به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، علامه علياكبر دهخدا (1256– 7 اسفند 1334 خورشيدي) لغتشناس، روزنامهنويس و طنزپرداز، چهرهاي تابناك در ميان دانشمندان معاصر ايران دارد. گردآوري «امثال و حكم» در 4 جلد، پايهگذاري «لغتنامه» بزرگ فارسي، همكاري در انتشار روزنامه پرآوازه «صور اسرافيل» و نوشتن مقالات طنزآميز «چرند پرند»، گوشهاي از كارنامه درخشان و خدمات گرانبهاي او به فرهنگ ايران است.
علياكبر دهخدا در سال 1258 خورشيدي در محله سنگلج تهران بهدنيا آمد. پدرش، خانباباخان، اهل قزوين و ساكن تهران بود. دهخدا در 9 سالگي پدر را از دست داد و تحت سرپرستي مادر خود قرار گرفت. آموزشهاي ابتدايي را با آموختن دروس قديم در نزد شيخ غلامحسين بروجردي آغاز كرد. آن درسها شامل صرف، اصول فقه، كلام و حكمت بود. دانشهاي روز و زبان فرانسه را نيز در مدرسه علومسياسي فراگرفت. پس از پايان تحصيلات وارد خدمت وزارت امور خارجه شد و همراه معاونالدوله غفاري كه وزير مختار ايران در كشورهاي بالكان بود، به اروپا رفت (1282 خ).
بازگشت دهخدا به ايران در سال 1284 و همزمان با رويدادهاي انقلاب مشروطيت بود. چندي بعد معاون و مترجم مسيو دوبروك بلژيكي در شركت راهسازي خراسان شد. با اعطاي فرمان مشروطيت و گشايش اولين مجلس شورا، به همراهي ميرزا جهانگيرخان شيرازي و به سرمايه ميرزا قاسمخان تبريزي، روزنامه «صور اسرافيل» را تاسيس كرد. ميرزا جهانگيرخان مديريت و علياكبر دهخدا منشيگري و نويسندگي «صور اسرافيل» را برعهده داشتند. اين روزنامه در اندك زماني به مشهورترين و اثرگزارترين جرايد مشروطه تبديل شد. تيراژ «صور اسرافيل» را 5500 نسخه نوشتهاند كه در 8 صفحه و به صورت سربي چاپ ميشد.
دهخدا افزون بر نگارش مقالات سياسي، صفحه طنزآميز «چرند پرند» روزنامه را هم مينوشت و با امضاي «دخو» منتشر ميكرد. او در آن نوشتههاي خواندني به انتقادهاي تند سياسي و اجتماعي ميپرداخت. نثر دهخدا در «چرند پرند» را بايد پايه و سرآغاز سادهنويسي در ايران دانست، دهخدا در اين زمان 28 ساله بود.
نخستين شماره «صور اسرافيل» در 17 ربيعالثاني 1325 قمري منتشر شد و آخرين شماره آن (شماره 32) در 20 جماديالاول 1326 قمري (1287 خورشيدي) امكان انتشار يافت. سه روز پس از انتشار شماره آخر «صور اسرافيل» مجلس شورا به فرمان محمدعليشاه قاجار به توپ بسته شد. دهخدا ناگزير به سفارت انگليس پناهنده شد و يك ماه بعد به اروپا تبعيد شد.
وي در ابتدا به پاريس رفت و سپس راهي «ايوردن» سوئيس شد. در آنجا 3 شماره ديگر از «صور اسرافيل» را منتشر كرد. در شماره سوم بود كه مسمط مشهور خود را در رثاي دوست از دست رفتهاش ميرزا جهانگيرخان شيرازي سرود. جهانگيرخان چهار روز پس از انتشار آخرين شماره «صور اسرافيل» به دستور محمدعليشاه قاجار، به همراه شمار ديگري از مشروطهخواهان، كشته شده بود.
«ياد آر ز شمع مرده ياد آر»، مصراعي بود كه در پايان بند اول شعر تكرار ميشد. اين مسمط طرحي نو در شعر فارسي و چيزي ميان شعر عروضي و آزاد بود. به همين سبب است كه دهخدا را «پيشآهنگ و استاد نوآوري» در شعر روزگار خود دانستهاند. علامه دهخدا درباره انگيزه سرودن مسمطش مينويسد: «شبي مرحوم ميرزا جهانگير خان را به خواب ديدم در جامه سفيد، كه معمولا در تهران در بر داشت. به من گفت: «چرا نگفتي او جوان افتاد ؟» من از اين عبارت چنين فهميدم كه ميگويد: «چرا مرگ من را در جايي نگفته و ننوشتهاي». در حال بيدار شدم و چراغ را روشن كردم و تا نزديك صبح سه قطعه از مسمط را ساختم و فردا گفتههاي شب را تصحيح كرده و دو قطعه ديگر بر آن افزودم.»
دهخدا پس از آن راهي استانبول شد و در دفاع از آزاديخواهان مشروطه، روزنامه «سروش» را بنيانگذاري كرد. اين نشريه 15 شماره دوام آورد. هنگامي كه نيروهاي مشروطهخواه، تهران را فتح و محمدعليشاه را از سلطنت بركنار كردند، مردم كرمان دهخدا را كه هنوز در استانبول بهسر ميبرد، به نمايندگي خود در مجلس شورا (دوره دوم) برگزيدند. آنها به ياد داشتند كه دهخدا در زمان انتشار «صور اسرافيل» با نوشتن مقالات متعدد، به دفاع از مردم كرمان در برابر ستمگري شاهزاده نصرتالدوله (حاكم وقت كرمان) برخاسته بود. از اين رو به نشانه حقشناسي او را به نمايندگي خود برگزيدند. دهخدا در سال 1289 خورشيدي به ايران آمد و اندكي بعد به عضويت حزب اعتدالي پذيرفته شد.
با آغاز جنگ جهاني اول (1914– 1918 م) و پيشروي نيروهاي روس تا نزديكي تهران، دهخدا به همراه بسياري از نمايندگان مجلس، پايتخت را ترك كرد. دهخدا به چهار محال بختياري رفت و تا پايان جنگ در يكي از روستاهاي آنجا اقامت گزيد. در آن ساليان بود كه به كار گردآوري لغات پرداخت و زمينه فراهم آوردن مواد لغت نامهاش را فراهم كرد. اين كار، 45 سال از زندگي او را، تا واپسين لحظه حيات، در برگرفت.
دهخدا در اين ساليان متمادي و پربار، چهار ميليون فيش از روي متون ادب فارسي تهيه كرد. اين فيشها پايه لغتنامهاي شد كه پس از او استادان ديگران آن را به سرانجام رساندند. 22 جلد از اين اثر در زمان زندگي دهخدا و به سرپرستي او چاپ شد. پس از درگذشت او چاپ و انتشار جلدهاي ديگر تا سال 1359 خورشيدي زمان برد. تا آن كه در اين سال تاليف و تدوين لغت نامه در 222 جلد و 26475 صفحه سه ستوني به قطع رحلي بزرگ پايان يافت.
در اين كار 124 استاد و در طي 64 سال با سازمان لغت نامه دهخدا همكاري داشتهاند. علامه محمد قزويني ضمن ستايش كار بيمانند دهخدا، لغتنامه او را «بزرگترين و جامعترين و نفيسترين» فرهنگي نام برده است كه «بعد از اسلام تاكنون براي زبان فارسي فراهم آورده شده است»
دهخدا در سالهاي 1308 تا 1311 «امثال و حكم» را كه مجموعهاي از 24 هزار ضربالمثل و كنايه است، منتشر كرد. او از سال 1314 از اعضاي پيوسته فرهنگستان ايران بود. در نخستين كنگره نويسندگان ايران (تيرماه 1325) نيز شركت داشت. برگزيده شدن او براي عضويت در هيات رئيسه كنگره در خور يادآوري است. بنيانگذاري مدرسه عالي حقوق و علومسياسي و تاسيس «جمعيت مبارزه با بيسوادي» از ديگر فعاليتهاي علامه دهخدا بود. او در ماههاي پاياني عمر، فيشهاي گردآوري شدهاش را به مردم ايران پيشكش كرد و دكتر محمد معين را وصي خود براي ادامه انتشار لغت نامه ساخت. دكتر سيد جعفر شهيدي و دكتر محمد دبيرسياقي را نيز همكار معين در كار انتشار لغت نامه قرار داد. در اين زمان دهخدا كتابخانه خود را به دانشكده ادبيات بخشيده بود.
سرانجام علامه علياكبر دهخدا، پس از عمري زندگي پرثمر و تكاپوي سختكوشانه علمي، در روز 7 اسفند 1334 خورشيدي چشم از جهان فرو بست. پيكر او در ابنبابويه به خاك سپرده شد. دكتر محمد معين كه در روزها و ساعتهاي پاياني زندگي دهخدا بر بالين او بود، مينويسد: «روز پنجم اسفند 1334 با يكي از دوستان به عيادت استاد رفتم. چراغي بود كه رو به خاموشي ميرفت.
پس از چند دقيقه روي به من كرد و گفت: «كه مپرس». و پس از لحظهاي بار ديگر گفت: «كه مپرس». ذهنم متوجه حافظ شد. پرسيدم: «منظور شما غزل حافظ است؟» گفت: «آري» پرسيدم: «مايليد آن را براي شما بخوانم؟» با سر اشاره مثبت كرد. ديوان حافظ را برداشتم و اين غزل را به تاني خواندم: «درد عشق چشيدهام كه مپرس/ زهر هجري چشيدهام كه مپرس ... سراپا گوش بود و سر خويش را حركت ميداد. گويي اين غزل خواجه، آينه تمام نماي او بود. دو روز بعد استاد دهخدا، در همان اتاق، چشم بر جهان فرو بست.
سازمان بينالمللي يونسكو در سال 1980 از دولتهاي عضو سازمان خواست كه به بزرگداشت دهخدا بپردازند و ياد او را زنده نگهدارند. در ايران نيز مراسمي در بزرگداشت و پاسداشت خدمات گرانبهاي استاد دهخدا برگزار شد. در سال 1334 محمد معين اشعار بهجاي مانده از دهخدا را منتشر كرد. مجموعه كاملتر آن اشعار در سال 1358 به كوشش دكتر محمد دبير سياقي چاپ شد. در همين سال مجموعه مقالات او توسط دكتر دبير سياقي و جلد دوم آن در سال 1362 در دسترس پژوهندگان قرار گرفت. «نامههاي سياسي دهخدا» نيز به كوشش ايرج افشار در سال 1358 منتشر شد.
منابع:
پژوهشگران معاصر ايران– هوشنگ اتحاد – فرهنگ معاصر 1384
گزيده آثار دهخدا – حسن احمديگيوي– نشر قطره 1375
معرفي و شناخت علياكبر دهخدا – شهناز مرادي (و) فتح الله اسماعيلي– نشر قطره 1382
پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۱:۵۵
نظر شما