جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۸
تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت/فیلسوفان به فضیلت‌های فکری توجه چندانی نکرده‌اند

هدف مولف کتاب «فضایل ذهن: تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت» این است که نشان دهد نظریه فضیلتِ محض چگونه می‌تواند چنان غنی باشد که مبانی معرفت‌شناسی هنجاری را فراهم آورد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «فضایل ذهن: تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت» نوشته لیندا زگزبسکی به ترجمه امیرحسین خداپرست به تازگی منتشر شده است.
 
کانون نظریه پیشنهادی نویسنده کتاب مفهوم فضیلت فکری است. به اعتقاد نویسنده این کتاب، متأسفانه، فیلسوفان به فضیلت‌های فکری توجه چندانی نکرده‌اند و این غفلت به فلسفه معاصر منحصر نمی‌شود و در سراسر تاریخ فلسفه رخ داده است. البته فیلسوفانِ اخلاق فضیلت را به‌تفصیل بررسیده‌اند اما در آن اندک مواقعی که از فضیلت فکری ذکری به میان آورده‌اند، تقریباً همواره به فضیلت ارسطوییِ فرونسیس، یا حکمت عملی، پرداخته‌اند اما این فضیلت فقط به‌سبب ارتباط فرونسیس و فضیلت‌های اخلاقیِ سنتی نزد ارسطو جلب توجه کرده است. دیگر فضیلت‌های فکری را معمولاً به‌کلی نادیده گرفته‌‌اند.

روشن است که رویکرد فضیلت‌شناختیِ حقیقی به معرفت‌شناسی نیازمند نظریه فضیلتی است که جایگاه شایسته فضیلت‌های فکری را به آنها بدهد. در اینجا، نظریه فضیلتی را می‌پرورانم که آن‌قدر جامع هست که نظریه‌ای واحد به فضیلت‌های فکری و نیز فضیلت‌های اخلاقی بپردازد و سپس، نشان می‌دهم که چگونه می‌توان از چنین نظریه‌ای در تحلیل برخی از مفاهیم اصلی معرفت‌شناسی هنجاری، از جمله مفاهیم معرفت و باور موجه، استفاده کرد.

در این کتاب، لیندا زگزبسکی استدلال خواهد کرد که رابطه بین ارزیابی فعالیت‌شناختی و ارزیابی افعال جوارحی، که معمولا در حوزه فلسفه اخلاق جای‌ می‌گیرد، چیزی بیش از شباهت است. او استدلال خواهد آورد که فضیلت‌های فکری چنان به‌معنای ارسطوییِ فضیلت‌های اخلاقی شبیه‌اند که نباید آنها را به مثابه دو نوع فضیلتِ متفاوت نگریست. فضیلت‌های فکری، در واقع، صورت‌هایی از فضیلت‌های اخلاقی‌اند. در نتیجه، می‌توان فضیلت‌های فکری را به‌درستی موضوع مطالعه فلسفه اخلاق دانست.

در نهایت، استدلال بیان می‌کند که فضیلت فکری نخستین مولفه هنجاریِ باور موجه و معرفت است. این کتاب به‌ سه‌بخش تقسیم شده است. بخش نخست در باب فرامعرفت‌شناسی است. بخش دوم در باب اخلاق هنجاری است و بخش سوم در باب معرفت‌شناسی هنجاری، در بخش نخست، برخی مسائل در معرفت‌شناسی معاصر بررسی شده و مزایای رویکرد فضیلت‌گرایانه که در این کتاب پیش گرفته‌ شده نشان داده می‌شود.

در بخش دوم، نظریه‌ای درباره فضیلت و رذیلت توسط نویسنده پرورانده می‌شود که آن‌قدر وسیع هست که بتواند ارزیابی فعالیت شناختی را متکفل شود. در این بخش، مولف می‌کوشد تحلیل ساختار فضیلت را فراتر از وضع فعلیش در نوشته‌های معاصر پیش ببرد و دلایلی برای دیدگاهی درباره روان‌شناسی انسان فراهم کند که در آن نمی‌توان فعالیت‌ شناختی را به‌طور قاطع از حالات احساسی و انگیزش‌ها تفکیک کرد. در این بخش، همچنین، بر این نظریه استدلال می‌آورد که فضیلت‌های فکری صورت‌هایی از فضیلت اخلاقی‌اند.

سپس، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان مفاهیم وظیفه‌‌شناسانه باور موجه و وظیفه معرفتی را به همان شیوه برحسب فضیلت‌های فکری تعریف کرد که مفاهیم وظیفه‌شناسانه عمل درست و وظیفه اخلاقی را می‌توان برحسب مفهوم سنتی فضیلت اخلاقی تعریف کرد. در بخش سوم، تبیین خود را از فضیلت فکری در مورد پرسشِ نخستین معرفت‌شناسی، یعنی این پرسش به‌کار می‌برد که شخص در چه حالتی واجد معرفت است.

مولف همچنین انتقادهایی بر برخی نظریه‌های مهمِ متأخر مطرح می‌کند که برچسب «معرفت‌شناسی فضیلت» بر خود دارند، اِشکال‌های قابل پیش‌بینی بر نظریه‌ را پاسخ و نشان می‌دهد که چگونه نظریه‌ای که پیشنهاد کرده‌ از اِشکال‌ها در امان است و با طرح برخی گمانه‌ها در باب روابط میان دانش‌های فلسفه اخلاق، معرفت‌شناسی و نظریه‌شناختی بحث را خاتمه می‌دهد

به گفته مولف اثر، در این تحقیق، به این پرسش‌های دیرینه معرفت‌شناسی نپرداخته‌ شده است: ساختار اعتقادی عقلانی چگونه ساختاری است؟ یعنی، چگونه باید در مورد الگوهای رقیبی تصمیم بگیریم که مبناگرایی، انسجام‌گرایی و اقسام آنها پیش می‌نهند؟

لیندا زگزبسکی می‌نویسد: «به این پرسش هم سعی نکرده‌ام پاسخ بدهم که منشأ معرفت چیست. یعنی، چگونه باید در مورد تجربه‌گرایی، عقل‌گرایی و دیگر نظریه‌ها در باب مبنای دستیابی به معرفت تصمیم بگیریم؟ در مورد نوعی از معرفت هم که نمی‌تواند ذیل مقوله معرفت گزاره‌ای قرار گیرد چندان چیزی نگفته‌ام. نادیده گرفتنِ صورت‌هایی از معرفت به جز معرفت‌ گزاره‌ای غالباً تبیین‌های مربوط به معرفت را مخدوش ساخته است و من می‌کوشم از این خطر آگاه باشم. نظریه جامع معرفت باید هم معرفت گزاره‌ای و هم معرفت غیرگزاره‌ای را دربربگیرد، اما موضوع تحقیق این کتاب نوا اخیر معرفت نیست.»

نویسنده کتاب، در رویکرد خود تلقی مرسوم از مفهوم معرفت در سراسر تاریخ فلسفه را جدی می‌گیرد، اما در عین‌حال، آن را با دغدغة‌های اصلی معرفت‌شناسی معاصر مرتبط می‌سازد. مثال‌ها و مثال‌های نقضِ نویسنده نیز به جهانِ خاص و یگانه تخیل فیلسوفان منحصر نمی‌شود، بلکه از ادبیات، از تاریخ فلسفه یا از تجربه روزمره برمی‌آید. هدف مولف این است که نشان دهد نظریه فضیلتِ محض چگونه می‌تواند چنان غنی باشد که مبانی معرفت‌شناسی هنجاری را فراهم آورد.

نشر کرگدن کتاب «فضایل ذهن: تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت» نوشته لیندا زگزبسکی به ترجمه امیرحسین خداپرست را با شمارگان هزار نسخه در 504 صفحه به بهای 40 هزار تومان منتشر کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها