و اگر رسول اكرم(ص) فرموده است: «من احب ان ينظر الي احب اهلالارض والسماء فلينظر اليالحسين؛ هر كه دوست دارد نظر كند به كسي كه نزد خدا و اهلبيت محبوبترين افراد زمين و آسمان است، به حسين نظر كند» نظر به همين معني داشته است.
امام حسين(ع) فرمود: «هر كه به من پيوندد و با من بيايد شهيد ميشود و هر كه تخلف كند و شركت در اين قيام خونين نكند هرگز رستگار نخواهد شد». در خطبه امام حسين(ع) شب ترويه، كه صبح آن شب به كربلا حركت نمود ميخوانيم: «هر كه ميخواهد خونش را در راه ما دهد، فردا با ما حركت كند. ما به ياري خدا فردا حركت خواهيم كرد.» و نظير اين جمله در كلمات امام حسين(ع) زياد ديده ميشود.
بايد گفت اگر اسلام در مخاطره باشد و زمينه براي قيام مفيد باشد، قيام با علم به شهادت، يك وظيفه ديني براي همه است؛ و قيام حسين(ع) چنين بود. از خطبههاي امام حسين(ع) روشن ميشود كه دين اسلام در مخاطره شديد قرار داشته است. امام همان روزي كه از مدينه حركت ميكند چنين ميفرمايد: «اني لم اخرج بطرا وا مفسدا ولا ظالما و انما خرجت ان آمر بالمعروف و انهي عنالمنكر و اسير بسيرة جدي و ابي و اطلبالصلاح في امة جدي؛ من قيام نكردهام براي اخلال و افساد و ظلم، بلكه قيام من به خاطر امر به معروف و نهي از منكر و نشان دادن راه رسول اكرم(ص) و پدرم اميرالمؤمنين(ع) و اصلاح مفاسد در امت جدم ميباشد.»
و در كربلا ـ وقتي كه همه مهياي شهادت بودندـ خطبه ميخواند و در آن خطبه ميفرمايد: «الا ترون انالحق لا يعمل به والباطل لايتناهي عنه ليرغبالمومن في لقاءالله و اني لا اريالموت الا سعادة والحياة مع الظالمين الا برما؛ آيا نمي بينيد كه به حق عمل نميشود و از باطل جلوگيرينميشود؟ بايد مؤمن از اين پيشامد بميرد و همانا من، مرگ را با اين پيشامد سعادت ميدانم و زندگي با ظلم جز بدبختي چيز ديگري نيست.»
گريه براي امام حسين(ع)، تشكيل مجالس عزا، دستههاي عزا، زيارت از دور و نزديك، ايجاد بناهايي مثل حسينيه و سقاخانه، زنده نگاه داشتن ولايت است، زنده نگاه داشتن خون امام حسين(ع) است، زنده نگاه داشتن روح انقلاب است تا زماني كه بالاخره به دست حضرت بقيةالله(عج) تسلط بر جهان حاصل شود.
چاپ نخست كتاب «كلمة الامام السبط الشهيد عليهالسلام» (عربي) در شمارگان 1500 نسخه، 132 صفحه وبهاي 22000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما